نبود زیرساخت مناسب برای حمل ونقل عمومی، خودروهای نامناسب، نیاز به تحول اساسی در نوع انرژی مصرفی و البته تعداد زیاد وسایل نقلیه را می توان از جمله عناوینی دانست که در مصرف بی رویه انرژی در ایران در مقایسه با متوسط جهانی، یا همان سوء مصرف نقش اساسی دارند. این سوءمصرف در کنار نیروگاه […]

نبود زیرساخت مناسب برای حمل ونقل عمومی، خودروهای نامناسب، نیاز به تحول اساسی در نوع انرژی مصرفی و البته تعداد زیاد وسایل نقلیه را می توان از جمله عناوینی دانست که در مصرف بی رویه انرژی در ایران در مقایسه با متوسط جهانی، یا همان سوء مصرف نقش اساسی دارند. این سوءمصرف در کنار نیروگاه های فرسوده که با نفت کوره فعالیت می کنند، اصلی ترین عوامل آلودگی هوا را در ایران تشکیل می دهند. براساس آمار و ارقام بانک جهانی، هر ایرانی به طور متوسط چهار برابر متوسط جهانی انرژی مصرف می کند و البته از آن مهم تر شدت مصرف انرژی در ایران بالاترین شتاب را در جهان دارد. بالا بودن شدت مصرف و پایین بودن بهره وری انرژی تنها به نبود زیرساخت و قصور از سوی دولت مربوط نیست؛ مردم نیز با فرهنگ غلط مصرف که به سادگی در همه ارکان زندگی آنها مشهود است بخشی از این روند غیرعقلانی هستند. مثال های زیادی برای این مصرف بی رویه وجود دارد که در این نوشتار بناست تا با تمرکز بر یک مورد بسیار همه گیر، به زبان عدد و رقم آن را بررسی کنیم. تصور شما از مصرف بنزین در یک ماشین چهارسیلندر سواری چیست؟ فرض می کنیم که متوسط مصرف ترکیبی در یک ماشین چهار سیلندر چیزی بین ۸ تا ۱۰ لیتر برای هر ۱۰۰ کیلومتر باشد. همه ما رانندگی پر شتاب و عدم راندن بین خطوط را هر روزه و بارها و بارها در خیابان ها و بزرگراه های کشورمان مشاهده می کنیم، بارها برای همه ما پیش آمده است که هنگام رانندگی در بزرگراه وقتی که با حداکثر سرعت مجاز در حال رانندگی هستیم، خودروی دیگری با سرعتی بسیار بالاتر از حد مجاز، با چراغ زدن، بوق زدن و… مسیر خود را گشوده و ما را مجبور به تغییر لاین و احتمالا تغییر سرعت می کند و چه بسا چند کیلومتر دورتر دوباره همان خودرو را مشاهده می کنیم.

همچنین بارها دیده شده است که یک خودرو در لاین سبقت با سرعتی اندک در حال عبور است و البته حاضر به تعویض لاین و گشودن مسیر نیز نیست؛ مجموعه رفتارهایی این چنین که هیچ توجیه و دلیل منطقی ندارد و روانشناسان آن را بیماری عجله یا گاهی خودخواهی بی دلیل می نامند، معضلی است که مصرف متوسط یک خودرو را بالا می برد. اگر از خودروهای به روز که میزان متوسط مصرف را نشان می دهند، استفاده کنید و هر دو روش رانندگی را با استناد به متوسط مصرف نشان داده شده در آن مدل خودرو ها بیازمایید، متوجه می شوید که بد رانندگی کردن حداقل ۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر مصرف خودرو را بالا می برد، البته به این نکته نیز باید توجه شود که این مدل از رانندگی در اتوبان های بین شهری امکان استفاده از سیستم کروز و در نتیجه کاهش مصرف را از خودروهای دیگر می گیرد. افزایش مصرف خودرو در روش بد رانندگی بسیار بیشتر از ۵ لیتر است، اما در اینجا برای به دست آوردن یک دید کلی مبتنی بر عدد و رقم فرض می کنیم در هر ۱۰۰ کیلومتر ۵ لیتر مصرف افزایش می یابد و به اصطلاح به چیزی بین ۱۴ تا ۱۶ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر می رسد. حالا فرض کنیم که یک خودرو به طور متوسط حدود ۴۰۰۰۰ کیلومتر در سال مسیر طی کند، ۲۰۰۰ لیتر بنزین در سال تنها و تنها صرف رانندگی غیرمنطقی و پرشتاب چنین راننده ای می شود که به احتساب بنزین لیتری ۳ هزار تومان می شود سالانه ۶ میلیون تومان و البته همین قدر آلودگی بیشتر و نیز به همین میزان مشکلات و معضلات بیشتر برای انجام رانندگی در خیابان ها که هیچ دلیل و توجیه قابل قبول و منطقی برای آن نمی توان متصور شد. چرا یک فرد نباید به این موضوع بیندیشد که ۶ میلیون تومان سالانه می تواند صرف چیزهای مهم تری در زندگی شود و چرا نباید به این نکته بیندیشد که می توان بین یک سوم تا یک چهارم از مصرف هر ماشین کاست بدون اینکه از میزان مسیر طی شده چیزی کم شود. چرا نباید به این اندیشید که آلودگی حاصل از این ۲۰۰۰ لیتر در سال می تواند تولید نشود و می شود آن را از محیط کاست به شرط آنکه بیماری عجله درمان شود و در واقع رفتارهای اینچنینی کنترل گردد. نگارش این یادداشت تنها به منظور تلنگری بود به خواننده که اگر بناست تغییری را ایجاد کند در درجه اول به خودش بنگرد و تغییر را از خود آغاز کند وگرنه تکالیف انجام نشده دولت ها که دیگر حدیثی تکراری است.

  • نویسنده : سعید ساویز