شاعر خود در پانوشت این شعر آورده، نام یک نی است با هفت گره که در بختیاری آهنگ های حماسی را در آن می دمند. و اینک تکه ای از این شعر: ... در هفت بند/ غلامی که به خدمت ایستاده است/ در هفت بند/ بانویی که انتظار می کشد/ آه، / امتزاج رود و باران در هفت بند/ [گاهواره ها بر دوش]/ صدای گریه من در میان شیهه اسب/ [سر خونین سرپرست]/ آه،

هوشنگ چالنگی، یادآور نسلی از شاعران معاصر ایران است، که از دل جریان موسوم به موج نو در دهه ۴۰ بیرون آمدند و گروهی از آنها بعدها به شعر حجم و شعر دیگر پیوستند و برخی هم البته ترجیح دادند، رسما عضو هیچ دسته ای نباشند گرچه از دسته بندی های رایج در تاریخ ادبیات، در امان نماندند. امسال انتشارات مروارید گزینه ای از اشعار هوشنگ چالنگی را منتشر کرده است؛ گزینه ای که نه فقط شامل اشعار قدیمی متعلق به دهه ۴۰ چالنگی که شامل شعرهای سال های اخیر او نیز هست. در آغاز این کتاب، چند یادداشت آمده است که اولی از علی عبدالله پور و در واقع گویا مقدمه گفت وگوی طولانی او با هوشنگ چالنگی است که ظاهرا قرار است به صورت کتاب و تحت عنوان شناسنامه به روایت دست… منتشر شود. این یادداشت در واقع مختصری است از شرح زندگی هوشنگ چالنگی.

یادداشت های بعدی را اما خود چالنگی نوشته است.

از زمان شعر: سخنی با خوانندگان شعر امروز ، پیش در آمدی بر شعر دیگر ، نیما همسایه شعر دیگری ها بود ، مرگ بیژن و بهرام سمتی از زندگی دیگر ، عرفان و شعر (دیگر) ، نقش ترجمه در شعر ، تاثیر شعر در انقلاب و انقلاب در شعر و مقوله شعر جهان ، عنوان این یادداشت هاست. چالنگی در این یادداشت ها به رابطه شعر دیگر با شعر نیما، رابطه شعر معاصر و شعر کلاسیک، شاعران مطرح شعر دیگر نظیر بهرام اردبیلی و بیژن الهی و نحوه آشنایی اش با آنها و موضوعاتی از این دست پرداخته است. چنان که در یادداشتی با عنوان نیما همسایه شعر دیگری ها بود
درباره رابطه شعر دیگر با شعر نیما می نویسد: در رابطه با شعر نیما می توانم بگویم شعر دیگری ها از آنان بودند که به شدت شعر نیما را دوست می داشتند. اکثر دوستان شعر دیگر به خصوص بیژن الهی و بهرام اردبیلی بهترین های نیما را از حفظ بودند و بر سر بعضی واژه ها و دیگر مسایل مربوط به شعر او گفت وگو داشتند. من خود نیز کارهایی از نیما را که هنوز در حفظ دارم مربوط به زمان هایی است که هنوز ۳۰ساله نشده بودم. زمانی که ۱۷، ۱۸ساله بودم بیشتر اشعاری را که لحن حماسی مثل آی آدم ها یا ول کنید اسب مرا داشتند دوست می داشتم و بعدها به سوی اشعاری که عمق و شاعرانگی بسیار بیشتری داشتند جذب شدم مثل به شب آویخته مرغ شباویز یا چوک و چوک گم کرده راهش…
بعد از چند یادداشتی که به آنها اشاره شد، بخش اصلی کتاب، که شعرهای قدیم و جدید هوشنگ چالنگی است آغاز می شود که این قسمت، خود شامل دو بخش است با عنوان های: گذر از جوانی و رنگ های روشن روز ، که بخش اول (گذر از جوانی)، گزینه ای از شعرهای دهه ۴۰ چالنگی را دربر می گیرد و بخش بعدی (رنگ های روشن روز) با شعرهایی بدون تاریخ آغاز می شود و می رسد به شعرهای دهه ۶۰ تا گزینه آنچه چالنگی در سال های اخیر و تا سال ۱۳۹۰ سروده است. حفظ ریتم و آهنگ درونی شعر، از طریق دقت و ظرافت در همنشینی واژگان، یکی از اصلی ترین ویژگی های اشعار هوشنگ چالنگی است؛ اشعاری که در آنها زبان در عین سادگی و نزدیکی به نثر، از آهنگی درونی پیروی می کند و نرم و آهسته پیش می رود گرچه در پشت این آهستگی انگار حادثه ای در حال رخ دادن است؛ حادثه ای فشرده شده در تصویرهای آهنگین اشعار. حادثه ای گاه به وسعت یک تاریخ اما نه به صورت پیوسته بلکه به صورت قطعه قطعه و ناپیوسته و انگار احضارشده از کهن ترین اعصار. مثل شعر در هفت بند که از شعرهای دهه ۴۰ چالنگی است و در سال ۱۳۴۶ سروده شده است. هفت بند ، چنان که شاعر خود در پانوشت این شعر آورده، نام یک نی است با هفت گره که در بختیاری آهنگ های حماسی را در آن می دمند. و اینک تکه ای از این شعر: … در هفت بند/ غلامی که به خدمت ایستاده است/ در هفت بند/ بانویی که انتظار می کشد/ آه، / امتزاج رود و باران در هفت بند/ [گاهواره ها بر دوش]/ صدای گریه من در میان شیهه اسب/ [سر خونین سرپرست]/ آه، / رگ های بریده در هفت بند/ در هفت بند/ مهتابی که برای او می تابید. و گاه تصویرهای شاعر، سخت با طبیعت می آمیزند و از دل طبیعت سر بر می کنند مثل شعر هیچ گذرنده چون من نیست: می خواهم کلاه از کوه برگیرم/ کج بنشینم به تقلید درختان/ چون ابرها به پشتم بنشینند/ هیچ گذرنده چون من نیست/ رنگباخته و بر دره ها/ خندان به نام خویش/ چون کج شوم و با درختان گیسو به آب دهم/ هیچ گذرنده چون من نیست/ نژادی که می روند بی گفت وگوی خویش/ و می نگرند درختان را/ که چون گربه/ طعمه به دهان دارند. گزینه اشعار هوشنگ چالنگی را نشر مروارید در حالی منتشر کرده است که از این شاعر نام آشنای متعلق به نسل شاعران دهه ۴۰، مدت ها مجموعه شعر تازه ای منتشر نشد گرچه این دفتر نشان می دهد که چالنگی همچنان شعر می نویسد و شعر امروز ایران را هم می خواند، چنان که در یادداشت های اول این دفتر شعر، اشاره هایی به این موضوع کرده است.

  • نویسنده : * مانی سپهری
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان