چرا مدیران ارشد و متفکرین فرهنگی و نهادهای تصمیم گیر نظام از منظر توجه به  گردش ازاد اطلاعات، تفکرات و اندیشه های نو، مسیر رو به انحطاط شوروی سابق  را در نظر نمی گیرند؟!بنظر می رسد علاوه بر نهادهای فرهنگی جامعه که هر سال هزاران میلیارد تومان صرف هزینه های انها می شود،مجلس انقلابی هم […]

ملک مکوندی

چرا مدیران ارشد و متفکرین فرهنگی و نهادهای تصمیم گیر نظام از منظر توجه به  گردش ازاد اطلاعات، تفکرات و اندیشه های نو، مسیر رو به انحطاط شوروی سابق  را در نظر نمی گیرند؟!بنظر می رسد علاوه بر نهادهای فرهنگی جامعه که هر سال هزاران میلیارد تومان صرف هزینه های انها می شود،مجلس انقلابی هم همگام با نهادهای دیگر در حال ساخت و ترمیم دیوار جدیدی در مقابل تبادل ازاد اطلاعات است. طرح اخیرمجلس دررابطه با ممنوعیت انتشار اخبارواطلاعات مطبوعات امریکاو انگلیس،گواه این مطلب است.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی بعنوان تابلوی انحصاری نظام در گردش ازاد اطلاعات و نوع اوری، هر سال بدتر از سال های گذشته با ارائه ی برنامه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در قالب های محدود، بسته و سنتی به جامعه ای که اصلا پذیرش انرا ندارد، مانع تبادل ازاد اطلاعات و نواندیشی فکری در جامعه می شود. بطوریکه هم اکنون در فاصله کمتر از دوماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری با شدت بسیار بیشتر از دهه های اخیر، می خواهد نقش تعیین کننده در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد.انها از یکی، دوسال پیش با ساختن برنامه های مختلف از جمله سریال گاندو با همکاری اتاق فکر خارج ازسازمان، در صدد تخریب دولت و رقبا و از طرفی ایجاد نوعی مصونیت اجتماعی برای طیفی خاص بوده اند. تخریب تیم مذاکر کننده و دکتر ظریف و ترور شخصیتی انها در این شرایط حساس و سرنوشت ساز که به قول جهانگیری: همانند شلیک به پای خود است، به منظور عدم توافق در مذاکرات برجام صورت می گیرد.بعداز گاندو، داستان اتم را ساختند و اخیرا در حین مذاکرات حساس برجام، مستند ۲۰ دقیقه ای را ساختند که تقریبا به موضوعات مختلف ازجمله انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، برجام و حتی به دونالد ترامپ و جوبایدن روسای جمهوری امریکا پرداخت، تا موضع منفی خود را نسب به مذاکرات وین با هدایت تیم فکری خارج از سازمان نشان دهند.اما واقع امر این است که نه تنها احتمال تکرار ان روزها برای مدیران جام جم در استانه خرداد ماه ۱۴۰۰ بعید به نظر می رسد، بلکه هرچه جلوتر برویم از نقش انها کاسته می شود. مردم هرگز‌ چهره های منفور و مستبد و اقازاده ها در حذف فردوسی پورها و شجریان ها وسایر خبرنگاران ازاده را فراموش نخواهند کرد.

?مشکل اساسی جمهوری اسلامی ازاغاز تاسیس، جلوگیری از گردش اطلاعات، تفکرات و اندیشه های ازاد و تشکیل جامعه اطلاعاتی و همچنین ندادن فرصت به اجرای انها در سطح جامعه بصورت یک تجربه و در صورت نیاز تصحیح این ایده ها و اندیشه ها و نهایتا استفاده از این الگو های علمی و مدنی و تصحیح شده حاصل از گردش اطلاعات در جامعه بوده است. که هم اکنون به پاشنه اشیل نظام تبدیل شده است.ازمخالفت و جرم دانستن ویدئو در اوائل انقلاب، تابرخورد و شکستن ماهواره هادرحریم شخصی افراد و تصویب شلاق و زندان و جریمه برای صاحبان ویدئو و ماهواره، ایجاد پارازیت در شبکه های خاص و ایجاد شوراها و کمیسیون مختلف در جهت جلوگیری از ابزار جدید گردش اطلاعات، کارساز نبوده است و تنها توانسته برای مدتی کوتا مانع حرکت مردم به سمت یک جامعه مدرن و‌ ایجاد گردش اطلاعات و افزایش دانش و اگاهی جامعه شود و انرا به تاخیر انداخته اندازد.

?انحصار گردش اطلاعات و اخبار انهم در مسیر هدایت شده و عمدتا توسط صدا و سیمایی که مدتهاست اعتبار و ارزش خود را نزد مردم ازدست داده است، دیگر کار ساز نخواهد بود. انها هنوز درجریان برخورد با ماهواره و ویدیو بودند، که تحول عظیمی در دنیای ارتباطات بنام اینترت بوجود امد.که مبارزه و محدود نمودن ان به مراتب سخت تراز ماهواره بوده است. ایجاددشبکه های مختلف اجتماعی، سیاسی ،فرهنگی و اطلاعاتی نظیر فیس بوک، توییتر، تلگرام و واتساپ انچنان سرعتی در گردش اطلاعات، نواندیشی و تولید ایده های مختلف ایجاد نمود، که از نظر زمانی اگاهی و دانش اطلاعات جامعه را به یکباره باندازه نیم قرن جلو برد. رادیو وتلویزیون دیگر نمی توانند با افکار سنتی، تنگ نظری، عدم صحیح گردش اطلاعات، عدم نواوری و ایده های نوین با مدرنیته رقابت نماید. در این اواخر شبکه اجتماعی دیگری به میدان امده که مشخصا برای گفت و‌گو طراحی شده است، بنام “کلاب هاوس” که بخصوص با ورود به به روزهای نخست سال نو ودر این شرایط کرونازده به محلی برای متینگ های انتخاباتی تبدیل شده است. و توانسته تمام سدها و دیوارهای مصنوعی که صدا و سیما سال ها سعی در تقویت و استحکام شان داشته، به یکباره فرو ریزد و از میان بردارد و همنشینی و هم‌کلامی چهره هایی را محقق ساخته که شاید تا بیش از این خیالی محال و شببه به یک رویا بود. حضور ۲۰ هزار نفری در چند اتاق مجازی کلاب هاوسی و همزمان در توییتر و اینستاگرام با فائزه هاشمی رکوردار است. کلاب هاوس فضایی ایجاد نموده است که امروزه افراد می توانند با عقاید وسلایق متفاوت سیاسی، فرهنگی،دینی و مذهبی در داخل و خارج از کشور با هم و در یک فضای دموکراتیک و ازاد و بدون هیچ گونه تنش که معمولا در شبکه هایی مثل واتساپ یا تلگرام وجود دارد،”با یکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند. شخصیت های سیاسی،اجتماعی،اندیشمندان و هنرمندان که مصاحبت با انها قبلا در حد یک ارزو برای برخی افراد بود، امروز رو دررو با شما به مباحثه می پردازند.عده ای علی رغم تجربه های شکسته خورده در برخوردبا ویدئو، ماهواره، اینترنت، و شبکه های مجازی قبلی،درصدد محدود نمودن ان هستند.که خوشبختانه با مصوبه اخیر دولت،جلوی اختلال در این شبکه گرفته شد.

?سنت گراها باید بدانند نمی توانند جلوی تکنولوژی وگردش ازاداطلاعات از طریق انها را بگیرند.هنوزموضوع کلاب هاوس و استقبال و اشتیاق اقشار مختلف جامعه از ان، بعنوان معضلی برای سنت گرایان در جریان بود، که موضوع بسیار مهم تری رخ داده است. و انهم زمزمه های ورود اینترنت ماهواره ای به ایران است.که شوک بسیار عظیمی به مخالفین گردش ازاد اطلاعات وارد نموده است.انها قبلا می توانستند در مواقع ضروری و بنا بر شرایط لازم، اینترنت را قطع و ارتباط شبکه های اجتماعی را مختل نمایند.اما باورود اینترنت ماهواره ای چنین امکانی از انها گرفته خواهد شد.اینترنت ماهواره ای گرچه سختی ها و پیچیدگی های خاص مربوط به خود را دارد، اما باعث وحشت حکومت های بسته شده است. بطوریکه ماهواره، اینترنت و شبکه های اجتماعی و کلاب هاوس را فراموش کردند و به فکر راه حلی برای جلو گیری از تاثیرات ان در جامعه هستند. مشکل انها این است که اینترنت ماهواره ای نمی تواند زیر سایه دولت ها قرار گیرد.

?نظام های سنتی تر از ایران همچون عراق و افغانستان پس از ازادی از سلطه استبداد و دیکتاتوری، به منظور عدم برگشت به استبداد گذشته، ایجاد شیوه نوین در حکومت داری، توسعه علمی همه جانبه، گردش ازاد اطلاعات، تولید و تبادل اندیشه ها و ایده های جدید و تشکیل جامعه اطلاعاتی را در اولویت سیاست های خود قرار دادند. تاسیس و ازادی احزاب به معنای واقعی، داشتن مطبوعات ازاد و مهم تر از ان ایجاد بیش از ۵۰ شبکه رادیو تلویزیونی غیر دولتی در هر کدام از این کشورها از جمله ابزار تبادل نظر و ایده های جدید و رد وبدل شدن اطلاعات و تشکیل جامعه اطلاعاتی بوده است. جمهوری اسلامی به جای اتخاذ شیوه شکست خورده ی مقابله با ابزار نوین تبادل
اطلاعات باید به فکر تغییر شیوه در نظام حکومت داری متناسب با شرایط و تغییر و اصلاح قوانین منطبق با نیازها و خواسته های مدرن جامعه امروزی، با افکاری متفاوت با ۴۲ سال پیش، در داخل کشور باشندد. و با گردش ازاد اطلاعات و ازادی اندیشه ها، فرایندی برای توسعه همه جانبه و‌پیشرفت در کشور به منظور جلب اعتماد مردم به نظام و افزایش امید به اینده را فراهم نماید.

?توسعه فرایندی است عجین با طیف وسیعی از مطالعات، برنامه ریزی ها،گزارشات،تصمیم سازی ها،ابتکارات.اماچرا اطلاعات بصورت ویژه در فرایند توسعه پایدار، چنین پر اهمیت ظاهر شده است.؟ تغییر رویکرد از فن اوری مولد،به فن اوری اطلاعات، اغازگر مرحله جدیدی ازحیات اجتماعی بشر شده است و زمینه برای شکل جدیدی از جامعه موسوم به جامعه اطلاعاتی را مهیا ساخته است. جامعه ای که در ان دانایی ارزش پایه بوده و با افزایش اگاهی شهروندان، توانمندی جامعه برای توسعه همه جانبه روزبروز افزایش می یابد. و زمینه برای رشد خرد اجتماعی و کیفیت اموزش به سبب تسهیل در ارتباطات و تبادل اطلاعات علمی فراهم می گردد.و بستر لازم برای نهادینه شدن فرهنگ بهره وری و توسعه منابع انسانی اسان تر مهیا می شود.بنابراین تبادل اطلاعات و افزایش اگاهی عمومی جامعه، بستر اصلی در فرایند توسعه همه جانبه و ایجاد جامعه مدنی در کشور را فراهم می اورد.

?داگلاس نورث اقتصاددانی است که جایزه نوبل گرفته است. و در دهه های اخیر بسیار مطرح بوده وکارهایش انعکاس وسیعی ۰داشته است.او کتابی دارد به اسم”درک فرایند تغییر اقتصادی” این کتاب یک فصل دارد به اسم عروج تمدن غرب و فصل دیگری هم تحت عنوان دلایل عروج و سقوط اتحادجماهیر شوروی.
عروج و ترقی جامعه غربی را از قرن ۱۷ به بعد با شواهد و ریزبینی دقیق و ارائه دلایل تاریخی مختلف بحث کرده است، که اشاره به انها طولانی می شود.او می گوید که این تحول در جامعه غربی نتیجه چند حادثه خاص است. که یکی از انها “تکامل اندیشه ها به صورت زنجیره ای ناشی از تبادل اطلاعات و تشکیل جامعه اطلاعاتی بوده است.” اما نکته مهم تری که به ان اشاره دارد این است که کشورهای مرکزی اروپا تا قرن ۱۵و ۱۶ و حتی قرن ۱۷ حکومت های ضعیفی داشتند. و امکان اینکه مانع تحول فکری و تکامل اندیشه بشوند را نداشته اند.در همان کتاب از لحاظ تاریخی جوامعی مثل چین و جوامع اسلامی را مقایسه می کند و می گوید : در این جوامع با اینکه فرهنگ های پر بنیه یی وجود داشته است، اما حکومت های قوی مرکزی هم وجود داشت، که اجازه تحول فکری در جامعه را نمی دادند. او بطور خلاصه علت پیشرفت این جوامع را اولا: وجود اندیشه هایی می داند که بر اساس تبادل اطلاعات ازادانه در جامعه رشد کردند.و جامعه اطلاعاتی را شکل دادند.و ثانیا: فرصت تصحیح این اندیشه ها از طریق تجربه در این جوامع فراهم شده تا اندیشه هایشان را تغییر دهند، اصلاح و بهبود بخشندو در نتیحه سیستم فکری بهتری پیدا نموده اند

