اقتصاد نباید توسط سیاست و ایدئولوژی به گروگان گرفته شود. بلکه این سیاست است که باید در خدمت اقتصاد باشد و راه توسعه انرا هموار سازد. اینجاست که اتخاذ سیاست خارجی بر اساس منافع ملی معنا پیدا خواهد کرد.

بخش دوم

?مقرر است مطالب و امار بر اساس واقعیات، مستند و بدور از کینه توزی، دشمنی، بغض، به منظور جمع بندی نهایی ارائه شوند.
امریکا از نظر مساحت و جمعیت سومین کشور، و با۲۴ درصد تولید ناخالص دنیا بزرگترین اقتصاد جهان و مالک ثلث ثروت کره زمین است.بودجه نظامیش ۳۶ درصد بودجه دفاعی جهان( ۳ برابر چین، ۹ برابر روسیه، و ۴۹ برابر ایران )است.مداخله گرترین ملت جهان است. طی یک قرن در ۷۰ کشور دنیا عملیات نظامی انجام داده است. دلار امریکا ارز ذخیره اصلی جهان است. ۶۴ در صد ذخائر بانک های مرکزی ، ۳۹ درصد بدهی و ۸۵ در صد مبادلات فارکس را دارا است. امریکا مقصد اول سرمایه و نخبگان و خانه اصلی کسب و کار خلاق و اکتشا فات علمی و مالک بهترین دانشگاه ها است.

? تصور اینکه نظام امریکا دو قطبی شده و از نظر اقتصادی و اجتماعی رو به افول و در حال فروپاشی است، و یا این تحلیل که چین بزودی از نظر اقتصادی کشور اول دنیا خواهد شد وجای امریکا راخواهد گرفت و قدرت از غرب به شرق در حال انتقال است، حداقل تا ۵۰ سال اینده توهمی بیش نخواهد بود. استراتژی جدید امریکا مبنی بر عدم انتقال دانش و تکنولوژی به چین، و حتی اخراج دانشجویان و دانشمندان چینی از امریکا، و همزمان‌ حضور نظامی در دریای جنوب چین، و تشدید اختلافات مرزی چین با کشورهای همسایه، مشغول نمودن چین به خطرات احتمالی در اطراف مرزهای خود از جمله با هند، ژاپن، تایوان ویتنام، فلیپین، و حذف قرارداد شبکه G5 چین توسط امریکا و کشورهای متحد نظیر کانادا، انگلیس، استرالیا و در اینده کل اروپا که از زمان ترامپ اغاز شده بود، و در دولت بایدن با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت، با تمام توان در صدد تضعیف توسعه و نفوذ اقتصادی چین در دنیا است. از طرفی محور و موتور محرک توسعه اقتصادی در شرایط فعلی knowledge یا دانش است، که منبعی پایان ناپذیر و در حال رشد است.مرکز اصلی تولید علم و دانش در امریکا است.

تمام نخبگان دنیا حتی چینی ها هم ارزوی رفتن به دانشگاه های معتبر امریکا را دارند. از ۲۰ دانشگاه معتبر دنیا ۱۵ دانشگاه در امریکا قرار دارند. بزرگترین مراکز علمی و تحقیقاتی دنیا و بالاترین بودجه تحقیقاتی مربوط به امریکاست.از طرفی یکی از مدرن ترین سیستم های دموکراسی بر نظام سیاسی و اداری امریکا حاکم است که حتی تکانه های بسیار شدیدی همچون حوادث اخیر در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری نتوانسته است خدشه ای به شالوده ان وارد نماید. چین فاقد این دو مولفه مهم رهبری در جهان است، و هیچ زمانی با سیستم بسته و بدون ازادی های مدنی و دموکراسی و همچنین بدون تولید دانش و یا تولید کم ان ، رهبر جهان نخواهد شد.
تجربه تاریخی نشان داده است انتقال قدرت و رهبری از یک کشور به کشور دیگر بدون جنگ صورت نخواهد گرفت، که مسئولین چینی در شرایط فعلی خواهان جنگ با امریکا نیستند و بیشتر در فکر حفظ مرزهای بین المللی خودهستند و حالت دفاعی به خود گرفته اند.

از طرفی توان نظامی چین در شرایط حاضر قابل مقایسه با امریکا نیست، چرا که چین تنها طی سال های اخیر روی به تولید جنگ افزار های پیشرفته از قبیل سیستم های موشکی پیشرفته، ناو هواپیمابر، و جنگنده های نسل جدید و سیستم دفاعی جنگ الکترونیک و تقویت بنیه نظامی خود پرداخته است که فعلا قابل مقایسه با قدرت نظامی امریکا نیست.

