محمدرضا شجریان درگذشت و به خاک هم سپرده شد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی هنوز یک خط تسلیت خشک و خالی در رثای او منتشر نکرده است.

محمدرضا شجریان درگذشت و به خاک هم سپرده شد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی هنوز یک خط تسلیت خشک و خالی در رثای او منتشر نکرده است.

محمدرضا شجریان تنها یک موسیقی‌دان و آوازخوان یکتا نبود. او از بزرگترین و کارآمدترین حامیان زبان و ادبیات فارسی در روزگار ما بود. به این معنا که یک عمر با انتخاب و خواندن اشعار خوب فارسی، مروّج زبان و ادب فارسی و خادم فرهنگ ایرانی بود. شجریان همواره بر اهمیت انتخاب شعر خوب تأکید کرد و کوشید شعرهای خوب بخواند. مجموعا هم توفیق فراوان داشت. با کیمیای جاذبۀ هنرش توانست در عصر عسرت شعر و ادب کهن، سلایق نوجو و سنت‌گریز را نیز با میراث ادب فارسی مرتبط بدارد. مردم در پرتو هنر شجریان با شعر سعدی و حافظ و مولانا و عطار و شاعران برجستۀ معاصر انس ‌گرفتند. ذهن و زبانشان آراسته و گرانبار از شعر فارسی ‌شد. و این باب تا دیر و دور گشوده خواهد بود. خدمت شجریان به زبان فارسی مستمر و مستدام است.
شجریان نه فقط در ایران مردم و بخصوص نسل‌های جوان را با زبان و ادب فارسی پیوند داد که به پشتوانۀ هنرش مبلغ و پشتیبان زبان و ادبیات فارسی در جهان و بخصوص کشورهای قلمرو زبان فارسی بود. پیام‌های تسلیت همزبانان افغان و تاجیک جایگاه فراملی شجریان را نشان می‌دهد.

دریغا که فرهنگستان زبان و ادب فارسی با کوتاه‌نظری و کژسلیقگی این نکتۀ روشن را نادیده انگاشته و با بی‌اعتنایی به درگذشت شجریان، مصلحت و انصاف و مروت را فدای سیاست‌زدگی کرده است. فرهنگستان اگر دوست دارد که خدماتش به زبان و ادب فارسی، بر مبنای سیاست‌زدگی داوری نشود و در کورۀ عصبیت‌های سیاسی نسوزد، خودش باید متین و ملی رفتار کند. باید سیاست‌زده نباشد. باید به مردم احترام بگذارد. باید فارغ از هر زنده‌باد و مرده‌باد، خدمتگزاران زبان و ادب فارسی را بزرگ بشمارد. هیچ راه دیگری نیست.

شجریان به اعتبار هنرش بار خود را به منزل رسانده است و فراتر از قبول و انکار ابنای زمان ایستاده است اما سیاست‌زدگی و بی‌اعتنایی به عواطف مردم، نهاد فرهنگستان زبان و ادب فارسی را کم‌اعتبار می‌کند و این به سود زبان فارسی نیست.

بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست.

  • نویسنده : میلاد عظیمی
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان