طرح صیانت از فضای مجازی تاکنون با فراز و نشیب ها و حرف و حدیث های بسیار روبه رو بوده است. درباره این طرح مخالفان بسیار و موافقان اندک، نکاتی را در رد یا قبول این طرح مطرح کرده اند. در این یادداشت نیز به چند نکته اشاره می شود. 

۱) افکار عمومی و واژگان بد سرانجام: جامعه و افکار عمومی در زمان های مختلف با طرح واژگانی از سوی برخی نهادهای اجرایی، فرهنگی، تقنینی، اقتصادی و قضایی روبه رو شده است. در نهایت این واژگان و طرح هایی که مبتنی بر آن ارایه شده برخلاف معانی و بعضا مقصد متعارف شان به سرانجام نامطلوبی دچار شده اند. به عنوان مثال عبارت «مهرورزی» که در یک دوره ۸ساله گوش فلک را کر کرده بود، سرانجام و حاصلش به پالایش، تسویه و تسحیه بسیاری از نخبگان، کارشناسان و فعالان عرصه فرهنگ، اقتصاد و سیاست جامعه انجامید که آثار زیانبار آن همچنان در جامعه محسوس است. دیگری، عبارت «گشت ارشاد» است که ظاهرا برای حفاظت و صیانت از عفاف و حجاب جامعه طراحی و اجرا شد، اما به افزایش قاعده لجبازی و اعتراض پنهان و آشکار بخشی از افکار عمومی انجامید و در نهایت نیز جامعه با رشد ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی مواجه شد. واژگان «دادن یارانه مستقیم» به جای کاهش فاصله طبقاتی و رفاه بیشتر دهک های پایین جامعه به افزایش نقدینگی در اقتصاد کشور، رشد فاصله طبقاتی و کاهش رفاه عمومی منجر شد. عبارت هایی چون «مبارزه با تورم و کنترل قیمت ها» به افزایش ۵۰ الی ۶۰ درصدی تورم و رشد قیمت مایحتاج اساسی جامعه انجامید. بنابراین گوش جامعه از این کلیدواژه ها که در نهایت به افعال معکوس منتهی شده، پر شده است بنابراین نباید تعجب کرد که بخش مهمی از جامعه امروز نسبت به واژه صیانت از فضای مجازی، حساسیت داشته باشند و نگران محدودیت به جای صیانت و احساس نقض حقوق شهروندی و  حریم شخصی به جای دفاع از حقوق شهروندی و حریم شخصی باشند. این احساس، حتی اگر با برخی از واقعیت ها نیز فاصله داشته باشد، اما یک احساس واقعی و عینی است. به خصوص که برخی از طراحان طرح به جای تشریح شفاف طرح از موضع بالا و قیمومیت جامعه سخن گفته اند.

۲) فضای مجازی با اهمیت تر از معیشت جامعه: در دنیای امروز، دسترسی به فضای مجازی، حتی از معیشت و رفاه جامعه با اهمیت تر شده است چرا که این عرصه علاوه بر ارایه دامنه وسیعی از کسب وکار، بخش مهمی از نیازهای انسان امروز در زمینه های مختلف و حیاتی را پاسخ می دهد. از این رو مواجهه با یک چنین امر بنیادین و تاثیرگذاری که نیاز آن از کودک تا پیر و همه اقشار جامعه را در بر می گیرد، مستلزم پیش نیازهایی است.

۳) الزامات موفقیت این گونه طرح ها: هرگونه طرحی که منجر به نوعی مراقبت از فضای مجازی شود، مستلزم دقت، ظرافت، گفت وگوهای جدی با افکار عمومی، بهره گیری از بسیاری صاحب نظران مورد اعتماد جامعه؛ شفافیت، صداقت و صراحت، اقناع جامعه، حضور جدی گروه های مورد اعتماد جامعه در تصمیم سازی و تصمیم گیری و حتی نظارت جدی بر مصوبات است. از سوی دیگر، به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد جامعه به دولت و نهادهای اثرگذار، هرگونه طرح یا اقدامی که با زندگی آحاد مردم ارتباط پیدا می کند، باید مراحلی چون برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه و بهره گیری از صاحبنظران مختلف را طی کند. بنابراین تصویب یک چنین طرح مهمی در یک محفل کوچک و کمیسیون، بیش از آنکه ضریب اعتماد جامعه را بالا ببرد، نگرانی مردم را بیشتر می کند.

۴) تکرار تجارب گذشته: جامعه (یا بخش مهمی از جامعه) چنانچه احساس کند که به جای همراهی، همفکری و تلاش برای حل مسائل، عده ای به دنبال قیمومیت، کنترل از بالا به پایین و تحمیل برخی الگوهای خاص هستند، قطعا نسبت به این نحوه برخورد از طرق مختلف پاسخ منفی می دهند. حاصل آنکه به جای حل مسائل، جامعه را با تشدید مسائل روبه رو خواهد کرد بنابراین طرح صیانت از فضای مجازی چنانچه تشریح شد، اگر نتواند مقتضیات خود را در اقناع افکار عمومی و میزان کارآمد بودن آن در دفاع از حقوق جامعه به اثبات برساند، بدون تردید از هم اکنون طرحی شکست خورده است. تجربیات گذشته مانند برخورد با دیش های ماهواره و فیلترینگ برخی پلتفرم ها، پیش روی ما است. نکته جالب اینکه در این روزها، علاوه بر اظهارات گسترده و ابراز نگرانی های بسیار که حتی برخی از صاحب نظران اصولگرا را نیز شامل می شود با اظهارنظرهای وزیر ارتباطات دولت کنونی مواجه می شویم که صراحتا اعلام کرده این طرح با مشکلات اساسی روبه رو است. آیا نباید به افکار عمومی حق داد که با نگرانی های فزاینده نسبت به چنین طرح هایی و عواقب آن بنگرد؟ به نظر می رسد با اهتمام به تجارب گذشته و توجه به مواضع دلسوزانه بسیاری از صاحب نظران، تدبیر و مصلحت دیگری را در خصوص طرح صیانت از فضای مجازی باید در پیش گرفت که خردمندان گفته اند: «هرکه ناموخت از گذشت روزگار/ نیز ناموزد ز هیچ آموزگار»  (۱)

رودکی (ابیات به جا مانده از کلیله ودمنه و سندبادنامه)
  • نویسنده : دکتر غلامرضا ظریفیان
  • منبع خبر : اعتماد