سیاست های بخشی نگرانه ی مافیای آب و مافیای انتقال آب که سالهای سال است در برخی وزارتخانه ها سیطره یافته و نگاهی فراگیر و ملی به تمامیت ارضی کشور ندارد و موجب تولید بحران های متعدد در این رابطه شده است، آگاهانه اقدام به تاسیس کارخانه های آب بر ! و یا توسعه ی شرکت های فولادی قدیمی در این نواحی ( به جای تعطیل کردن آنها و انتقال این شرکت ها به استان های ساحلی خلیج فارس و یا دریای خزر ) آن هم در اوج شرایط تنش آبی و کم آبی در کشور می کند؛ تا آب شربی که به زحمت کفاف تامین آب مورد نیاز مردم را می دهد، صرف تولید و مصرف کارخانه های بزرگ و یا کشت و زرع در مناطق کویری بشود. در حالی که بعنوان مثال با نگاه ملی و بدون حب و بغض ، توسعه ی کشاورزی در خوزستان به لحاظ مجاورت با کارون همیشه جاری ، طبیعی است که به صرفه تر و بسیار کم هزینه تر است نسبت به کشت و زرع در اصفهان و یزد و کرمان و قم که امکان کشاورزی ندارند و آب مورد نیاز آنها باید بصورت مصنوعی و در طی فرایندی غیرطبیعی به این مناطق انتقال یابد.

دو روز است که صدها فیلم و عکس و شرح و توضیح در خصوص راه پیمایی و تحصن و اعتراض کشاورزان و شهروندان چهارمحال بختیاری علیه سیاست های انتقال آب و بهره برداری از تونل های گلاب و بهشت آباد به طور مشخص به اصفهان، در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود؛ که آخرین کلیپ منتشر شده، آتش زدن خودروی آب منطقه ای چهارمحال بختیاری در همین رابطه توسط کشاورزان و معترضین است.
چه عامل و یا عواملی باعث می شود یک کشاورز علیه دولت اقدام این چنینی کند و بیت المال را به آتش بکشد؟! چرا کشاورزان و شهروندان یک منطقه به مرحله ای می رسند که راهی جاده و سینه کش کوه می شوند و علیه سیاست های یکی از وزارتخانه ها شعار می دهند؟!
مگر همه ی ما شهروندان این کشور و اجزای یک ملت واحد به نام ایران زمین نیستیم؟! پس چرا شرایطی به وجود می آید که در خوزستان و یا چهارمحال بختیاری نسبت به اصفهان و فی المثل یزد یا قم و یا کرمان و سمنان نگاهی بدبینانه تسری می یابد و شهروندان این دو استان می پندارند که حقوق آنها پایمال شده و کسی صدایشان را نمی شنود و راهی خیابان ها و جاده ها می شوند و به سمت تاسیسات و سازه های آبی منجمله تونل ها و یا ابزار و ادوات متعلق به وزارت نیرو یورش می برند و اقدام به تخریب اموال دولتی و عمومی می کنند؟!
سالهاست که مفهومی به نام تنش آبی در ادبیات و دایره ی واژگانی همه ی کنشگران و پژوهشگران حوزه های آب و نیرو و صنعت و سازه راه یافته است و نگاهی درمانگر و مفید از سمت تصمیم گیران و تصمیم سازان در این رابطه اعمال نمی شود.
سالهاست نگاه بخشی نگرانه ی برخی از مسوولان ، به قیمت تباهی و نابودی دیگر استان ها ، اقداماتی خلاف عقل و دوراندیشی و فاقد نگاه فراگیر ملی و منصفانه را دنبال می کنند و این رفتار را نهایت و پایانی نیست و متاسفانه به شدت ادامه دارد.
شرایط اقلیمی جهان و افزایش تبعات گازهای گلخانه ای و سدسازی های داخلی و نیز سدسازی های بی وقفه و بی توجه به اکوسیستم دیگر کشورهای همسایه ، نظیر سد اتاتورک در ترکیه که به قیمت نابودی حیات آبی در عراق و کویت و نیز عربستان و بخش جنوب غربی ایران به ویژه خوزستان منجر خواهد شد و افزایش میزان آلودگی هوا، ریزگردها ، خشک شدن تالاب ها، شرایط اقلیمی خاص و شوری رو به فزونی خاک و داغی هوا و کاهش رطوبت ، از علائمی است که میزان هشدار نسبت به فردا را مخاطره آمیزتر و مایه ی نگرانی بیشتر می کند.

سیاست های بخشی نگرانه ی مافیای آب و مافیای انتقال آب که سالهای سال است در برخی وزارتخانه ها سیطره یافته و نگاهی فراگیر و ملی به تمامیت ارضی کشور ندارد و موجب تولید بحران های متعدد در این رابطه شده است، آگاهانه اقدام به تاسیس کارخانه های آب بر ! و یا توسعه ی شرکت های فولادی قدیمی در این نواحی ( به جای تعطیل کردن آنها و انتقال این شرکت ها به استان های ساحلی خلیج فارس و یا دریای خزر ) آن هم در اوج شرایط تنش آبی و کم آبی در کشور می کند؛ تا آب شربی که به زحمت کفاف تامین آب مورد نیاز مردم را می دهد، صرف تولید و مصرف کارخانه های بزرگ و یا کشت و زرع در مناطق کویری بشود. در حالی که بعنوان مثال با نگاه ملی و بدون حب و بغض ، توسعه ی کشاورزی در خوزستان به لحاظ مجاورت با کارون همیشه جاری ، طبیعی است که به صرفه تر و بسیار کم هزینه تر است نسبت به کشت و زرع در اصفهان و یزد و کرمان و قم که امکان کشاورزی ندارند و آب مورد نیاز آنها باید بصورت مصنوعی و در طی فرایندی غیرطبیعی به این مناطق انتقال یابد.
از همین رو ، همزمان با افزایش اعتراضات کشاورزان و دیگر شهروندان در چهارمحال بختیاری و خوزستان در خصوص مخالفت با طرح هایی مانند بهشت آباد یا تونل گلاب و امثالهم ؛ که به قیمت نابودی کارون و اکوسیستم استان های چهارمحال بختیاری و خوزستان می انجامد و تا همین جا هم خساراتی غیرقابل ترمیم در این دو استان به بار آورده است؛ نیروهای اطلاعاتی و امنیتی استان های خوزستان و چهارمحال بختیاری ضمن ورود به صحنه و بررسی ابعاد امنیتی این وقایع و به جای برخورد با معلول های این شرایط که متاثر از مافیای آب راهی کوی و برزن و کوچه و خیابان و جاده می شوند ؛ و در واقع متاثر از سیاست های غلط و بخشی نگرانه ی لابی و مافیای آب ، به ستوه آمده اند ؛ شرایط و تمهیداتی را فراهم آورند که:
مشخص شود کدام افراد و کدام دست ها و کدام لابی ها و کدام مجموعه های ثروت و قدرت ، چنین شرایط خطرناکی را برای تمامیت ارضی و مردم کشور فراهم می آورند تا دست به چنین اقداماتی بزنند.
برخورد با مافیا و دست های پنهان و پنهان ثروت و قدرت ، و نه چهار تا کشاورز جان به لب رسیده و شهروند آسیب دیده ، عین عدالت علوی و در راستای اهداف بلند نظام جمهوری اسلامی است.
لابی و مافیای ثروت و قدرت با چنین برخورد و اتخاذ چنین رویکردی ، در دیگر امور مفسده آمیز و بهره بردارانه و سو استفاده از منافع و منابع جمعی مردم کشور ، احساس خطر خواهد کرد و انشاالله اهداف امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری نیز در راستای کشور و نظامی عاری از فساد و بهره کشی مافیاهای ثروت و قدرت ، محقق خواهد شد.

  • نویسنده : شهرام گراوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن