صرفنظر از اطلاعات آغشته به رئالیسم و رویای احمد محمود در کتاب های متعددش که در اهواز می گذرد، تاریخ نویسی و شهرنویسی به صورت جدی، خود یک سیاق ویژه است که باید بیشتر جدی گرفته شود. اهواز نیاز دارد که مرور بشود. خوانده بشود و هر چه رفت بر این شهر، به امروزیان و فردایی یان ِ در راه تحویل داده شود.

برخی از دستیاران   شیخ خزعل، همانند “معین التجار” بوشهری، “کمیلی”، “الرئیس” بهبهانی،”دولتی” و “دشتی” که در دفتر   او کار می کردند. پس از سقوط وی ، اغلب این رایزنان و دستیاران – چه عرب و غیر عرب – جذب رژیم پهلوی شدند، از جمله معین التجار، حسن عجم، کمیلی و دولتی. بعدها در دوره محمد رضا پهلوی، ناصر عجم فرزندحسن عجم، سال ها شهردار اهواز بود. الرئیس یا “الریس” به تعبیر عرب های اهواز، و دشتی از همکاری با رضا خان سرباز زدند و به کویت کوچیدند.

باید به یک تاجربزرگ دیگر به نام “شماسی” اشاره کرد که از عرب های خرمشهر بود و مالک مستغلات بسیاری در مرکز تجاری شهر اهواز ،  و از آن میان مستغلاتی در خیابان ۲۴ متری در کناره شرقی رود کارون نزدیک به فلکه شهدا(مجسمه قبلی). مالکیت همه مغازه ها و ساختمان های این قسمت از شهر، از آن شماسی بود که به تدریج شعبه های مرکزی بانک ملی، بانک صادرات و ساختمان مخابرات را در آن جا ساختند. از میان این مستغلات، یک مغازه ی مُهرسازی است که هنوز باید وجود داشته باشد. این “مهرسازی” جایگزین یک عکاسی است که در دوره شیخ خزعل تاسیس شد. و در انبار این مغازه یک دوربین قدیم عکاسی وجود دارد که در نبود عدسی در آن زمان، برای عکسبرداری روی یک ریل کوچک جلو و عقب می رفت.  حسینیه شماسی در نبش خیابان نادری قرار دارد که از حسینیه های قدیمی اهواز به شمار می رود. هم اکنون وارثان شماسی  ، یعنی مهندس شماسی مدیرکل سابق مناطق نفت خیز و برادران اش مالک این مستغلات هستند.
سالمندان اهوازی می گویند، در دوره ی شیخ خزعل، یک جایگاه – شبیه جایگاه سان و رژه – در این قسمت قرار داشت که شیخ خزعل و شیخ عبدالحمید   درروز عاشورا در آن جا می نشستند و به تماشای هیات های عزاداری قبایل اهوازی همچون”حمید” و”میاح” و”سلامات” می پرداختند. پس از پایان مراسم، همه عزاداران مهمان ناهار نذری شیخ بودند.
پس از برچیده شدن کاروان سراهای قدیمی در اهواز، ساکنان بومی اهواز، نخستین مسافرخانه را در دوران رضا شاه پهلوی ساختند. این مسافرخانه، “احسانی” نام داشت که متعلق به رحیم احسانی – معروف به رحیم قهوه چی – در واقع، رحیم، قهوه خانه ای در تقاطع خیابان های ۳۰ متری و امام خمینی داشت که آن را تخریب کرد و به جای آن یک داروخانه و چند مغازه در طبقه همکف و یک مسافرخانه درطبقه اول ساخت. این مسافرخانه، نخستین مسافرخانه (یا در واقع هتل) در اهواز بود. “ابوکریم اسمر” داروخانه را خرید و نام “داروخانه شوش” را بر آن نهاد. ابوکریم اسمر از عرب های مسیحی و در دروه شیخ خزعل، راننده اش بود.
