درکشور ما چندین عامل از جمله احداث بعضی ازسدها بدون ملاحظات تخصصی و در نقاط نامناسب تاکنون خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده که سد گتوند تا قبل از طراحی مارون دو(سد آبریز) احتمالا فاجعه بارترین آنهاست. فاجعه ای که هیچیک از پدیدآورندگانش تا امروز نتوانسته اند توجیهی کارشناسانه و علمی برای احداث سد […]

درکشور ما چندین عامل از جمله احداث بعضی ازسدها بدون ملاحظات تخصصی و در نقاط نامناسب تاکنون خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده که سد گتوند تا قبل از طراحی مارون دو(سد آبریز) احتمالا فاجعه بارترین آنهاست. فاجعه ای که هیچیک از پدیدآورندگانش تا امروز نتوانسته اند توجیهی کارشناسانه و علمی برای احداث سد برگنبدها و رگه های نمکی وهمچنین معدنی که بامیلیون هاتن نمک در محدوده دریاچه سد قرار گرفته، ارائه کنند؛ همچنانکه هیچ فرد یا سازمانی مسئولیت بحران های زیست محیطی، مهاجرت ناگزیر بومیان منطقه و زندگی هایی که تامرز نابودی رفته را برعهده نگرفته است . نتیجه اینکه بخش اعظم اراضی خوزستان با حاصلخیزترین خاک زراعی بدلیل نشت نمک از دریاچه سد به سفره های آب زیرزمینی پیرامون و شورشدن تدریجی که به سرعت درحال پیشروی است درحال بدل شدن به شورستانی لم یزرع است.
شگفت اینکه با وجود تجربه” تراژدی لاینحل سد گتوند”، امروز در مرز استان شاهد تکرار فاجعه هستیم. اینبار در پوشش سدی دیگر بنام مارون دو (سد آبریز).
سدی که درصورت احداث، آثار ویرانگرآن به سرعت خوزستان را‌ دربر خواهد گرفت. این سد بدون هرگونه توجیه منطقی و کارشناسانه و بی اعتنا به آثار زیانبار زیست محیطی ‌، اقتصادی ،اجتماعی و امنیتی عملا سد ارزشمند و پر برکت مارون یک را از حیز انتفاع ساقط کرده و خسارات جبران ناپذیری به بار خواهد آورد.

کارویژه ها و وضعیت سد مارون یک

– این سد با ظرفیت اسمی ۱/۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۷۷با کاربری تولید برق و آبیاری به بهره برداری رسیداما بدلیل خشکسالی و کمبود آب درطی ۲۴ سالی که از عمر آن می گذرد تنها یکسال آب سالی که از عمر آن می گذرد تنها یکسال آب ذخیره شده با گنجایش اسمی سد برابر شده و در مابقی سال ها آب ذخیره شده زیر ۵۰ درصد بوده است .درسال های اخیر معدل ذخایر آب سدهای استان خوزستان ۳۶ درصد گنجایش اسمی بوده است.
– سد مارون وظیفه تامین آب شرب و کشاورزی و دامپروری محدوده ای به وسعت ۵۵ هزار هکتار از اراضی استان خوزستان یعنی شهرهای بهبهان، جایزان، رامهرمز،رامشیر،آغاجاری،ماهشهر و شادگان به اضافه چند بخش و صدها روستا را با جمعیتی بالغ بر یک ونیم میلیون نفر برعهده دارد.
– مارون یک باطراحی دقیق و کارشناسانه توانسته است آب مورد نیاز تالاب بین المللی شادگان را تامین کند و سبب پایداری و بقاء تالابی شود که همچون مجموعه ای فاخر و کمیاب از گیاهان و جانوران آبزی حفاظت کرده و ضمن ایفای نقش حیاتی در سرنوشت و معاش مردم شادگان علاوه بر صیادی، جاذبه گردشگری نادر ومنحصربه فردی جهت میزبانی گردشگران داخلی و خارجی بوده است.