?طرح اقتصاد مقاومتی که این روزها مرتبا توسط مسئولین حکومتی مطرح می شود، فاقد پشتوانه علمی و کاربردی است، و تا کنون در هیچ کجای دنیا تعریف علمی و یا عملیاتی نشده است، بنا براین نمی تواند گره گشای مشکلات اقتصادی ایران باشد. در مدل های اقتصادی جهان، ریاضت اقتصادی یا اقتصاد ریاضتی مطرح شده است، اما گمان نکنم منظور طراحان اقتصاد مقاومتی، طرح ریاضتی باشد.گاها از ان بعنوان توجه به داخل و استفاده از ظرفیت های داخلی و خود کفایی در برخی اقلام برای مقابله با تحریم های امریکا یاد می شود.اگر منظور از اقتصاد مقاومتی این تئوری باشد، ما را به سمت اقتصادی شبیه به سیستم کره شمالی سوق خواهد داد. اقتصاد درون زای بدون توجه به برون و مبادلات و تعاملات بین المللی محکوم به شکست است.

تنها اقتصاد درونزای برون نگر با اهمیت دادن به امر صادرات و مبادلات تجاری با دنیا می تواند مشکل کشور را حل کند.توسعه اقتصادی براساس مزیت ها، قابلیت ها، و پتانسیل های داخلی در چارچوب طرح امایش سرزمین و سپس ایجاد بستر مناسب سیاسی برای توسعه صادرات محصولات تولیدی، سبب رشد و شکوفایی و بارور شدن ابتکارات و ابداعات و اختراعات در رقابت با تولیدات سایر کشورها از نظر قیمت و کیفیت خواهد شد. بعلاوه تولید برخی از کالاها از نظر مزیت ها و قابلیت های داخلی کشور امکان پذیر نیست و یا در صورت تولید، صرفه اقتصادی نخواهد داشت. و قابل رقابت با تولیدات مشابه خارجی نخواهد بود. و واردات ان بسیار مقرون به صرفه تر از تولید ان است. بنابراین روابط تجاری از قبیل صادرات و واردات کالاها امری کاملا حیاتی و مهم است، و هر کشوری باید تلاش کند با استفاده بهینه از قابلیت های داخلی و تولید کالای با کیفیت و با هزینه و قیمت پایین، و قابل رقابت با تولیدات مشابه، سهم بیشتری از بازار جهانی را به خود اختصاص بدهد، و تراز تجاری خود را مثبت نماید. حال اگر بدلیل تحریم های یک جانبه امریکا و تحریم های بین المللی.نتوان با سایر کشورهای دنیا مبادلات تجاری انجام داد، و تولید کالا صرفا به منظور تامین نیاز داخل صورت گیرد در میان مدت محکوم به شکست خواهد بود.

از طرفی نمی توان تمام نیازهای خود را در داخل کشور تولید کرد و باید انها را وارد نمود. بنابراین طرح اقتصاد مقاومتی که فاقد تئوری و پشتوانه علمی و بدون تجربه جهانی به غیر از کره شمالی است رشد و توسعه اقتصادی کشور را به قهقهرا خواهد برد، و مردم روز به روز فقیرتر می شوند و در تنگنای شدید قرار خواهند گرفت. اقتصاد نباید توسط سیاست و ایدئولوژی به گروگان گرفته شود. بلکه این سیاست است که باید در خدمت اقتصاد باشد و راه توسعه انرا هموار سازد. اینجاست که اتخاذ سیاست خارجی بر اساس منافع ملی معنا پیدا خواهد کرد.

?ایران در سال ۱۴۰۰ با ابر چالش های مهمی همچون تورم افزایش قیمت ارز ، فقر و کمبود کالا، ببکاری، مواحه خواهد شد. کسانی که تا دیروز به تیم مذاکره کننده برجام انواع و اقسام توهین ها را می کردند و تهمت های ناروای جاسوس و خائن و.. به این سرداران دیپلماسی نسبت دادند و برجام را توافقی خیانت امیز می دانستند، حاضرند امریکا به توافق سال ۲۰۱۵ برگردد. اما زهی خیال باطل، متاسفانه فرصت ها را عامدانه و یا نا اگاهانه از دست دادند و در ادامه با توجه به نظرات مستند مقامات دولت جدید امریکا خواهم گفت که امریکا هرگز به توافق ۲۰۱۵ بر نخواهد گشت.بلکه برخلاف ترامپ که بیشتر توپ و تشر و تهدید می کرد. دولت بایدن حاضر نیست برگ برنده هایی که دولت قبلی برای انها به ارمغان اورده است را در مذاکرات اتی براحتی از دست بدهد.بنابراین سال اتی و سالهای بعد، سالهای اسانی برای ایران و ایرانیان نخواهد بود، و نیاز به رییس جمهوری است که بتواند در صحنه پیچیده ی سیاسی بین المللی ، شناخت کافی از تاثیرات بخش اقتصاد بر روابط بین الملل داشته باشد، گرفتار گزینه های انحرافی طرف مقابل نشود. اقتصاد را توسط سیاست و ایدئولوژی به گروگان نگیرد.تا بتواند ایران را از این گرداب خودساخته انهم با حمایت رهبری و عدم کارشکنی سایرین، نجات دهد.هر کسی مرد این میدان نخواهد بود. توجه
به گفتار و شعارهایی که تا کنون از سوی کاندیدا های احتمالی داده شده است، نشان می دهد از عمق و پیچیدگی خطر پیش رو غافل هستند.

  • نویسنده : ملک محمد مکوندی
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان