فراهم کردن امکانات حقوقی و تنظیم و قانونی کردن رویه‌ای در نیروی انتظامی برای پیگشیری از فاجعه‌های مشابه و نقض حقوق متهمان، باید به مطالبه‌ای ملی تبدیل شود. ابتدا در خود تصمیم گیران خدوم نیروی انتظامی باید این مورد به جد گرفته شود و برای همراهی با این تمهید، رسانه ها و مجلس نیز باید طرح و برنامه داشته باشند.

مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۷ شهریور ۹۹ در پیامی به نیروی انتظامی می‌فرمایند:

“پیش‌بینی‌ها و اقدام پیش‌دستانه‌ی پلیس باید به نحوی باشد که کسی جرأت نکند به امنیت، آرامش و آسایش مردم خدشه وارد کند…”

معظم له، در سال ۷۹ نیز در فراز دیگری می‌فرمایند:

” امنیت، پایه و اساس زندگی جمعی انسان‌ها و پیشرفت جامعه است. اگر امنیت نباشد، فعالیت اقتصادی هم دیگر نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، عدالت اجتماعی هم نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، دانش و پیشرفت علمی هم نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، همه رشته‌های یک مملکت به تدریج از هم گسسته خواهد شد. لذا امنیت، پایه و اساس است… و در جمهوری اسلامی «مظهر امنیت»، نیروی انتظامی است…”

در تازه ترین اتفاقی که در کشور رخ داده و همه ی نگاه ها به عملکرد نیروی انتظامی دوخته شده و البته در این میانه رسانه های خارجی هم بنا به عادت همیشه و مالوف، از هر نقد تخریبی و منفی فروگذار نکردند؛ یک متهم با شکایت خصوصی اهالی محله ای در مشهد، بازداشت شده، بر اساس فیلم های منتشر شده، تا آمدن خودروی نیروی انتظامی، با دست های بسته به میله ای در پیاده رو و در انظار مردم، همراه با مضحکه و تمسخر و تماشای دیگرانی که دارند فیلم می گیرند، لودگی می کند و البته مامور حاضر در صحنه هم دارد با شوکر او را آزار می دهد.
می گویند متهم معتاد بوده. خوب باشد. معتاد باشد. معتاد هم یک انسان است و حقوقی دارد و در کشور ما نیز قانون از وی حمایت می کند. متهم در اثنای انتقال به کلانتری، بر اساس نقل قول ها، به دلیل استفاده ی ماموران انتظامی از گاز فلفل دچار تنگی نفس می شود و در می گذرد. گزارش پزشک قانونی تا این لحظه این مورد را تایید نکرده است. باید منتظر اعلام گزارش پزشک قانونی در این رابطه ماند تا تحلیل دقیق تری نوشت.

ولی آن چه که روشن است و نیازی به گزارش پزشک قانونی ندارد این است که وجدان عمومی از وقوع این حادثه جریحه دار شده و قیاس هایی که در جامعه و افکار عمومی مطرح می شود، که علاقمندان نظام و دلسوزان کیان اسلامی میهن عزیز ما از پاسخ به این قیاس درمانده اند. نمونه اش مقایسه با جورج فلوید آمریکایی در همین چند ماه پیش که حتا در همین شهر مشهد برای پاسداشت کشته شدن وی توسط پلیس فدرال آمریکا مراسم روشن کردن شمع شبانه نیز برگزار شد.
باید این را در نظر بگیریم که امین ترین و نزدیک ترین نهاد و مرجعی که موجب تسری احساس امنیت و آرامش برای تک تک شهروندان هر شهر و دیار می شود، همین نیروی پلیس یا نیروی انتظامی است که والحق و الانصاف نیروی انتظامی کشور ما از جمیع جهات از نقطه نظر حاکمیت قانون و خدمت به مردم شریف و برقراری نظم و امنیت در شهرها و مرزها از هر چه در چنته دارد ، فروگذار نکرده و خالصانه در حال خدمت به مردم است.
اما نباید این مساله را هم کتمان کرد که بالاخره انتقادها و ایرادهایی وجود دارد و باید به این موارد رسیدگی شود.
از سویی باید از نظر حقوقی و قدر مانور در برخورد و رسیدگی به برخی تخلفات فوری، حیطه ی اختیارات نیروی انتظامی افزایش یابد و روال بروکراسی قضایی و کیفری محدود و کوتاه تر شود. تجهیز امکانات نیروی انتظامی دومین مساله ای است که حتا در همین مورد اخیر هم اگر فی المثل خودروی نیروی انتظامی سریع تر به محل حادثه می رسید، و یا نیازی به بازداشت و بستن متهم به میله و انتظار برای خودروی حمل کننده نبود، چه بسا این اتفاق رخ نمی داد. بنابراین تجهیز خدمات موتوری و افزایش نیروهای استخدامی و جذب نیروی انسانی در نیروی انتظامی نیز در جای خودش محل توجه و غیرقابل انکار است.
فراهم کردن امکانات حقوقی و تنظیم و قانونی کردن رویه‌ای در نیروی انتظامی برای پیگشیری از فاجعه‌های مشابه و نقض حقوق متهمان، باید به مطالبه‌ای ملی تبدیل شود. ابتدا در خود تصمیم گیران خدوم نیروی انتظامی باید این مورد به جد گرفته شود و برای همراهی با این تمهید، رسانه ها و مجلس نیز باید طرح و برنامه داشته باشند.
هیچ مامور نیروی انتظامی و ضابط قضایی تحت هیچ شرایطی حق ندارد متهمانی که بازداشت شده‌اند (حتی متهمان سرقت و قتل) را مورد ضرب و شتم و تحقیر و هر گونه شکنجه ی فیزیکی و روانی قرار دهد.
این موضوع ساده و بدیهی، سنگ بنای تمهیدی است که به حقوق شهروندی و نیز به اعتماد متقابل و هر چه صمیمانه تر و امنیت بخشیدنِ بیشتر در جامعه یاری خواهد رساند.
باید بپذیریم که مامور نیروی انتظامی در خلال بازداشت متهم حق استفاده از شوکر و آزار بدنی وی را در حالی که هر دو دستش بسته بوده و نه امکان هجوم و نه امکان فرار را داشته، نداشته است. مامور باید شکیبایی می کرد تا خودروی کلانتری به محل می رسید و متهم یاد شده را به کلانتری منتقل می کردند.
مرگ متهم در اثنای انتقال به کلانتری معما و مساله ی چالش آفرین دیگری است که باز هم متوجه نیروی انتظامی است.
یادمان نرود که نیروی انتظامی یک نیروی مقتدر است و برخاسته از اقتدار و شکوه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. اقتدار نیروی انتظامی، اقتدار مردم و اصل نظام ماست. اگر هر انتقادی به نیروی انتظامی وارد شود، اگر دلسوزانه و ناشی از انصاف و عشق و علاقه به نظام ما باشد، باید مورد مداقه و دقت نظر و توجه قرار گیرد تا انشاالله از هر بن بست و آسیبی، بدن گزند خارج شویم. نه تنها در نیروی انتظامی که در هر نهاد و مجموعه ای، امکان خطا وجود دارد. ولی فرق دارد که انتقاد و ارائه ی راهکار توسط چه کسی و از کدام کانون و مرجع مطرح شود.
در این مورد بخصوص نیز، و برای پیشگیری از فاجعه‌های مشابه ضروری است:
نیروی انتظامی بلافاصله گزارش تحقیقی بی‌طرفانه‌ای از سوءرفتارهای ماموران نیروی انتظامی با مهرداد سپهری را تهیه و منتشر کند.
مامور یا ماموران خاطی بلافاصله بازداشت و بصورت محاکمه شوند.
نیروی انتظامی طرحی برای بازآموزی نیروهای پلیس و تاکید بر لزوم پرهیز از هر گونه سوء رفتار با متهمانی که دستگیر می‌شوند (از جمله ضرب و شتم و تحقیر) و منع استفاده از هر ابزار خشن (از جمله گاز فلفل) در طول دوره ی بازداشت تهیه و اجرا کند.
ابزارهای رسیدگی هر چه سریع تر به بزه های اجتماعی مانند تجهیزات موتوری و خودروهای گشت بیشتر تهیه شود و نظارت بر التزام نیروهای پلیس به قانون و رعایت حقوق شهروندی در عملیات بازداشت متهمان تقویت شود (از جمله استفاده از دوربین‌های کمری توسط ماموران که همه ی عملیات‌های بازداشت را ثبت و ضبط کند).
برای مجازات ماموران خاطی پلیس لایحه/طرح‌های مورد نیاز تدوین شود و در دستور کار مجلس قرار گیرد.
پس از این برخورد قضایی با ماموران متخلف در عملیات‌ها و بازداشت‌گاه‌های نیروی انتظامی قاطع‌تر و رسانه‌ای شود.
سامانه ی کارآتری برای گزارش تخلف (از جمله ضرب و شتم و تحقیر متهمان) در بازداشت‌گاه‌های نیروی انتظامی و حین بازداشت متهمان و رسیدگی فوری و موثر به این گزارش‌ها راه‌اندازی شود.

  • نویسنده : شهرام گراوندی
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان