در خوزستان چه می گذرد؟! چرا حال و روز خوزستان خوب نیست؟! چرا پیش از اغتشاش و بلوای در رابطه با افزایش بنزین در کشور، خوزستان و خاصه، اهواز و شادگان، یک هفته پیش از این ماجرا به استقبال ناامنی و شلوغی و بر هم زدن امنیت و آرامش سپهر سیاسی و اجتماعی این خطه رفت؟!
علت این بینظمی و آشفتگی چه چیزی بجز نبود مدیریت و انسجام در بدنه ی اجرایی و فقدان نگاه بلندمدت توسعه ورز در دالان های تصمیم سازی و تصمیم گیری استان خوزستان است؟!
هیچ عامل دیگری به اندازه ی ضعف مدیریت، عامل این همه نابسامانی و خطرآفرین بودن حیات و کار و سرمایه گذاری در خوزستان نیست. تصمیمگیریهای بدون ضابطه و گعده ای و مبنی بر رفاقت و نه مبتنی بر تخصص و صلاحیت؛ و گردش امور و مناصب میان یک عده ی محدود از یاران حلقه ی استاندار ؛ و از سویی ناشایسته سالاری و حذف نیروهای فنی و کیفی و تخصصی ، عملن اهواز را تبدیل به شهری بی دفاع کرده ؛ که حتا یک بارش پاییزی دو ساعته، موجب ویرانی و انبوه خسارات مالی و جانی در شهر می شود.
فوت چهار بیمار در بیمارستان امام اهواز در اثنای این بارش کوتاه به دلیل اختلال در برق بیمارستان!! یک اتفاق تلخ و تاسف بار و در عین حال شگفت انگیز است که متاسفانه هیچکس هم خود را مسوول این اتفاق نمی داند! مجموعه ای از نیروهای ناشایسته و غیرمفید سکان مدیریت اجرایی و خدماتی را به عهده گرفته اند که کار مردم از شکایت به رییس جمهور به استمداد از خداوند رحمان کشیده شده است.
شیرازه ی امور چنان از دست همه خارج شده؛ که ناقوس مرگ مدیریت شهر به سادگی قابل شنیدن است.
در این میانه، فرهنگ استعفا و پذیرش مسوولیت وجود ندارد. مسوولان اجرایی استان ما عطش قدرت و سودای بقا به بالاتر پریدن دارند و اگر گاه از خدمت به مردم سخن می رانند، بی اساس و بی بنیاد است و دروغی بیش نیست. رفتاری که نه با سیره و سیاق ائمه و پیامبر اکرم (ص) همخوانی دارد و نه با مبانی اخلاق انسانی صرفنظر از دین و شرع و مذهب.
نقش نهادهای بازرسی و پرسشگر و برخوردکننده در چنین مناسباتی، متاسفانه کم اثر و کم رنگ است اگر نگوییم بی اثر و بیرنگ! . تخلفهای آشکار اقتصادی، اگر یک از هزار کشف شود و وارد مجرای قضایی شود، نتیجهی آرا و میزان کیفر و شیوهی اجرای احکام دادگاه ها محل بحث است و میدانیم که بازدارنده نیست. که اگر بود، باید ریشه و رشته ی فساد اقتصادی خشک می شد. که نه تنها خشک نشده، روز به روز گسترده تر هم می شود. ولی فاجعه اینجاست که اگر هم در برخورد با برخی مفسده ها و تخلفات سازمانی اقتصادی، اخباری منتشر میشود و یا برخوردهایی صورت میگیرد، بر مبانی عزل و نصب ها و سیستم مدیریت اجرایی خرد و کلان، هرگز نظارتی وجود ندارد و شکایات مردمی و اعتراضات رسانه ای هم به گوش صاحبان قدرت ( بعنوان مثال رییس جمهور ) نمی رسد. و اگر هم برسد، واکنشی از ناحیه ی ایشان دیده نمی شود.
اینجاست که پرسشی پیش می آید که چه کسی باید بر رفتار خطا و عملکرد ضعیف یک استاندار نظارت کند؟! چه کسی باید با یک مدیر متخلف و ضعیف و فاقد تخصص که به دلیل قرابت فامیلی یا رفاقت محفلی بر مصدر یک امر و مسوولیتی تکیه زده، برخورد کند؟! چه مکانیزمی برای برخورد و وادار کردن چنین استاندار و چنین مدیرانی به برکناری و یا استعفا وجود دارد؟! آیا بجز توسل و تمسک به دادستان و مدعی العموم راهی وجود دارد؟ آیا مدعی العموم خود را وارد این میدان که منافع عام مردم متوجه آن است، خواهد کرد؟!
خوزستان از قبل فقدان مدیریت ، مدت مدیدی است که بیمار است و مردم استان گرفتار رنج های متعدد و بی شمار. هر اتفاق ساده ای تبدیل به بحران می شود؛ چرا که کسانی عهده دار مسوولیت های کلان استان هستند، که نه سواد و معلومات و تخصص این کار را دارند و نه کاریزما و قاطعیت و جسارت برخورد ضروری و هوشمندانه. اهواز در یک بارش سه ساعته ی پاییزی کاملن سقوط کرده است و جان و مال مردم به خطر افتاده است و این اتفاق، بیش از هر چیز ناشی از ضعف مفرط و شرم آور مدیریت کلان استان خوزستان است.
استمداد از دادستان برای برکناری مدیران نالایق!
پرینتشیرازه ی امور چنان از دست همه خارج شده؛ که ناقوس مرگ مدیریت شهر به سادگی قابل شنیدن است.
https://sedayehamvatan.ir/?p=12441
برچسب ها
نوشته های مشابه
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Saturday, 7 December , 2024