?تجربه مهمی که مسئولان و متفکرین جمهوری اسلامی باید بدقت به ان توجه کنند، و تا دیر نشده است،دست از لجاجت و افکار کهنه و قدیمی بر دارند. و اجازه نو اندیشی دینی و مسائل سیاسی، اجتماعی ،فرهنگی را بدهند.و محیط را برای اصلاح و تصحیح تجربه ها در جامعه فراهم نمایند. و با افکار و ایده ها و اندیشه های جدید، توسعه همه جانبه را دنبال کنند. لذا علاوه بر تجربه اموزی از مسائل بسبار مهم ذکر شده در موردچین و دول اسلامی، که در فوق ذکر گردید،موضوع عروج و سقوط اتحاد جماهیر شوروی را به دقت مورد مطالعه قرار دهند. تا خدای ناکرده به چنین سرنوشتی دچار نشوند. عروج و سقوط اتحاد جماهیر شوروی، تجربه و حادثه مهمی برای جوامع بشری و سایر دولت ها و خصوصا برای ما می باشد. ایشان می گوید: چگونه می توان به این معما پاسخ داد. شوروی که قبل از انقلاب اکتبر و سر کار امدن کمونیست ها، یک جامعه روستایی عقب مانده بود،ولی درمدت کوتاهی توانست به یک جامعه با سواد و با دانش و علم و صنعت پیشرفته تبدیل شود و دستاورد های فنی و علمی کسب کند،اما به یکباره و ناگهانی فرو ریزد؟ او دو مطلب را دراین رابطه مورد توجه قرار می دهد.اولا رابطه ساری و جاری بین اعتقادات و شکل گیری انها در جامعه چگونه است؟ در ثانی ایا از طریق تجربه، ان اعتقادات در جامعه تصحیح می شوند یا نه؟ بعبارتی دیگر می گوید اولا افکار چگونه هستند. ثانیا چگونه شکل می گیرند. ثالثا چگونه تصحیح می شوند. و ایا اصولا فرصت تصحیح به انها داده می شود یا نه؟. نکته بعدی که مورد دقت قرار می دهد، این است که می گوید: باید دید نهادهایی که بر پایه این اطلاعات و افکار و اندیشه ها پایدار شده اند، فرصت بازخورد و تصحیح دارند، یا نه، و در شرایط ایزوله ای قرار می گیرند که امکان هر نوع تصحیح شدن را ازخودسلب می نمایند. مثل حزب کمونیست شوروی، که بر اساس این قواعد شکل گرفته بود، اما اجازه تغییر و اصلاح، در ان وجود نداشته است. نکته ای که این دانشمند بدقت متوجه ان شد، این بود که تمام حرکات و قدرت در شوروی به خاطر ساختار خاص و در یک نهاد بنام حزب کمونیست شکل گرفته است. و اگر روزی حزب کارایی خودش را از دست بدهد و در واقع انسجام و اتحادش از هم بپاشد، حکومت یک شبه انهم به شیوه فلاکت بار روی زمین می ریزد.اتفاقی که افتاد و شوروی ابر قدرت از هم پاشید. “و این همان نکته ای است که یک حکومت در تحول جامعه ی خود باید به ان توجه کند”غرب پرست نیستم،اما شیوه ی منطقی و مستدل انها قابل الگو برداری است. در غرب فرصت تبادل افکار و اطلاعات و رشد و تکامل اندیشه ها پیوسته وچود داشته است.اندیشه هایی که ازادانه رشد می کردند. و مهم تر از ان زمینه تجربه در جامعه را فراهم می کنند. و امکان تصحیح انها را بوجود می اورند. لذا بطور مرتب اندیشه های اشتباه را تصحیح کردند و بهبود بخشیدند و سیستم فکری بهتری پیدا کردند. و بر مبنای سیستم های تصحیح شده، و افکار و اندیشه ها ی جدید، فرایند توسعه همه جانبه کشور خود را دائما بهبود می بخشند.

  • نویسنده : ملک محمد مکوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن