بعد از کش و قوس بسیار و در حالی که به قول یکی از عزیزان، حتا خبرهای جنگ فراگیر خاورمیانه و افروختن بیش از حد متعارف جنگ اسراییل و غزه و لبنان هم نتوانست اندکی از شور و هیجان و چالش های فراوان انتخاب استاندار خوزستان را کمرنگ کند؛ و در حالی که موضوع بازنشستگی استانداران پیشنهادی توسط ستادهای انتخاباتی پزشکیان، بیش از هر چیز احتمال انتخاب گزینه ای از میان افراد پیشنهادی را کمرنگ کرده بود؛ و احتمال انتخاب استانداری غیربومی به دلیل مطالبه ی این امر توسط بسیاری از کنشگران استان خوزستان که نگران پیدایش امر نامبارک افزایش گسل های قومی و سهم خواهی های قومی بودند؛ افزایش یافته بود؛ ناگهان در تاریخ یکشنبه ۲۹ مهرماه، توسط سخنگوی دولت چهاردهم ، سید محمدرضا موالی زاده به عنوان استاندار خوزستان معرفی شد.
کمپین انتخاباتی پزشکیان پیش از دریافت این خبر، دچار چالشی عجیب شده بود! بر خلاف عهد و پیمان ستاد مرکزی انتخاباتی پزشکیان، در رابطه با اتخاذ تصمیمات، جمع بندی و بیانیه های جمعی، صفایی مقدم بعنوان رییس ستاد، بدون اطلاع و موافقت دیگر اعضا، مبادرت به ارسال نامه ای تک امضا با امضای ( به قول زنده یاد یارعلی پورمقدم ) شخص شخیص خودش کرد و در نامه ی موصوف وانمود کرد که معرفی موالی زاده، تصمیم جمعی ستاد مرکزی است! اتفاقی که واکنش شدید چند تن از دیگر اعضای ستاد و روسای ستادهای دیگر نظیر ستاد مردمی و ستاد امید را به همراه داشت.
باری، این حرکت ناصواب و ناشایسته از سمت صفایی مقدم با سعه ی صدر و عبور دیگر اعضای ستاد، نادیده گرفته شد.
دست کم برای برخی از اعضای ستاد مرکزی و روسای دیگر ستادها، توفیر چندانی نمی کرد که یک استاندار بومی از کدام قومیت باشند؛ چرا که با توجه به سوابق آنها مشخص بود که افراد معترض به حرکت صفایی مقدم ، لااقل شهره به قومگرایی نیستند و یا در تله ی قومگرایان افراطی نیفتاده اند. بنابراین اگر یک استاندار بختیاری یا استاندار عرب ( دو قومیتی که به ترتیب ِ یک و دو ، بیشترین آرا را به سبد پزشکیان ریختند ) انتخاب می شد، دست کم برای روسای ستادهای امید و ستاد مردمی فرق چندانی نمی کرد. هر چند در قاموس رفتار سیاسی حرکت صفایی مقدم به عنوان حرکتی بد و منفی در کارنامه ی ایشان ثبت و ضبط شده است و عبور روسای دیگر ستادها یا انتخاب هر استاندار با هر گرایشی ، صورت مساله ی حرکت ایشان را نمی توانست و نمی تواند پاک کند!
اما امروز و دقیقن از لحظه ای که سخنگوی دولت پزشکیان نام موالی زاده را بعنوان استاندار خوزستان بر زبان جاری کرد؛ شرایط دیگرگونه ای رقم خورده است. موالی زاده اکنون دیگر نمی تواند یک گزینه ی قومی تعریف شود! ایشان هم اکنون مدیر شماره یک ِ استانی پرحاشیه و مملو از ویرانی و کاهلی و خرابی های مدیران گذشته و حال حاضر است که رسیدگی به این مسائل واقعی و ملموس و رنج و آلام شهروندان سراسر این استان، کمترین مجالی به وی نمی دهد که پنداره ی گزینه ی قومی بودن، حتا در مخیله اش مرور شود!
از قضا، مهم ترین چالش و مهم ترین آسیب احتمالی که می تواند موالی زاده را در همین ابتدای راه زمینگیر کند؛ میدان دادن به موج سواران و قومگرایان افراطی و سهم خواهان قومی از همه ی اقوام منجمله دو قوم بختیاری و عرب است! افرادی پر سر و صدا و حاشیه پرداز که خوشبختانه در فضای شیشه ای دنیای ساده ی سیاسی خوزستان ، همه گان! همه ی آنها را تک به تک می شناسند و می دانند به دنبال چه منافع و مطامعی هستند و تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد، همان دردها و رنج های انباشت شده ی اقوام خوزستان، منجمله این دو قوم مظلوم و شریف و محجوب است!
به عبارتی دیگر، نه تنها شایسته و سزاوار ؛ که بایسته و ضرورتی و حیاتی است، آقای استاندار در همین بدو امر ، حد و حدود قرابت و ” قربانت شوم ها ” و ” فدایت شوم ها ” ی مصلحتی و مشحون از ریاکاری و از در ” رفاقت ” و ” چاکریت ” را از خود دور کند ؛ و دستش را به سمت متخصصان و شایستگان و فرزندان آگاه و عبور کرده از منجلاب قومگرایی دراز کند و از آنها بخواهد به یاری دولت کوچکش در خوزستان بیایند.
کافی است موالی زاده در تله ی آفساید قومگراها متوقف شود و افق دور و بلند خوزستان را شناسایی و تماشا نکند؛ دیری نخواهد پایید که همین جماعت افراطی چنان عرصه را بر او تنگ خواهند کرد، که فرار را بر قرار ترجیح می دهد و محترمانه استعفا خواهد داد و این فرصت _ به قول یکی از کنشگران سیاسی مورد احترام عرب _ ۴۴ ساله را بسوزاند و از دست بدهد!
تاکید و اصرار نگارنده ی این سطور، ضمن تبریک و آرزوی توفیق برای موالی زاده بعنوان یک چهره ی فرهنگی و خوشنام، استفاده و بهره گیری از نیروهای فراقومی نگر، متخصص و کاربلد و شایسته از همه ی اقوام است.
تراکم آسیب های اجتماعی و فرهنگی و نفوذ گاه و بیگاه افراد شرور و غیرخیرخواه با تفکرات سلفی در برخی شهرهای خاص؛ ناامنی و وجود اسلحه ی غیرقانونی در اختیار شهروندان تمام شهرهای خوزستان که با تمهیداتی فوری با هماهنگی دستگاه قضایی و نیروی انتظامی می تواند به صورت ضرب الاجلی تبدیل به یک حرکت حیاتی و موثر شود ؛ رسیدگی به مطالبات معوقه و فراموش شده و انباشت شده ی برخی نقاط خوزستان که بیشترین آرا را هم به دولت چهاردهم دادند و در منتهای صبوری و معصومیت حتا از نخستین امکانات فیزیکی نظیر آب آشامیدنی و کشاورزی و استفاده از حقابه ی کافی برخوردار نیستند و یا آمار خودکشی و آسیب های اجتماعی و امنیتی در برخی شهرهای خوزستان، نام آنها را در کشور تبدیل به ضرب المثل کرده؛ از ابتدایی ترین مسائلی است که باید به فوریت بررسی و به آنها رسیدگی شود.
تغییر مدیران کل تمام ادارات و سازمان ها و شرکت ها، حق قانونی هر دولتی است که کامیاب انتخابات ریاست جمهوری است. موالی زاده بعنوان عالی ترین مدیر و نماینده ی دولت پزشکیان ضمن توجه به این موضوع، شایسته است در عین حال که با وزرای مرتبط به هر دستگاه اقدام به پیشنهاد و یا مبادله ی ایده می کند؛ اصل را بر انتخاب مدیران تراز و شایسته و تحصیلکرده و پاکدست و فراقومی بگذارد؛ تا زخم های ناسور و آلام شهروندان خوزستان بلکه به مدد شعار اساسی دولت پزشکیان یعنی وفاق ملی؛ التیام یابد.
در پایان باز هم برای این برادر بزرگوار از درگاه خداوند متعال آرزوی توفیق و سربلندی و افتخار آفرینی برای خوزستان داریم.
- نویسنده : شهرام گراوندی.
Sunday, 16 February , 2025