سازوکار جدید مالی اروپا موسوم به اینستکس از جمله ابزارهایی است که می تواند اقتصاد ایران را در شرایط تحریمی ترامپ حفظ و سرپا نگه دارد. این سازوکار که قرار است مسیری برای تبادل مالی و تجاری ایران و بروکسل باشد، بی شک در صورت هوشمندی و جدیت بیشتر، ظرفیت بالایی برای فروش نفت ایران و سایر نیازهای اقتصادی و صنعتی کشورمان خواهد داشت. البته به شرطی که ذهنیت ها نسبت به این سازوکار واقع گرایانه و توام با فرصت باشد.

با نگاهی تحلیلی به تاریخ مدرن ایران، پویایی ها و پیوستگی های صد سال اخیر در کشورمان نشان می دهد ماده ای به نام نفت نقشی تعیین کننده در سرنوشت کشور داشته است. تاریخ معاصر ایران با این ماده سیاه گره معنادار پیدا کرده و پوسته سیاست همواره متاثر از این عنصر اقتصادی تغییر شکل یافته است. امروز هم با وجود گذشت نزدیک به ۱۱۰ سال از آغاز اکتشافات نفتی در ایران، هنوز هم در سپهر سیاست، موضوع نفت محوریت دارد و نقل محافل علمی است. مخرج مشترک همه بحث ها این است که چگونه و با چه مکانیسمی می توان از نفت در جهش اقتصادی و پیشبرد امر توسعه یافتگی بهره برد. واقعیت این است که در کشور هنوز اجماعی نسبت به نحوه کاربست هوشمندانه نفت در سیاست های کلی اقتصادی کشور شکل نگرفته است. دیدگاه ها متعارض است. برخی از کارشناسان بر این باورند نفت مایه عقب ماندگی کشور شده است. وابستگی اقتصادی به نفت که در صد سال اخیر بیشتر شده است، این تفکر را در میان خیل عظیمی از نخبگان ایجاد کرده، در صورتی که ایران فاقد منابع زیرزمینی بود، می توانست مثل سایر کشورها از جمله کره جنوبی و ژاپن به سمت اقتصاد تولید محور و دانش بیان حرکت کند. اما وجود درآمدی آسان و به قولی رانتی، باعث تنبلی اقتصادی و جمود فکری در ایران شده است. نتیجه این شده که پیوسته وابستگی ایران به این ماده سیاه بیشتر شده و اقتصاد کشورمان همیشه آسیب پذیر و ضربه پذیر باشد. این دیدگاه ها در حالی مطرح است که هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه اگر کشور فاقد منابع خدادادی نفت بود، مسیر توسعه اقتصادی کشور شرایط دیگری را تجربه می کرد، وجود ندارد. در همان دوره قبل از اکتشاف نفت، مگر اقتصاد ایران چه وضعی داشت؟ در همین دوره، اروپایی ها و خیلی از کشورهای دنیا پله های ترقی را یکی پس از دیگری پیمودند و هر روز با اختراع تکنولوژی های جدید، اقتصاد جهانی را متحول کردند. نکته مهم دیگر همین امروز وقتی به شرایط پیشرفت بعضی از کشورهای توسعه یافته نگاه می کنیم، متوجه می شویم که همین کشورها صاحب بزرگ ترین ذخایر نفتی و زغال سنگ بودند و اتفاقا با بهره مندی هوشمندانه از این منبع زیرزمینی، اقتصاد و تجارت خود را متحول کردند. آمریکا از بزرگ ترین کشورهای دارنده منابع نفتی است.

نوع نگاه و برداشت دولت آمریکا از نفت این است که این ماده با توجه به کاربرد متنوع صنعتی اش، ظرفیتی بزرگ برای رشد و توسعه اقتصادی دارد. شوربختانه در کشور هنوز این نگاه حاکم نیست و انگار احساس می کنیم که نفت برای رفاه و راحتی ماست و منبعی راحت و بی دغدغه برای نظام پرداخت ها و هزینه های جاری کشور است. باید امروز پذیرفت که نفت مزیت اقتصادی کشورمان است و روی این مزیت تمرکز کنیم و از آن برای توسعه دیگر بخش های اقتصادی کشور بهره ببریم. پیش بینی های دقیق زمین شناسی حاکی از این است که نفت حداقل تا یک قرن دیگر وجود خواهد داشت و با وجود اقبال به انرژی های پاک در کشورهای اروپایی، دیگر اقتصاد های جهان مثل هند، چین و سایر قدرت های نوظهور متکی به این منبع سیاه هستند. هم اکنون نزدیک به صد الی ۱۱۰ میلیون بشکه نفت در بازارهای جهانی هر روزه خرید و فروش می شود و خود این آمار گویای نقش ویژه این عنصر اقتصادی در صنعت جهانی است. حال در این شرایط باید سهم و جایگاه خودمان را از این بازار بزرگ جهانی در اختیار بگیریم. تا سال ۲۰۱۷ ایران پس از ونزوئلا، عربستان و کانادا چهارمین دارنده نفت دنیا با ذخایری حدود ۱۵۸ میلیارد بشکه بوده است.

دنیای امروز، دنیای وابستگی متقابل است. کشورها در ازای دریافت امتیازات از دیگر امتیازات شان می گذرند. اتحادیه اروپا سمبل این وابستگی متقابل پیچیده اقتصادی است. مفاهیمی مانند استقلال و آزادی در میان کشورهای اتحادیه اروپا معنا و مفهومی متفاوت از آنچه در برخی کشورهای در حال توسعه حاکم است، دارد. استقلال برای این کشورها هماهنگ سازی های اقتصادی و تجاری است که امنیت و رفاه را برای اعضای اتحادیه فراهم کرده است. با این نگاه، بهتر می توانیم از فرصت های اقتصاد جهانی بهره ببریم و خودمان را با این شبکه جهانی اقتصاد قفل کنیم. برای حصول این امر نیازمند حضور تعامل گرا در بازارهای جهانی هستیم. با عطف به این امر باید به استقبال هم گرایی با قطب های اقتصادی جهانی مثل اتحادیه اروپا رفت. اروپا امروز به دنبال بازیابی جایگاه و نقش بین المللی خود در فضای جدید جهانی است و ایران می تواند شریکی مطمئن برای اروپایی ها باشد. سازوکار جدید مالی اروپا موسوم به اینستکس از جمله ابزارهایی است که می تواند اقتصاد ایران را در شرایط تحریمی ترامپ حفظ و سرپا نگه دارد. این سازوکار که قرار است مسیری برای تبادل مالی و تجاری ایران و بروکسل باشد، بی شک در صورت هوشمندی و جدیت بیشتر، ظرفیت بالایی برای فروش نفت ایران و سایر نیازهای اقتصادی و صنعتی کشورمان خواهد داشت. البته به شرطی که ذهنیت ها نسبت به این سازوکار واقع گرایانه و توام با فرصت باشد.

  • نویسنده : سلیمان فهیمی