اهواز شهری منحصر به فرد در کشور است که سابقه برخی از پروژه های نیمه تمام آن به نزدیکی نیم قرن هم رسیده است! اگر سری به خیابان ۲۴ متری در پیشانی شهر بزنید ملاحظه می کنید که ظاهرا همگی اعم از مسئول و مردم پذیرفته اند که شکل فرورفتگی ها و برآمدگی های ساختمانها […]
اهواز شهری منحصر به فرد در کشور است که سابقه برخی از پروژه های نیمه تمام آن به نزدیکی نیم قرن هم رسیده است!
اگر سری به خیابان ۲۴ متری در پیشانی شهر بزنید ملاحظه می کنید که ظاهرا همگی اعم از مسئول و مردم پذیرفته اند که شکل فرورفتگی ها و برآمدگی های ساختمانها در خیابان، نمونه یک ناهنجاری مهندسی است .
در اینجا یک ساختمان عقب نشینی کرده و چند متر جلوتر یک مغازه نانوائی در وسط خیابان جولان داده است.همین بی نظمی و بلاتکلیفی در سایر پروژه های شهر اهواز هم دست کمی ندارد.
از خیابان پهلوان برروی پل هفتم که عبور نمایی و وارد خیابان «نهج البلاغه» بشوید مثل اینکه وارد تمدن دیگری شده اید.از این جهت بی معنا هم نیست که پل یاد شده بعنوان« پل گفتگوی تمدنها » لقب داده اند۱
اینکه چرا ادامه این پل در سمت تمدن کیانپارس با عبور از پل روگذر از ریل راه آهن به منطقه دشت گونه «مهر شهر و کیانشهر» متصل شده ، باز هم این مقایسه را سوال انگیز تر نموده است.
بنظر سالهای مدیدی است که تمدن شرق این پل(یعنی عامری ومیدان بارفروشان و…..) بشکل ناهنجاری فرسوده و درهم تنیده و ظاهرا رها شده تا بلکه روزگاری به میراث باستانی تبدیل شوند!
چگونه است که مناطق سنتی اهواز با ساکنان قدیمی در مرکز شهر بحال خود رها می شوند اما در فاصله چند کیلومتری از آن بودجه هنگفت شهرداری اهواز در زمین های کیانشهر تبدیل به پیاده رو و جدول های رنگارنگ شده و اتوبان هایی که رنگ و بویی از ترافیک شهر را ندارند، آسفالت شده و هر از چندی مجددا ترمیم می شوند؟!
همین روایت دو گانه و متضاد را برای مقایسه می توان به سایر محلات اهواز نیز تعمیم داد.
ملاحظه می شود که در سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ با بودجه بالغ بر ۱۲ میلیارد تومان پل ششم اهواز از سوی شرکت فولادخوزستان احداث می شود و تحویل شهرداری می گردد.در هدفگذاری احداث این پل اتصال شرق و غرب اهواز مدنظر بوده است و مقرر بود تا سمت شرقی آن با عبور از مزارع منطقه کوت عبدالله امکان توسعه اطراف خود را نیز مهیا نماید.
در حالیکه بهره برداری از غرب این پل موجبات توسعه زمین های جنوب غربی اهواز را فراهم آورده و باعث تورم قیمت زمین و ملک شده است اما بازهم بدلایل قابل سوال شرق پل ششم اهواز فراموش و از دستور کار شهرداری خارج می شود و شهروندانی که مسیر پل از زمین هایشان عبور نموده فقط از تبعات نامیمونی این «کچلی توسعه» بهره مند شده اند.
بنظر میرسد تعمدی در تعریف توسعه در اهواز وجود داشته است و این تعریف زمین های زیادی را در غرب اهواز با ارزش نموده و از ارزش افزوده در مناطق شرقی اهواز خبری نیست!
اگر این کاوش را به مناطقی مثل «اسلام آباد و کوی مهدیس» بعلاوه کنیم سوالات بی پاسخ باعث می شود تا بازهم تابلوی شورا و شهرداری اهواز را با یک علامت تعجب نقاشی نمود.
جهت گیری بودجه شهرداری اهواز در طول پانزده سال اخیر اگر از سوی عده ای از پژوهشگران مورد ارزیابی قرار گیرد ملاحظه می شود که بگونه ای هشداردهنده مهندسی شهر باعث فرسودگی محلات قدیمی و رونق زمین بازی در بخش های خاصی دیگر از شهر شده است.
در اینجا و برای نمونه «بورس بازی مصنوعی زمین» در مناطق «مهر شهر و کیانشهر» را با حمایت شهرداری می توان به پرسش گرفت و در همان حال سوال نمود که چرا سالیان سال است خیابان های منتهی به دو پل احداث شده و یا حتی خیابان های مرکزی اهواز بلاتکلیف رها شده اند؟ چرا مناطقی مثل حصیرآباد و ۲۴ متری و زیتون کارگری و سپیدار و باهنر و کوی مهدیس مورد عنایت مهندسی شهرداری اهواز واقع نمی شوند؟
بنظر می رسد با یک موشکافی ساده در ارقام و آمار بودجه در سالیان اخیر می توان به این نتیجه رسید که بدنه مهندسی شهرداری و بودجه بندی این تشکیلات را باید دگرگون نمود وگرنه دهها شورا و شهردار منتخب هم بیایند و بروند همین آش و همین کاسه خواهد بود!
Saturday, 7 December , 2024