طالبان نه تنها برای ایران بلکه حتی برای کل جامعه بین‌الملی کاری نمی‌کند. وضعیت مردم افغانستان هم که مشخص است. بگذارید طالبان در قدرت تثبیت شود، می‌بینید که چیزی غیر از آن چه که ۲۰ سال پیش در قدرت بودند نخواهند بود.

سلام نو – سرویس بین‌الملل: وضعیت افغانستان و نوع واکنش ایران نسبت به آن، به خصوص نسبت به طالبان و مقاومت احمد مسعود در پنجشیر، سوال‌های زیادی را در ذهن مردم ایجاد کرده است.

بسیاری می‌پرسند که آیا سیاست خارجی ایران متضاد نیست؟ حتی در پرسش‌هایی خشمگینانه‌تر این سوال مطرح می‌شود که چرا ایران از هم‌زبانان و هم‌تبارانش در دره پنجشیر حمایت‌هایی از جنس حمایت نظامی نمی‌کند؟ چرا ایران با طالبان کنار آمده؟

مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین‌الملل، در گفت‌وگو با سلام نو تاکید می‌کند که سیاست خارجی ایران تضادی ندارد و آن تضادی هم که دیده می‌شود محصول رقابت‌های سیاست داخلی است. او نسبت به حضور طالبان در افغانستان هشدار می‌دهد و معتقد است ایران باید دیپلماسی فعال‌تری در این زمینه داشته باشد، هرچند همزمان معتقد است نباید با هیجان‌زدگی درگیر باتلاق افغانستان شد.

مشروح گفت‌وگوی سلام نو با مهدی ذاکریان را در ادامه بخوانید.

این روزها مردم از تضاد در سیاست خارجی ایران سخن می‌گویند آیا واقعا ما شاهد تضاد هستیم؟

تضادی در سیاست خارجی ایران وجود ندارد و اصول سیاست خارجی ما در قانون اساسی مشخص شده است. اولویت ما برای روابط خارجی کشورهای همسایه و مسلمان، بعد کشورهای عدم تعهد که به قدرت‌ها متعهد نیستند و بعد سایر کشورهایی است که با ایران خصومت ندارند. اصل اساسی سیاست خارجی هم قاعده نفی سبیل است که به معنای مخالفت با سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است.

بنابراین مسائلی مانند برجام که برخی گروه‌های سیاسی از آن استفاده می‌کردند و می‌کنند، بهانه و ابزاری برای رقابت سیاسی است وگرنه در قانون ما منعی برای همکاری با جامعه بین‌المللی برای رسیدن به یک تفاهم وجود ندارد. اگر منعی بود که اصلا مذاکره شکل نمی‌گرفت.

مسئله رفتار با طالبان چه؟ مماشات امروز ایران با طالبان تضاد نیست؟

درباره طالبان مسئله این است که کل جامعه بین‌الملل با این گروه به توافق رسیده و اجازه داده که به قدرت برسد. البته دانشمندان روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل جامعه بین‌المللی را به دوری از چنین رفتاری فراخواندند. جامعه بین‌الملل به جای رفتار چشم پوشانه باید با قدرت گرفتن طالبان رفتاری مقابله جویانه می‌کرد، که متاسفانه چنین نکرد. ایران هم متاسفانه در این بستر عمل کرد چون تمام جامعه بین‌الملل در این بستر عمل کردند.

ایران راه دیگری نداشت؟

من قبلا پیشنهاد دادم که ایران بر این تاکید کند که ما به انتخاب ملت افغانستان احترام می‌گذاریم و طالبان هم به عنوان یک گروه در این انتخابات شرکت کند و با قدرت رای به قدرت برسد. ایران باید چنین رویه‌ای را در سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی پی می‌گرفت که باعث محبوبیت ایران می‌شد.

در این صورت حتی آمریکا مجبور می‌شد اعتراف کند سیاست ایران بهتر است، نه نسخه‌ای که زلمای خلیلزاد برای افغانستان پیچید و به جای افغانستان با طالبان توافق کرد و بایدن هم آن را اجرایی کرد. این خطای آمریکا در تاریخ روابط بین‌الملل باقی می‌ماند.

با این تفاسیر آن‌طور که برخی رسانه‌ها و فعالین سیاسی می‌گویند می‌توان گفت که ایران به استقبال طالبان رفت؟

نه. این آمریکا و آقای زلمای خلیل‌زاد بودند که به استقبال طالبان رفتند. این قطر بود که با دفتر دادن به طالبان  به استقبال این گروه رفت. البته آمریکایی‌ها ادعاهایی درباره همکاری ایران و طالبان دارند، اما دیگ نمی‌تواند به دیگ دیگری بگوید تو سیاهی! وقتی خود آمریکایی‌ها در حال معامله با طالبان هستند، خرده گرفتنشان به ایران به طنز و مسخره کردن شبیه است.

در این شرایط طالبان چگونه همسایه‌ای برای ایران خواهد بود؟

ایران قبلا با طالبان در تقابل بود و تا مرز حمله به این گروه هم پیش رفت. جنس امروز طالبان هم با ایران همخوانی ندارد و بیشتر با القاعده، وهابیت و عربستان هماهنگ است. جنس فرهنگ ایران با جنس فرهنگ طالبان ناهمگون است. در این میان اگر هم کسی تلاش دارد طالبان را تطهیر کند تلاشش مذبوحانه است.

پس واقعیت این است طالبان و ایران دو جنس ناهمگون و مثل آب و روغن هستند و مخلوط نمی‌شوند. البته تفکر طالبانی در ایران هم پیدا می‌شود، اما این‌ها اقلیت هستند و جنس جوهر مردم ایران جنسی است که در آن زنان، کودکان، آزادی و همزیستی با نوآوری‌های جهانی بسیار مورد توجه است.

با این همه بخشی از مردم توقع دارند که ایران از مقاومت پنجشیر حمایت و حتی به آن کمک نظامی کند.

فضای مجازی و افکار عمومی ایران باید از سوی دانشمندان کشور به سوی واکنش عقلایی هدایت شود. این فضایی که دنبال رویارویی و اقدام نظامی ایران است است برداشت خطرناکی برای منافع ملی ایران است. جایی که آمریکا، بریتانیا و آلمانی‌ها به سرعت نیروهای خود را از آن خارج می‌کنند، هیچ کشور عاقلی خود را به سرعت وارد آن باتلاق نمی‌کند.

در زمان جنگ عراق از فرانسوا میتران، رییس جمهور وقت فرانسه، پرسیدند که با وجود سوابق صدام و روشن بودن حمله او به ایران فرانسه به عراق کمک می‌کند. میتران پاسخ داد که فرانسه نمی‌تواند قربانی جوانمردی و انسان دوستی در دنیا شود و منافع ملی خود را دنبال می‌کند. این فرانسه‌ای است که خود را بنیانگذار حقوق بشر می‌داند.

افکار عمومی ایران باید آگاه باشد که پیروی از جوانمردی و انسانیت یک ضرورت است، اما مشروط به اینکه ایران، ملت ایران و منافع ملی آن قربانی نشود. اگر غیر از این باشد شما باید به یمن، سوریه، لبنان، سین‌کیانگ، چچن و ده‌ها نقطه دیگر نیروی نظامی بفرستد و خودش را قربانی کند.

 

حالا ما فضای مجازی را به گونه‌ای بسازیم که نتیجه‌اش زیان یک ملت باشد؟ البته من هم طرفدار یک سیاست متفاوت هستم که مبتنی بر چانه‌زنی دیپلماتیک باشد. حتی با طالبان هم گفت‌وگو کنیم و بگوییم در صورتی که مردم شما را انتخاب کنند ما حاضر هستیم به شما کمک کنیم. اگر این مسیر را می‌رفتیم شاید سازمان‌های بین‌المللی هم پشت ایران حرکت می‌کردند.

دیپلماسی همین فعالیت‌ها و گفت‌وگوها است، اما متاسفانه ما فکر می‌کنیم اگر یک کسی با گریم مناسب پشت تریبون برود و بگوید ما فکر می‌کنیم و معتقدیم آن کار و حرف معنای دیپلماسی می‌دهد. ما فکر می‌کنیم با این که ما چه می‌کنیم بسیار فرق دارد.

دیپلماسی فعال به معنای ابتکار و فعالیت در مسیر آن است. راز موفقیت هم داشتن دانش روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل و بعد تسلط به ابزارهای آن یعنی تجربه، تخصص و مهارت در دیپلماسی و آشنایی با زبان‌های بین‌المللی دنیا است.

به نظر شما طالبان جلوی داعش و ظهور آن در مرز شرقی ایران را می‌گیرد؟

معمولا گروه‌های افراطی‌ای که از یک جنس هستند، اهدافی مشترک هم دارند. بنابراین اتحاد آن‌ها امکان پذیر است و هر تعارضی تنها در تاکتیک و رسیدن به قدرت است. طالبان نه تنها برای ایران بلکه حتی برای کل جامعه بین‌الملی کاری نمی‌کند. وضعیت مردم افغانستان هم که مشخص است. بگذارید طالبان در قدرت تثبیت شود، چیزی غیر از آن چه که ۲۰ سال پیش در قدرت بودند نخواهند بود.

  • منبع خبر : سلام نو