ناطق نوری، شاید هنوز تجربه‌ی تلخ انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۷۶ را فراموش نکرده باشد. و شاید از همین روست، که پس از آن واقعه، دیگر هرگز در آزمونی که قرار بود ملاک و معیار سنجشش، صندوق رای باشد، حضور به عمل نیاورد!
او چهار دوره نماینده‌ی مجلس و در دو دوره‌ی متوالی( چهارم و پنجم) مجلس شورای اسلامی، ریاست مجلس را به عهده داشت. تا همین چند سال گذشته، مهم‌ترین موقعیتی که به عهده‌اش گذاشته شد، ریاست دفتر بازرسی رهبر انقلاب بود و در واقع پس از انتخابات دوم خرداد ۷۶، حیات سیاسی‌اش به طور عام در سایه ادامه یافت.
بدش نمی‌آمد در دوره‌هایی شیخ میانه‌روی جبهه‌ی اصولگرایی نامیده شود و یا نقشی مشابه زنده‌یاد هاشمی رفسنجانی ایفا کند. ولی پر آتش احمدی‌نژاد او را هم مثل همگنان دیگر، در مراتبی و مراحلی گرفت و او بیش از پیش به سایه گرایش پیدا کرد.
او اما اکنون در فقدان رفسنجانی گهگاهی سرکی به وادی سیاست می‌زند‌. مثل خیلی‌های دیگر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و جز این نقش سیاسی دیگری به عهده ندارد. ولی هنوز در ردیف مردان سیاسی نسل اول و نیز طراز اول جمهوری اسلامی محسوب می‌شود که آشکارا گاه انتقادات بسیار صریحی می‌کند و یا مواضعی اتخاذ می‌کند که کار هر کسی نیست!
اعلام حمایت از حسن روحانی در زمانی که ریاست دفتر بازرسی مقام معظم رهبری را به عهده داشت؛ یا سخنرانی معروفش که بی‌محابا علیه ترویج خرافه توسط جبهه‌ی پایداری‌ها و دار و دسته‌ی احمدی‌نژاد تاخت و متقابلن هجمه‌هایی را نیز به جان خرید؛ یا نامه‌نگاری‌هایش با سران گذشته و حال سازمان‌هایی که به کسی فی‌داته پاسخگو نیستند؛ مثل صدا و سیما ووو
باری، شیخ میانه‌روی مازندرانی متعلق به جبهه‌ی روحانیت مبارز، چند روزی به خوزستان آمد و به گواه دوستان در طرح‌های کلنگ‌زنی و افتتاح این پروژه و آن طرح هم حضور داشت. فارغ از اینکه این طرح‌ها به چه چیزی منجر شود یا نشود. ولی طبق معمول بوقچی‌ها و تدارکاتچی‌هایی که لابد اسم خودشان را هم گذاشته‌اند اهالی رسانه، از نمد ناطق هم آمدند کلاهی برای استاندار جوان ببافند! و اتفاق شگفتی است در نوع خودش! که هر کسی بیاید، لشکری و کشوری و عضو شورای شهر اسفراین گرفته تا دهیار روستایی در زاهدان و یا سخنگوی شورای نگهبان تا معاونت فرمانداری الیگودرز و غیره و غیره، ضرورت دارد یک کلامی، جمله‌‌ی قصاری، چیزی در وصف استاندار ما بگوید و بعد از خدمت دوستان مرخص شود، وگرنه این سفر نتیجه بخش نیست! این چه عادتی است و چه مرضی است که این دوستان دارند، والله اعلم!
من شک دارم خود غلامرضا شریعتی چنین چیزی را بپسندد. در شان او نیست، که چنین رفتار پلشتی، گیریم در حق او و برای او و به نفع او صورت بپذیرد!
ناطق نوری آمد و رفت، و ما نفهمیدیم فلسفه‌ی حضور یکی از اعضای محترم تشخیص مصلحت نظام در افتتاح و کلنگ‌زنی‌های پروژه‌های استان خوزستان چیست!
ناطق نوری اگر خیال دارد پس از مدتها خاموشی و فراموشی، دیگر بار به وادی سیاست گام بگذارد، بی‌گمان طرفدارانی هم دارد.
ولی راهش این گونه حضورهای بی‌مورد، غیرشفاف و فاقد توجیه منطقی نیست!