▪قانونی تصویب شده مبنی بر شفاف کردن هزینه های انتخاباتی کاندیداها!. ماده ۷ می گوید؛ ” داوطلبان موظفند حسابی را جهت واریز، برداشت و هرگونه نقل و انتقال وجوه و منابع نقدی مربوط به هزینههای انتخاباتی، نزد یکی از بانکهای دارای مجوز از بانک مرکزی، تعیین یا افتتاح و هنگام ثبت نام شماره و مشخصات […]
▪قانونی تصویب شده مبنی بر شفاف کردن هزینه های انتخاباتی کاندیداها!.
ماده ۷ می گوید؛ ” داوطلبان موظفند حسابی را جهت واریز، برداشت و هرگونه نقل و انتقال وجوه و منابع نقدی مربوط به هزینههای انتخاباتی، نزد یکی از بانکهای دارای مجوز از بانک مرکزی، تعیین یا افتتاح و هنگام ثبت نام شماره و مشخصات آن و گواهی بانک مربوطه را در اینخصوص ارائه دهند “.
▪وقتی این طرح دیرهنگام نمایندگان را خواندم و با تبلیغات فوق میلیاردی برخی نامزدهای اهواز مقایسه کردم ابتدا به یاد دقت اجرای قانون اخذ مالیات از کارکنان اعم از کارمند یا کارگر و نادقیق بودن آن نسبت به برخی اصحاب سرمایه افتادم. همان کافی است که فرار مالیاتی برای حقوق بگیران مطلقاً ناممکن است اما امکان آن برای برخی مخاطبان دیگر وجود دارد.
▪وقتی به اتفاق دو نفر از دوستان بعنوان یک شخص رسانه ای دفتر و قلمم را بدست گرفتم و برای تهیه یک گزارش از وضعیت تبلیغات در شهرستان اهواز مسیرهای اصلی غرب اهواز را یکی پس از دیگری طی کردم و حجم و اندازه ی مواد تبلیغاتی از قبیل کارتن پلاست، انواع بنر و پوسترهای چسبیده و آویزان بر پایه ها، تابلوها، در و دیوارها و… را دیدم دچار شوک شدید فاصله ی بسیار زیاد میان ادعا و واقعیت برخی کاندیداها همچنین دستوالعمل فرمانداری و الزام به نحوه و چگونگی تامین چنین حجمی از اموال را بخاطر آوردم و به قربانی شدن بار دیگر قانون بدست سرمایه گذاران انتخاباتی و آنان که میلیاردی هزینه می کنند تا آدمهای خود را به مجلس برسانند و آنگاه بشکل تصاعدی و مضاعف گونه و بی حساب آنچه را که هزینه کرده اند را بازپس می گیرند، وقتی به یاد تکرار این سناریو افتادم، بسیار دلگیر شدم.
▪در شرایطی که شرایط اقتصادی برای طبقات متوسط و محروم جامعه شرایطی سخت به شمار می رود واقعا دلم گرفت از اینکه مردم بازهم قرار است بازیچه ی دلالان انتخاباتی و صاحبان سرمایه و ایادی آنها می شوند و تحت تاثیر این ریخت و پاشهای بی سابقه، عده ای از این وابستگان به ابزار سرمایه را راهی مجلس کنند.
▪اتوبانها و خیابانهای اصلی غرب اهواز را یکی پس از دیگری طی می کردیم و بطور تقریبی و نسبی سهم هر کدام از نامزدان از مواد تبلیغاتی با ذکر نوع و حجم را یاداشت می کردیم تا پس از تکمیل با احتساب ۳ شهرستان دیگر و بالغ بر ۴۵۰ روستا و ستادهای اصلی و فرعی هرکدام از کاندیداهای معروف را با در نظر گرفتن صدها نیروی روزمزد و خودروهای اجاره ای و سایر مواد مصرفی از قبیل غذا و… را آنالیز و بر اساس حداقل ترین قیمتها برآورد نماییم و میانگینی نسبتاً واقعی از پرهزینه ترین و کم هزینه ترین نامزدان را شناسایی و بعنوان یک کار تحقیقاتی – انتخاباتی که با عکس و فیلم قابلیت استناد و اثبات دارد را در اختیار افکار عمومی قرار بدهیم تا تصمیم آنها از این زاویه همراه با روشنگری شود و بتوانند با علم به چنین واقعیتهای تلخ تصمیم گیری کنند.
▪آنچه فعلاً آنهم بطور غیر رسمی می توان گفت آن است تعدادی از کاندیداها، اهواز و چند شهر مجاور و صدها روستای حوزه انتخابیه را غرق در اسامی و تصاویر خود کرده اند و تاکنون دهها میلیارد تومان اموالی که منشاء آنها غیر شفاف است را صرف این نوع تبلیغات خودخواهانه نموده اند.
▪گزارش مورد نظر که امیدوارم در موعد مقرر به اتمام برسد و بتواند کمکی در شفاف کردن انتخاب مردم برجای بگذارد، قطعا در نوع خود تجربه ی جدیدی است که برغم اینکه عده ای از آن بشدت خواهند رنجید اما در شکل و قالب علمی و مستند تهیه شده و به هیچ عنوان تخریب یا تبلیغ انتخاباتی به شمار نخواهد رفت.
▪تخریب زمانی معنا می دهد که یک گزارش مبتنی بر اطلاعات و مستندات کافی نباشد اما بعنوان مثال اگر کسی بگوید که فلانی حداقل ۱۰ هزار متر بنر چینی یا ایرانی که میانگین هر متر آن از ۱۳ هزار تومان کمتر نیست و عددی را اعلام کند و آن عدد را با سایر هزینه های آن فلان جمع ببندد، آیا به چنین گزارشی می توان عنوان تخریب اطلاق کرد؟ قطعا اینگونه نیست.
▪اگر فرهنگ انتخاباتی شهروندان تحت تاثیر گزارشهای مستند و حرفه ای قرار بگیرد، حجم انبوه هزینه های فوق میلیاردی می تواند بزرگترین تنبیه برای هزینه کنندگان و ناکام گذاشتنشان در راه یابی به مجلس باشد. آنان که با هر شیوه و ترفندی قصد ورود به مجلس را دارند همان بهتر که مردم مانع ورودشان بشوند.
Monday, 11 November , 2024