مارون دو ( سد آبریز)

طراحان این سد امیدوارند مارون دو بتواند آب مورد نیاز ۳۳ هزار هکتار از اراضی حوضه دهدشت شرقی را تامین کند. این درحالی است که گزارشات کارشناسی نشان می دهد که‌ از ۳۳ هزار هکتار زیر پوشش این سد ، محدوده ای به وسعت بیش از ۱۴ هزار هکتار را کوهستان و جنگل پرتراکم – که به دلیل تراکم بالا بخش عمده آن قابل تردد نیست – در بر گرفته و درصورت احداث سد ، این نواحی پربار و غنی جنگلی که خود یکی از عوامل موثر در حفظ و ذخیره سازی آب و ثبات و سلامت محیط زیست منطقه است ؛ همراه با گونه های ارزشمند و بعضا کمیاب گیاهی و جانوری ازبین خواهند رفت.
۱۸/۸هزار هکتار اراضی باقی مانده، در حوضه آبریز زهره (سد کوثر) واقع شده است.به عبارت دیگر متاسفانه احداث سد آبریز به رغم فقدان هرگونه توجیهی ، جهت انتقال آب میان حوضه ای طراحی شده است تا تجربه بسیار تلخ انتقال آب میان حوضه ای را این بار در حوضه مارون تکرار کند. این امر نه تنها محروم کردن مردمان حوضه مارون‌ از حقابه چند هزارساله وانتقال آب به حوضه ای دیگر با خسارت های جبران ناپذیر است که به دلایل غیرقابل درک ،نه تنها سبب خشک کردن بخش وسیعی از حاصلخیزترین اراضی خوزستان می شود بلکه چنانکه ذکر آن رفت ،ضمن آسیب جدی و نهایتا نابودی جنگل ها و محیط زیست گیاهی – جانوری ، لطمات سنگینی نیز ازحیث راههای مواصلاتی، اجتماعی و اقتصادی به بخش هایی از کهگیلویه وبویراحمد وارد خواهد کرد.
سد مارون دو نه تنها از منطق کارشناسی فنی‌، اقتصادی و زیست محیطی بی بهره است بلکه در نقطه مقابل آن بوده و ازجهات گوناگون می توان بعنوان تهدیدی جدی به تحلیل آن پرداخت.
این سد به دلیل شیب تند اراضی پشت آن به سرعت تبدیل به مکانی جهت تجمع رسوباتی خواهد شد که بوسیله آب شسته شده و پشت دیواره ودر دریاچه سد انباشته خواهد شد. میزان این رسوبات به حدی است که در بازه زمانی کوتاهی خود را نشان خواهد داد تا جاییکه حداکثر پنجاه سال پس از احداث، آنچه در پشت سد دیده خواهد شد، نه آب و دریاچه که باتلاقی خواهد بود آلوده و زیانبخش از رسوبات. همچنین از نخستین سال برپایی سد، رسوبات در حواشی دریاچه سد منتشر شده و به تدریج اراضی زراعی و مراتع و اسباب معاش و سکونت اهالی دهدشت شرقی را با خطر محتوم نابودی مواجه خواهد کرد!
یکی دیگر ازآثار مخربی که سد آبریز متوجه استان کهگیلویه و بویراحمد خواهد کرد، زیر آب رفتن قسمت های زیادی از جاده تازه ساخته شده ی پاتاوه – دهدشت خواهد بود. این جاده که یکی از ۹ پروژه بزرگ ملی راهسازی است با هزینه ای بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان ساخته شده است. چنانکه سد آبریز ساخته شود نه تنها هزینه های هنگفت ساخت جاده با زیرآب رفتن بخش زیادی از آن، خسارت بزرگی به بیت المال، سرمایه و ثروت ملی وارد خواهد آورد و کارکرد ملی آن نزدیک به صفرخواهد شد، پنج ناحیه مهم و پرجمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد شامل کبگیان در شهرستان دنا، شهرستان مارگون، بخش های چاروسا و دیشموک در کهگیلویه و بخشی از شهرستان های لنده و دهدشت را دچار مشکلات جدی ارتباطی و مواصلاتی وبعضا انسداد خواهد کرد.
– رودخانه مارون در سرشاخه های خود از سه جریان آبی شیرین، شور و تلخ تغذیه می شود. مارون دو به گونه ای طراحی شده که تقریبا کل ورودی آب شیرین را به خود اختصاص داده و آنچه به مارون یک میرسد عمدتا از جریان شور و تلخ آب خواهد بود.شورابه ایجاد شده از رود سور (شور) هنگام ورود به خوزستان باعث می شود Ec آب که بطورمعمول حدود ۴۰۰ می باشد در فصل هشت ماهه گرمای این استان به ۳۰۰۰ و در پایین دست ازجمله در شهر و تالاب شادگان به حدود ۷۰۰۰ برسد.
نهایتا آنچه در دشت خوزستان جاری می شود آبی بشدت شور است همراه باگچ و املاح مضر که اراضی زراعی پایین دست مارون را به شورستانی بسیار بزرگ بدل می کند . وضعیتی که غیر از ناگزیر کردن مردمان آن مناطق به ترک خانه و کاشانه، منطقه را با بحران های جدی همه جانبه مواجه خواهد کرد.

نتیجه :

در صورت احداث این سد ، بخش وسیعی از جنوب کشورمان بدل به شوره‌ زاری عاری از هرگونه حیات خواهد شد. تعطیلی کشاورزی، اکوسیستم شرق ، جنوب شرق و جنوب خوزستان را دگرگون کرده، ساختار خاک را تغییر می دهد و در سرزمینی که همیشه به زرخیزی و پربرکت بودن شناخته می شده، برهوتی لم یزرع و بلاخیز شکل خواهد گرفت.
از هر زاویه ای که به پیامدهای سد آبریز نگریسته شود نمی توان به توجیه قابل قبول و کارشناسانه آن رسید. هزینه های هنگفت ساخت سدی که قرار است ۳۳۰۰۰ هکتار را آبیاری کند و چنانکه ذکر آن رفت، سبب زیانهای بسیار به کهگیلویه و بویراحمد شود در مقابل نابودی سدی که ۵۵۰۰۰ هکتار را تحت پوشش دارد که پس از احداث مارون دو به کانون بحران های پایدار و لاینحل زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی – امنیتی بدل خواهد شد؛ قسمتی از پیامدهای زیانبار این سد خواهد بود.
تالاب شادگان با اهمیت بالای ملی و بین المللی، جایش را به چشمه جوشان ریزگردها و انتشار ذرات بیماری زا خواهد داد و به تدریج کل محدوده ۵۵ هزار هکتاری به چنین سرنوشت شومی دچار شده و در آینده نزدیک آثار مخرب آن در بسیاری از نقاط کشور منتشر خواهد شد. این بلا ساخته دست بشر و کسانی است که باسوء استفاده از قدرت به شیوه های مختلف از سد قانون می گذرند؛ افرادی که نظرات کارشناسان مستقل را نادیده می گیرند تابا زد و بندهای سیاسی به قدرت و بقای خود ادامه دهند.

در شرایطی که خشکسالی و کمبود آب، بیابان زایی، ویرانی روزافزون جنگل ها و مراتع، رشد و انتشار فزاینده ریزگردها و…. که در کنار دگرگونی های طبیعی، در پاره ای موارد زاییده بی تدبیری واحیانا سودجویی برخی مدیران خصوصا درحوزه آب و محیط زیست بوده است ؛ اگرچه بسیار دیر اما هنوز اندک امیدهایی برای جلوگیری از زیان بیشتر و انجاماصلاحات علمی و بهبود شرایط وجود دارد.
مع ذالک جلوگیری از احداث سد آبریز که درصورت اجرایی شدن، لطمات فراوانی ابتدا به استان های کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان و سپس بخش های وسیعی از ایران وارد خواهد کرد، آزمون بسیار مهمی است برای ریاست محترم جمهوری و دولت ایشان به ویژه معاونت محیط زیست و وزارت خانه های نیرو، وزارت راه، وزارت کشور و سایر ارکان ذیربط که وظیفه صیانت از آب و خاک کشور و پیشگیری از مسائلی را دارند که زیست آحاد شهروندان، سلامت محیط زیست، رونق اقتصادی و تامین امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را شامل می شود.
همچنین مجلس شورای اسلامی که ضمن نمایندگی ملت، وظیفه مهم نظارت بر دستگاههای مجری و قانونمندی سازمان های تابعه دولت را دارد می بایست درصورت طرح هرگونه بودجه ای در رابطه با سد آبریز، مسئول و متوجه آثار زیانبار آن باشد تا جلو اجرای پروژه های غیر کارشناسی، رابطه محور و نگرش جزیره ای گرفته شود. در همین رابطه لازم است مجلس محترم با توجه به اصول متعدد قانون اساسی – به ویژه اصل پنجاهم که به صراحت هرگونه فعالیت اقتصادی و… را در گرو حفاظت از محیط زیست دانسته است – از اجرایی شدن این پروژه و سایر پروژه های فاقد مجوزهای زیست محیطی که از قضا متاسفانه در حوزه سدسازی به دفعات نادیده گرفته شده، ممانعت جدی به عمل آورد تا شاهد تکرار فجایع پرهزینه، بی فایده و زیانبخش نباشیم.

  • نویسنده : سید کامران طباطبایی
  • منبع خبر : صدای هم وطن