مردم اصفهان که امروزه کف زاینده رود تجمع می کنند، بعید است مطلع نباشند که زاینده رود در تمام درازنای تاریخ، رودخانه ای موسمی و فصلی بوده؛ و نه یک شریان دائمی مانند کارون! یا وقتی از احیای  زاینده رود می گویند، مگر می شود به مخاطرات و مشکلاتی  که باعث  خشکی  حاد امروز  زاینده رود شده، فکر نکنند؛ و وجود آلاینده های  دائمی در اصفهان، و کارخانه های  بزرگی  که اگر تمام خزر  هم به اصفهان منتقل شود، به سرعت برق و باد در دهان این کارخانه ها  گم می شود، را از خاطر ببرند؟!  مگر می شود  کشاورزی  سرسام آور برنج و دیگر محصولات باغی و مزرعه ای  را  نبینند و فکر نکنند منابع آب آن چگونه باید تامین شود؛  و هنوز مدعی  باشند همین روال باید حفظ شود؟!

واقعیت این است که اعتراضات مردمی در اصفهان به بهانه ی خشک شدن زاینده رود، اعتراضی است بر خلاف واقعیات موجود کشور.  این اعتراضات، آشکارا بر خلاف و  در تضاد پیوستگی ملی و انسجام تمام شهروندان و شهرها و استان های  کشور است. اصولن پیوستگی ملی، امری است بدون چانه زنی و بدون تعارف.  و هر حرکتی که همراه با بخشی نگری و یا همراه با مطالبه ی  قومی، شهری  صرف باشد؛ غلط است و نافی توسعه یافتگی و اخلاق مدرن در ساحت امر سیاسی و مشارکت اجتماعی و فرهنگی  مردم یک کشور.  اجازه بدهید  حجت را تمام کنم؛ اعتراضات اصفهان علیه امنیت ملی ایران است.

سالهای سال، مدیریت غیرمفید و بهره کشانه ی  صرف از دیگر استان ها؛  با حضور مستمر  مردانی از کویر ( اصفهان، یزد، کرمان و سمنان ) در دولت های  مختلف؛ منابع آب و خاک و دیگر انرژی  ها را در کشور به شدت فرسوده است.  سدسازی های  غیرکارشناسانه و بی شمار، اجازه ی استخراج منابع آب زیرزمینی با حفر چاه فراوان در اصفهان و یزد، انتقال آب کارون از سرچشمه ها با حفر تونل های متعدد، تشویق و حفظ کشاورزی  در استان های  کویری، کاشت برنج و هندوانه و دیگر محصولات آب بر، و مهم تر از همه، توسعه ی  کارخانه ی  فولاد مبارکه در اصفهان، همراه با احداث  کارخانه های  متعدد فولادی  و دیگر صنایع در استان های  کویری، با کمترین همراهی  عقلانیت و دوراندیشی به شدت دنبال شده است.

هیچ عقل سلیمی  باور نمی کند  که  چگونه با وجود کناره های  طولانی  خلیج فارس و دریای عمان،  کارخانه های معظم فولاد ( نمونه ی بارزش، مبارکه اصفهان ) از بندرعباس برچیده شد و به اصفهان کویری منتقل شد!

توجیه این موضوع هم  در ابتدای جنگ تحمیلی به کسانی در حاکمیت و دولت محول شد که بگویند باید کارخانه ها از تیررس  دشمن دور باشد!  در صورتی که در همان  زمان، کارخانه های نورد و یا پالایشگاه نفت آبادان و یا لوله سازی و دیگر صنایع استان خوزستان  در کنار کارون و یا در مجاورت  دیگر آب  های آزاد، به دشمن بعثی هم نزدیک بودند  و  کارشان را بدون اشکال پیش  می بردند!

واقعیت این است، تکنوکرات های  کارگزاران سازندگی  که خاستگاه همه ی  آنها، همین استان های یاد شده است، به ویژه  در دولت های  هاشمی رفسنجانی و سپس، هشت سال دولت  محمد خاتمی، و حتا بعدها  نیز بصورت لابی و مافیای پنهان و پیدا، نه تنها  امنیت ملی و منافع ملی  را در نظر نگرفتند، که با رجحان منافع استانی و بخشی نگری افراطی، کل کشور ایران را  دچار بحران های  بزرگ در حوزه ی  زیست محیطی و اقلیمی کردند.

مردم اصفهان که امروزه کف زاینده رود تجمع می کنند، بعید است مطلع نباشند که زاینده رود در تمام درازنای تاریخ، رودخانه ای موسمی و فصلی بوده؛ و نه یک شریان دائمی مانند کارون! یا وقتی از احیای  زاینده رود می گویند، مگر می شود به مخاطرات و مشکلاتی  که باعث  خشکی  حاد امروز  زاینده رود شده، فکر نکنند؛ و وجود آلاینده های  دائمی در اصفهان، و کارخانه های  بزرگی  که اگر تمام خزر  هم به اصفهان منتقل شود، به سرعت برق و باد در دهان این کارخانه ها  گم می شود، را از خاطر ببرند؟!  مگر می شود  کشاورزی  سرسام آور برنج و دیگر محصولات باغی و مزرعه ای  را  نبینند و فکر نکنند منابع آب آن چگونه باید تامین شود؛  و هنوز مدعی  باشند همین روال باید حفظ شود؟!

آیا در افکار عمومی دیگر استان های مجاور و در سطح کشور، کسی پیدا می شود که نام دیگری  جز زیاده خواهی  و عدم درک شرایط  روز  کشور از منظر تغییرات حاد اقلیمی و زیست محیطی را به این هموطنان عزیزمان منتسب نکند؟!

برای احیای زاینده رود، هیچ راهی  بجز انتقال کارخانه ی  فولاد مبارکه، و جمع کردن بساط  کارخانه های  فولادی  از استان های  کویری و انتقال هر چه سریع تر به استان های  کنار  خلیج فارس  و  تعطیل و یا تغییر شیوه های  کشاورزی  در استان اصفهان و دیگر استان های کویری  وجود ندارد.

به خیابان ریختن و کف رودخانه ای  که زمانی  جاری بود هم  دردی  را درمان نمی کند.

مطالبه گری  را از شیوه ی  درستش پیش ببرید.

بحمدالله هم نمایندگان  جسور و هم مسوولان  قدرتمندی  در کل کشور دارید و می توانید با دادن رهنمودهای  درست، دولت و حاکمیت کشور را  توجیه کنید که تن به این جراحی  ناگزیر  بدهند و با انتقال کارخانه های  فولاد مبارکه  و دیگر کارخانه ها و صنایع آب بر  و تغییر نگاه کشاورزی  در استان های  کویری تان ، کشور را از پرتگاه  بزرگ خشکیِ  ناگزیر ملی ، نجات دهید.

  • نویسنده : ✒️ شهرام گراوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن