در بسیاری از کشورهای رو به توسعه پتانسیل های بسیار بزرگ تری از انرژی های تجدیدپذیر مثل باد و خورشید نسبت به کشورهای صنعتی وجود دارد. اما موانعی هست که از به کار گرفتن انرژی های جدید در این کشورها جلوگیری می شود. طبعا شناخت این موانع و بازدارنده های مهم می تواند به استفاده […]

در بسیاری از کشورهای رو به توسعه پتانسیل های بسیار بزرگ تری از انرژی های تجدیدپذیر مثل باد و خورشید نسبت به کشورهای صنعتی وجود دارد. اما موانعی هست که از به کار گرفتن انرژی های جدید در این کشورها جلوگیری می شود. طبعا شناخت این موانع و بازدارنده های مهم می تواند به استفاده گسترده تری از این نوع انرژی در کشورهای رو به توسعه منجر شود. بنا به ارقام منتشره از سوی آژانس بین المللی انرژی ۵/۱۳ درصد عرضه انرژی دنیا از منبع انرژی های تجدیدپذیر تامین می شود. در این میان سهم اصلی متعلق به کشورهای در حال توسعه است. به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۱ نزدیک ۷۷/۵ درصد عرضه انرژی های تجدیدپذیر دنیا در این کشورها وجود داشته است. اما باید توجه کرد که این ارقام مبتنی بر تعاریفی گسترده از انرژی های تجدیدپذیر است.

با تحلیل این داده ها آشکار می شود که سهم عمده این انرژی ها از سدها و نیروگاه های آبی و منابع سنتی زیست توده یا بیوماس تامین می شود. در آفریقا و آسیا زیست توده سنتی)به فرم زغال و هیزم (۹۰ درصد تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر را تشکیل می دهد. در آفریقا استفاده رایج از زیست توده در مصارف آشپزی و گرمایشی است و حدود ۵۰ درصد عرضه انرژی را دربر می گیرد که در بعضی کشورهای پایین صحرای آفریقا به ۹۰ درصد در بعضی کشورها نیز می رسد.

این ارقام پرابهتند اما هم زیست توده سنتی و هم سدها و نیروگاه های آبی بزرگ آثار منفی اجتماعی و زیست بومی پیرامون خود ایجاد می کنند که باید به آن توجه کرد. در زمینه زیست توده های سنتی منبع انرژی)عمدتا چوب (را نمی توان در شمار ارقام تجدیدپذیر به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک طبقه بندی کرد. استفاده های رایج از منابع زیست توده آلودگی های قابل توجهی را در بیرون و درون خانه ایجاد و بنابراین تاثیرات نابهنجاری بر سلامتی ایجاد می کند. درباره سدهای بزرگ باید گفت که زمین های زیادی به زیر آب می روند و گسترش زیست بوم را ویران و ساکنان آن مناطق را ناگزیر از کوچ و اسکان در جایی دیگر می کنند. اما انرژی های به اصطلاح جدید تجدیدپذیر، مثل انرژی باد، انرژی زمین گرمایی)ژئوترمال (، زیست توده های جدید، سدهای کوچک و انرژی اقیانوس تاثیر مخرب کمتری بر محیط زیست و ساختار اجتماعی دارند و بنابراین سهم بیشتری در توسعه واقعی پایدار دارند.

به هر شکل با نگاه به مقیاس جهانی، بیش از ۸۵ درصد تولید انرژی از منابع جدید تجدیدپذیر در کشورهای صنعتی وجود دارد. در نگاه اول این وضعیت عجیب به نظر خواهد رسید به خصوص که کشورهای رو به توسعه پتانسیل بیشتری از منابعی چون باد و نیروی خورشیدی نسبت به کشورهای صنعتی دارند. موانع بسیاری برای به کارگیری این منابع جدید تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه وجود دارد. این موانع را می توان به چهار دسته کلی «فنی»، «مالی»، «شناختی» و «نهادی» تقسیم کرد. موانع تکنولوژیک را می توان به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی مرتبط دانست که پتانسیل یک منطقه را مشخص می کند. این مانع می تواند تکنولوژی انرژی تجدیدپذیر باشد. بیشتر کشورهای در حال توسعه پتانسیل بزرگی برای انرژی های تجدیدپذیر دارند و در مقابل کشورهای صنعتی اروپای غربی، بیشتر کشورهای در حال توسعه)به استثنای کشورهایی مثل رواندا یا بنگلادش (اراضی استفاده نشده بسیاری برای اجرای پروژه های بزرگ انرژی تجدیدپذیر دارند. به این ترتیب این مانع را می توان کم اهمیت دانست. از سوی دیگر کیفیت پایین بعضی از فناوری های انرژی تجدیدپذیر که در کشورهای در حال توسعه تولید و فروخته می شوند، مانع به نسبت مهمی به شمار می آیند. یک نمونه آنها سیستم های خانگی خورشیدی)SHS(است که اغلب بدون کنترل کننده شارژ یا باتری مناسب نصب می شوند. در سطح جهان برآورد شده که ۱۰ تا ۲۰ درصد تمام سیستم های خانگی خورشیدی نصب شده اینک دیگر قابل بهره برداری نیست. تجربه آن دسته از سیستم های انرژی تجدیدپذیر که کار نمی کند تصویری منفی در ذهن جماعت و مردم به جا گذاشته به همین دلیل مانع جدی نشر گسترده این سیستم ها می شود. گذشته از آن فناوری های انرژی تجدیدپذیر به فروش رسیده در کشورهای در حال توسعه معمولا با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی آنها سازگار نیست. برای نمونه گسترش اجاق های خورشیدی با شکست مواجه شده اند زیرا تنها در نور روز کار می کند، اما خانه دارها عادت به پخت غذا در ساعات تاریکی و داخل منزل دارند. در نهایت موانعی جوهری و ذاتی در فناوری های تجدیدپذیر مثل انرژی باد و خورشید وجود دارد که از جمله به متناوب بودن این منبع می توان اشاره کرد که در ساعات مختلف روز، در الگوهای گوناگون هوا و فصول سال متفاوتند. موانع مالی مهمترین عوامل بازدارنده گسترش انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه است. در ابتدا باید گفت که بسیاری از فناوری های انرژی تجدیدپذیر به لحاظ هزینه در مقایسه با شکل های مرسوم انرژی، رقابتی نیست. در بسیاری موارد سیستم های معمول انرژی با توجه به افزایش یارانه های پرداختی از امتیاز برخوردارند. از سوی دیگر سیستم های انرژی تجدیدپذیر و اجزای آن مشمول عوارض گمرکی واردات یا مالیات های دیگری می شوند. دوم آنکه هزینه های اولیه خرید سیستم های انرژی تجدیدپذیر مانعی دیگر است. در بیشتر کشورهای رو به توسعه تنها ثروتمندترین خانوارها استطاعت چنین سیستم هایی را دارند. طرح های اعتباری که می تواند خرید فناوری های انرژی تجدیدپذیر را تسهیل کند، هنوز در مراحل اولیه است. از ۲/۱ میلیون سیستم های خانگی خورشیدی SHS که در دنیا فروخته شده تنها ۵۰ هزار با سیستم اعتباری خریداری شده است.

فضای شناختی فناوری های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه را می توان به عنوان بازدارنده تشخیص داد. می توان در تمام سطوح جامعه به پیش داوری هایی نابجا درباره انرژی های تجدیدپذیر- چه در خانوار یا بخش خصوصی، شرکت های برق و حتی دولت برخورد. پیش داوری در سطح خانوار را تجربه گذشته با سیستم های نصب نشده یا به خوبی مرمت نشده تشدید می کند. در زمینه تعمیرات و نگهداری کمبود گسترده اطلاعات وجود دارد. در تمام کشورهای رو به توسعه می توان به ویرانه های تاسیسات تجدیدپذیری برخورد که بیشتر توسط خارجی ها نصب شده و پس از نیاز به تعمیرات به حال خود رها شده است. این امر به دلیل کمبود نیروی انسانی ماهر در زمینه فناوری تجدیدپذیر است. در کل، آگاهی از مزیت ها و ویژگی های انرژی های تجدیدپذیر اندک است. بسیاری خانواده ها هنگام برنامه ریزی تامین انرژی خود به انرژی های تجدیدپذیر فکر نمی کنند. به همین ترتیب دولت ها)و همچنین موسسه های بین المللی (همچنان به پروژه های مقیاس بزرگ، متمرکز و مرسوم انرژی خو گرفته اند. به این ترتیب در بیشتر کشورهای رو به توسعه تجربه پروژه های انرژی تجدیدپذیر چندان معمول نیست و بنابراین چنین طرح هایی دربردارنده عناصر بالایی از ریسک و ابهام هستند. نبود داده های قابل اطمینان علمی درباره انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه عمومیت دارد. بالاخره موانع نهادی شده مهمی در زمینه انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه وجود دارد. ما از تعریفی گسترده از عرف دربرگیرنده چارچوب های حقوقی، سازمانی و بازار در بخش انرژی استفاده می کنیم. به عنوان مثال بازار برای سیستم های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه چندان گسترده نیست، عوامل بازار اندک و از کمبود سرمایه در رنج هستند. از سوی دیگر فروش سیستم های انرژی تجدیدپذیر در نواحی روستایی با هزینه معاملاتی بالایی روبه رو می شود که این به دلیل فاصله زیاد، نبود اطلاعات بازار، زیربنای محقر، دسترسی سخت به مشتری و نیروی انسانی ماهر است. شرکت های فعلی انرژی تجدیدپذیر ابزار مالی لازم برای چنین معاملاتی را ندارند. گذشته از آن سازمان های اندکی در جهان رو به توسعه وجود دارد که انرژی های تجدیدپذیر را از طریق انتشار اطلاعات یا اعمال نفوذ در سطوح غیردولتی و دولتی ترویج دهند. از سوی دیگر، گروه های صاحب علاقه یی مثل شرکت های نفتی یا زغال سنگ وجود دارند که علیه انرژی های تجدیدپذیر اعمال نفوذ می کنند. دیگر اینکه چارچوب های قانونی و سیاست های انرژی است که مانعی مهم بر سر راه انرژی های تجدیدپذیر محسوب می شود. در کشورهای رو به توسعه حمایت مستقیم اندکی از سوی دولت ها برای انرژی های تجدیدپذیر دیده می شود که علت آن عمدتا منابع مالی است.

در بسیاری کشورها هنوز تولید برق در انحصار دولت است و بدان معنا است که برای تولیدکنندگان مستقل برق)IPPS(فعالیت در زمینه انرژی های تجدیدپذیر برای ورود به بازار برق امکانی وجود ندارد. در سایر کشورهای توسعه نیافته مقرراتی برای اتصال سیستم های تجدیدپذیر به شبکه های برق وجود ندارد. در کل جایگاه انرژی تجدیدپذیر در سیاست های ملی انرژی اغلب مبهم است و مانع بخش خصوصی از سرمایه گذاری در پروژه های انرژی تجدیدپذیر می شود. غیر از این فرآیند طولانی و روال های دیوانسلاری برای کسب مجوز تولید برق می تواند مانع سرمایه گذاران در برپا داشتن پروژه های انرژی تجدیدپذیر شود. شرایط موفقیت گسترش انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه چیست؟ در اصل، شرایط موفقیت را می توان نبود مانع و بازدارنده نامید. شرایط موفقیت می تواند گاهی از طریق اقدام های سیاستگذاری دولت یا فرآیند یادگیری اجتماعی حاصل شود. در زمینه موانع نیز می توان بین بازدارنده های فنی، مالی، شناختی و نهادی تفاوت قائل شد. شرایط موفقیت تکنولوژیک را از طریق مداخله انسانی آفریدن دشوار است. به عنوان مثال نسبت آفتابگیری یا رژیم باد را نمی توان با سیاست های دولتی عوض کرد. به هر شکل پتانسیل فناورانه انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای رو به توسعه بالاست. شرایط دیگر موفقیت تکنولوژیک وجود استانداردهای فنی و کیفی برای فناوری های انرژی تجدیدپذیر است که دولت یا بخش خصوصی می تواند آن را تثبیت کنند. فناوری های انرژی تجدیدپذیر باید با نیازها و پس زمینه های اجتماعی فرهنگی کاربران سازگار باشد. در چند سال گذشته شماری از پروژه ها در این زمینه به وجود آمده است. بسیاری سازمان های غیردولتی)NGO(مثل «ساوردایا» در «سریلانکا» یا «گرامین شاکنی» در بنگلادش با کمک خارجیان طرح های اعتباری کوچکی برای انرژی های تجدیدپذیر به کار انداختند. طرح موسوم به «ابتکار دگردیسی بازار فتوولتاییک»)PVMTI(از کمپانی تامین مالی بین المللی)IFC(به بانک های هند، مراکش و کنیا برای تامین مالی سیستم های خورشیدی وام داده است. با ایجاد GEF یا تسهیلات جهانی زیست محیطی منابع جدید مالی برای پروژه های انرژی تجدیدپذیر افزایش یافته است. طرح های انرژی تجدیدپذیر چه به صورت دو یا چندجانبه از سوی کمک دهندگان در بازار کشورهای رو به توسعه افزایش می یابد. به هر صورت بیشترین توجه به پایداری و قابلیت تکرار این پروژه ها معطوف شده است. به عنوان نمونه، بسیاری از پروژه های پیشین به دلیل رایگان بودن آن برای خانوارها و عدم احساس مسوولیت برای نگهداری آن شکست خورده است. در آینده، پیاده سازی «ساز و کار توسعه پاک)CDM(» می تواند امتیازی قوی در پویایی سرمایه های خصوصی برای پروژه های RE)انرژی تجدیدپذیر(در کشورهای رو به توسعه باشد. به هر تقدیر اقدام های ملی در کشورهای رو به توسعه دنبال می شود که توان کنار زدن موانع مالی طرح های انرژی تجدیدپذیر را دارد. در درجه نخست این دولت ها باید میدان بازی را برای برداشتن یارانه های سوخت های فسیلی یا جابه جایی شان با یارانه های هوشمند به نفع فقرا آماده کنند. آنگاه قیمت سوخت های فسیلی باید بازتابی از میزان جنبه های منفی بیرونی این سوخت های فسیلی شود. این کار را می توان از طریق وضع مالیات بر گاز CO2 انجام داد. برای نمونه در جمهوری دومنیکن درآمد مالیاتی مصرف سوخت های فسیلی به صندوقی برای تامین مالی پروژه های انرژی تجدیدپذیر ریخته می شود. دیگر آنکه رقابت در انرژی های تجدیدپذیر را می توان از طریق حذف حقوق واردات افزایش داد. تسهیل مالیاتی، تضمین ها و یارانه ها عوامل و شرایطی مهم برای موفقیت این طرح ها در کشورهای رو به توسعه یی است که توان لازم برای این اقدام ها را دارند. برای نمونه در هند سیاست کاهش پرشتاب)توام با یارانه دولتی (سبب افزایش نصب توربین های بادی و بزرگ ترین صنعت برق بادی در کشورهای رو به توسعه شده است. مشابه این امر با تعرفه های)توام با یارانه (را اخیرا در برزیل می توان دید. شرایط موفقیت شناخت از این قرار است: جمعیتی که آگاه و از منافع و خطرات فناوری انرژی تجدیدپذیر با خبر باشد با یک بخش خصوصی که دسترسی به اطلاعات کافی بازار داشته باشد و یک تعداد تکنسین ماهر انرژی تجدیدپذیر و دولتی که نسبت به کاربرد انرژی تجدیدپذیر باز باشد و آن را در سیاست های انرژی خود بگنجاند. این شرایط را می توان از طریق اعمال نفوذ از طریق سازمان های غیردولتی و اتحادیه های دست اندرکار انرژی تجدیدپذیر ایجاد کرد. سازمان هایی که خدمات مشاوره یی ارایه داده اند نقشی مهم برعهده دارند. پروژه های بین المللی که فناوری و دانش فنی را از طریق کشورهای پیشرفته صنعتی به کشورهای در حال توسعه ارائه می دهند، همان اهمیت را دارند.

شرایط موفقیت شناختی دیگر می تواند شامل گنجاندن فناوری های RE در سیستم آموزشی ملی)در سطوح دبستان و حتی تحصیلات عالیه (و ترویج مطالبات علمی که توانمندی های RE را اندازه گیری می کند)نظیر اطلس بادها(باشد. اخیرا برنامه حفظ محیط زیست سازمان ملل)UNEP(پروژه ارزیابی انرژی بادی و خورشیدی)SWERA(را برای اندازه گیری توانمندی انرژی های تجدیدپذیر)RE(در کشورهای رو به توسعه برپا کرده است. شرایط موفقیت نهادی RE در کشورهای رو به توسعه معدود است و در ورای همه گنجانده شدن RE در سیاست های انرژی است. یک انگیزه مهم می تواند ایجاد هدف های RE مثل چین)۵ درصد اضافه ظرفیت تا سال ۲۰۱۰(، هندوستان)۱ درصد تولید برق از RE تا سال ۲۰۱۵(، پاکستان)۱۰ درصد اضافه ظرفیت تا سال ۲۰۱۵(و تونس)۲۵ درصد تولید انرژی از محل RE تا سال ۲۰۱۰(باشد. همچنین بازارهای انرژی باید باز شود تا امکان سرمایه گذاری برای طرح های مستقل برق)IPP(را در طرح و پروژه برق حاصل از انرژی تجدیدپذیر فراهم کند. امروز حدود ۲۵ درصد کشورهای در حال توسعه اجازه تولید برق را به سرمایه گذاران IPP)خصوصی (داده اند. طرح های RE تا حد امکان باید به پروژه های معمول انرژی ترجیح داده شود. این طرح ها به خصوص در برق رسانی روستایی می تواند نقشی مهم ایفا کند. در کشورهایی مثل آرژانتین، چین، هند، فیلیپین، آفریقای جنوبی و سریلانکا تاکید بر استفاده از فناوری های انرژی تجدیدپذیر در برق رسانی روستایی است. وجود سازمان هایی نظیر موسسه های غیردولتی)NGO(، صنعت RE یا آژانس های دولتی که ترویج گر این فناوری باشند، یکی از شرایط مهم موفقیت است. IREDA یا آژانس توسعه انرژی تجدیدپذیر هندوستان، وزارت منابع غیرمعمول انرژی هندوستان، مرکز توسعه انرژی های تجدیدپذیر مغرب، اتحادیه صنایع انرژی تجدیدپذیر چین و موسسه انرژی های نو و تجدیدپذیر مصر کار ترویج این انرژی ها را در بازار خود بر عهده دارند. البته تامین شرایط مورد نظر به وضعیت کارکرد بازار انرژی نیز بستگی دارد. در کشورهای رو به توسعه تقاضا برای برق از رشد بالایی برخوردار است. در سراسر دنیا هنوز دو میلیارد نفر منتظر برق رسانی اند. به هر تقدیر شرکت های RE در کشورهای رو به توسعه اغلب فاقد ظرفیت کافی برای پاسخگویی به افزایش تقاضا هستند. برای تسهیل راه توسعه بازار RE دولت ها یا موسسه های اهداکننده از طریق وام، آموزش یا مشاوره فنی نقشی مهم را بر عهده دارند. برای نمونه «بنگاه توسعه انرژی روستایی آفریقا» از طریق برنامه UNEPسازمان ملل پشتیبانی فنی و مالی شرکت های RE را بر عهده دارد. در گذشته پشتیبانی از طرح های RE در کشورهای در حال توسعه منحصر به پروژه های نمایشی بود. برای آینده تلاش ها باید متمرکز بر شناخت بازدارنده ها و ایجاد شرایط موفقیت شود.

  • نویسنده : مترجم: عبدالله مصطفایی
  • منبع خبر : اعتماد