نخسیتن کارخانه آرد سازی اهواز توسط فردی به نام “زیه” معروف به “ابوعبد” در خیابان ۳۰ متری ساخته شد. نام “مکینه ابوعبد” هنوز در ذهن بومیان آن منطقه زنده است. این”مکینه” در دوره شاه سابق تخریب شد و به جای آن، ساختمان کلانتری سه را ساختند. این کلانتری، بعدها به یکی از خانه های شیخ خزعل نقل مکان کرد.  یک تاجر  مسیحی نیز به نام توتونچی نخسیتن کارگاه موزاییک سازی را را در خیابان ۳۰ متری اهواز تاسیس کرد که اکنون پاساژ “حجی حمادی” جایش را گرفته است و نبش خیابان شهید شمخانی قرار دارد. در همان هنگام یک عرب مندایی به نام ماهور خفاجی زاده، نخستین کارخانه یخ سازی (مکینه الثلج) را در محله “آخر اسفالت”اهواز تاسیس کرد. همچنین خاندان های “عبادی ” و “خفاجی” – که هردو از عرب های صبی یا مندایی هستند – نخستین کارگاه تراشکاری را در شهر اهواز تاسیس کردند. استاد عاصی خفاجی – از همان خاندان خفاجی – در اوایل دهه چهل شمسی نخستین کارگاه تراشکاری را در شهر  سوسنگرد ایجاد کرد.
در قوسی که از پل معلق شروع می شود و در ساحل شط کارون در خیابان ۲۴ متری ادامه می یابد و به پل نادری منتهی می شود،اغلب مغازه ها و ساختمان متعلق به جاسم مسعودی بوده  تا تجارتخانه “بیریا” و املاک و مغازه های خاندان شماسی.
تا مقطع انقلاب بهمن ۵۷، حاج حمودعامری (ابوفیصل) مالک بیش از نصف مستغلات و مغازه های خیابان امام خمینی بود که آنها را به طور عمده به کاسبان شوشتری و دزفولی اجاره داده بود.
این راسته یعنی بازار عبدالحمید، خیابان امام خمینی، خیابان کاوه و خیابان ۲۴ متری (میان فلکه مجسمه تا خیابان نادری)، در واقع بازار بزرگ اهوازبه شمار می رود که مرکز عمده فروشی وفروش کالا به دیگر شهرهای استان است. در دوره پهلوی با ایجاد خیابان ۳۰ متری، این راسته قدری توسعه یافت و بخشی از این خیابان را در بر گرفت. خود خیابان ۲۴ متری نیز به سوی شمال گسترش یافت. در دوره پهلوی دوم، با ایجاد خیابان نادری و پل نادری، این خیابان نیز به این راسته پیوست.
نخستین زن پزشک مدرن که به شیوه بهداشتی، زایمان زنان را انجام می داد، یک خانم  مسیحی به نام “ماماجمیله” بود. او کار پزشکی اش را از اوایل دوره محمدرضا پهلوی آغاز کرد و دراواخر دهه چهل شمسی درگذشت. ماما جمیله تبحر خاصی در درمان نازایی زنان داشت، به گونه ای که در این دوره، ما با افرادی رو به رو می شویم که مادرانشان نازا بودند اما باحکمت و زبردستی “ماما جمیله” به دنیا آمدند. مطب او در کنار مطب دکتر سینگ در خیابان امام (پهلوی سابق) بود و هردو از معدود پزشکان حاذق اهواز در آن دوره به شمار می رفتند. دکتر سینگ البته از سیک های هند بود که پس از جنگ جهانی دوم در اهواز رحل اقامت گزید.
رژیم شاه سابق با سیاست های خاص اقتصادی و تشویق مستقیم و غیر مستقیم مهاجرت به اهواز توانست ترکیب تاجران و کارآفرینان را تغییر دهد، به گونه ای که در این دوره، تاجران غیر بومی اصفهانی و بروجردی و ملایری بخش عمده ای از بازار را به دست گرفتند. یکی از این تاجران عمده، مرحوم سید محسن یحیوی است که در آستانه انقلاب بهمن، انجمن اسلامی بازار اهواز را تاسیس کرد. وی اصالتی بروجردی داشت.

 

 

  • نویسنده : شهرام گراوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن