هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که اکوسیستم و تمامی محیط زیست خوزستان به واسطه‌ی گسترش حفاری‌ها و اکتشافات نفت و گاز و توسعه‌ی صنعت نیشکر و نیز احداث سدهای متعدد در شهرهای مختلف استان، بخصوص سد گتوند که ننگ صنعت سدسازی خاورمیانه و جهان است، به طرز تاسف‌باری ویران شده است.
محیط زیست خوزستان در هیچ دوره‌ی تاریخی، به این میزان گرفتار تبعات غیرکارشناسی فعل و انفعالات صنایع و طرح‌های مضر به حال مردم و سرزمین خوزستان نبوده است.
صنعت نیشکر می‌توانست در حوزه‌ها و ابعاد محدودتر و در مناطق محدودتری از خوزستان فعال باشد و با مدیریت صحیح و آگاهانه و تخصصی، با استفاده از علم روزآمد بازاریابی و حذف دلالی و واسطه گری و با توسعه و گسترش بخشی به نام تجارت در یک تجارت شفاف، همین اندازه و چه بسا بیش از اندازه‌ی کنونی ، میزان بهره‌وری را به کشور هدیه دهد.
گسترش این صنعت در دوره‌های گذشته‌ی مدیریتی این شرکت که بر اساس سیاستگذاری‌های دولت‌های پیشین صورت گرفته، و ارتباطی با مدیریت جدید شرکت یعنی دکتر ناصری ندارد، تمامی اکوسیستم منطقه را گرفتار و خراب کرده است.
در گزارش میدانی خبرگزاری قدس، کمترین کذب و یا حرف بی‌ربطی وجود ندارد.
برای همین هم هست که این گزارش مورد توجه همه‌ی رسانه‌‌های مردمی و مدافع یک زیست سالم و با عزت در خوزستان واقع شده و اکثر رسانه‌های غیر وابسته و مستقل، اقدام به بازنشر آن کرده‌اند.
ولی یک نکته‌ای همزمان با انتشار این گزارش، و گزارش دیگری که دو روز گذشته توسط بیش از ۲۳ رسانه برخط ( پایگاه‌های خبری تحلیلی) و روزنامه‌های مختلف در انتقادهایی که با تمرکز بر صنعت توسعه‌ی نیشکر منتشر شده، از طرف روابط عمومی شرکت توسعه نیشکر انجام شده است که عجیب و غریب و نشان از عدم درک و نادانستن شیوه‌های مدیریت روابط عمومی و شیوه‌ی برخورد با حوادث و در این زمینه‌ی بخصوص، ضعف و انفعال و گوشه‌ی رینگ واقع شدن و دستپاچگی در قبال انتشار چند گزارش انتقادی توسط رسانه‌هاست!
وقتی روابط عمومی این شرکت عملن میدان و قافیه را می‌بازد که نه تنها هیچ پاسخی و واکنش مستقیم و محترمانه‌ای نمی‌تواند در این رابطه منتشر کند، که با انتشار یک خبر کم اهمیت در ابعاد وسیع و با توسل به چند پایگاه و سایت اینترنتی، گمان می‌کند که فضا، فضای خاله‌بازی و شوخی است! و نه یک عرصه‌ای که افکار عمومی دارد با دقت همه چیز را رصد می‌کند تا به این نتیجه برسد، که، آیا توسعه ی نیشکر و صنایع جانبی دارد به خوزستان و مردم خیانت می‌کند یا خدمت؟! آیا دکتر ناصری آمده تا اوضاع و احوال درون و بیرون این شرکت را سامان بدهد یا، در دام فتنه‌گران و مداخله‌گران و سودجویان درون و بیرون شرکت خواهد افتاد؟ آیا دکتر ناصری که دکترایش را در انگلستان دریافت کرده، یک فرد علمی و متخصص است ( که تخصص راه نجات استان ما از جمیع ضعف‌ها و بلایاست) ، و فردی است که نگاهش یک نگاه بومی است در وهله‌ی نخست ( که این نگاه هم یکی از سرمایه‌های خوزستان است و متاسفانه در بسیاری از مدیران دیده نمی‌شود )، آیا فراغت خواهد یافت تا به سرمنزل مقصود برسد؟ آیا ایشان فرصت و امکان خواهد یافت تا از توسعه‌ی بی‌ضابطه و مضر و غیرکارشناسی صنعت نیشکر پیشگیری کند و صنعت نیشکر را به صورت علمی و تخصصی و محدود به مناطقی که از دیرباز تمرکز و حضور این صنعت در آن نهادینه و تعریف شده بود، به پیش ببرد و مانع گسترش هیولاوار این صنعت که محض رضایت افرادی سودجو در دولت‌های گذشته و چه بسا دولت روحانی شود؟
انتشار گزارش قدس و نقدهایی که رسانه‌های مستقل و شرافتمند استان خوزستان در خصوص توسعه نیشکر منتشر می‌کنند، نشان از دلسوزی و دغدغه‌ی خاطر اصحاب رسانه دارد و نه لجبازی و مخالفت با حضور دکتر ناصری.
این بحث مفصل است و در فرازی دیگر، بیشتر به آن خواهم پرداخت و با ذکر توطئه‌های خانگی در شرکت و مداخله‌های درون و برون شرکت و ضعف مفرط واحد رسانه و روابط عمومی موجود، به شفاف‌سازی توجه این روزهای رسانه‌ها به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی نور بیشتری خواهیم افکند.