در این میانه، فقدان مدیریت تخصص گرا و استفاده از اندیشه های روزآمد و مدرن در حوزه ی مدیریت کشاورزی استان، به طور مستقیم تعامل با دیگر نهادهای مرتبط مانند مدیریت منابع آب و سازمان آب و برق و محیط زیست را تضعیف می کند؛ و علی القاعده بر مدرنیزاسیون کشاورزی نیز به همین میزان تاثیر منفی خواهد گذاشت. توسعه نیافتگی بخش کشاورزی خوزستان علت های متعددی دارد که برخی از آنها به ظرفیت سازی نکردن وزارت جهاد کشاورزی مربوط می شود و برخی نیز دلایلی هستند که به درون بخش کشاورزی بر نمی گردد و مربوط است به مشکلات بغرنجی که از دیرباز در پیکره ی فرهنگی و اقتصاد سنتی ایران ریشه دارد. با وجود این که بیش از ۲۵ بانک در کشور فعالیت دارند، اما در حال حاضر ۹۰ درصد منابع مالی مورد نیاز بخش کشاورزی توسط بانک کشاورزی تأمین می‌شود. سهم بخش کشاورزی در فضای کسب و کار کشور حدود ۳۲٫۵ درصد اما سهم این بخش از تسهیلات بانکی در سال‌های اخیر نزدیک به ۸٫۵ درصد گزارش شده است. این مساله مشکل دیگری است که بنیه ی مالی کشاورزی مکانیزه و مدرن را تحت الشعاع قرار می دهد. تبعات جنگ هشت ساله و عدم بازسازی جدی ویرانی های جنگ و به تبع آن خروج كارآفرینان، مهاجرت مدیران توانمند و متخصص و سرمایه گذاران و افراد متمکن و بروز آسیب های اجتماعی ناشی از مهاجرت های ناخواسته، حاشیه نشینی و محروم شدن استان از تسهیلات ارزی از دیگر عوامل موثر در توسعه نیافتگی و عقب ماندگی استان است که بر بخش کشاورزی به عنوان مهم ترین رکن درآمدزای جامعه ی اقتصادی خوزستان نیز تاثیر مخرب و منفی گذاشته است.

خوزستان از استان‌های بسیار پرآب کشور است ( و یا دست کم، پیش از این بود! ) و همین موضوع در این سالها موجب شده در سرشاخه ها، حتا بیش از مقادیر مناسب و معمول، به نقاط دیگر کشور، آب منتقل شود و این نکته شرایط آسیب به اکوسیستم خوزستان را رقم بزند. تالاب‌ها در خوزستان خشک شده و رودخانه‌ها رو به خشکی می‌رود، مردم آب شرب با کیفیت ندارند و به همین میزان، آب کشاورزی هم کیفیت خود را از دست داده است. با وجود سدهای بزرگ در کناره ی شهرهای شمالی خوزستان، ایذه و باغملک حقابه ی مناسبی برایشان تعریف نشده و کشاورزی این دو شهر با روستاهای متعدد پیرامون شان به خطر افتاده! در شهرهای شمالی خوزستان با وجود نزدیکی به این سدها، حتا آب آشامیدنی سالم و مداوم در دسترس نیست و به برخی از روستاهای ایذه ( بعنوان نمونه ) با تانکر آب آشامیدنی در دسترس مردم قرار می گیرد!
در شهرهای دیگر استان هم خشکی تالاب ها و بعنوان نمونه هورالعظیم بلاهای دیگری بر سر مردم و شهرها و روستاهای فراوان آن نازل کرده است!
در هر استان محور یا محورهای توسعه مشخص شده است. گاه پیش می آید که یک یا چند گزینه را بعنوان محور اصلی توسعه اعلام و مابقی محورها را در راستای محورهای اصلی جهت دهی می کنند.
چنین احساس می شود که در استان خوزستان، متاسفانه هنوز محور توسعه مشخص نشده است. چندگانگی و تضاد فکری، سیاسی در مدیریت استان، موجب شده است، قطار توسعه از ریل خارج شود.
بعضی از افراد با توجه به موقعیت اداری و منصبی که دارند محور توسعه را از دیدگاه موقعیت شغلی خود اعلام می کنند، مدیریت کشاورزی، محور توسعه را کشاورزی، ریس دانشگاه محور توسعه را آموزش عالی و غیره و غیره. فلذا کشاورزی، آموزش عالی، صنعت، گردشگری، جاده های ارتباطی، دامداری، آموزش، مسائل فرهنگی و… بعنوان گزینه های توسعه مطرح می شود، اما اینکه کدام یک از این گزینه ها در اولویت نخست باشد هنوز اجماعی روی آن حاصل نشده است.
آیا برنامه و مصوبه ای اجرایی و کاربردی، در قالب چشم انداز توسعه و یا سند ملی توسعه استان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و… همانند سایر استان ها وجود دارد و جدی انگاشته می شود؟
وقتی که چنین برنامه ی جامع و چشم انداز و یا سند استانی برای توسعه استان نداشته باشیم، چگونه می خواهیم محور توسعه استان را معرفی کنیم؟
در این میانه، فقدان مدیریت تخصص گرا و استفاده از اندیشه های روزآمد و مدرن در حوزه ی مدیریت کشاورزی استان، به طور مستقیم تعامل با دیگر نهادهای مرتبط مانند مدیریت منابع آب و سازمان آب و برق و محیط زیست را تضعیف می کند؛ و علی القاعده بر مدرنیزاسیون کشاورزی نیز به همین میزان تاثیر منفی خواهد گذاشت. توسعه نیافتگی بخش کشاورزی خوزستان علت های متعددی دارد که برخی از آنها به ظرفیت سازی نکردن وزارت جهاد کشاورزی مربوط می شود و برخی نیز دلایلی هستند که به درون بخش کشاورزی بر نمی گردد و مربوط است به مشکلات بغرنجی که از دیرباز در پیکره ی فرهنگی و اقتصاد سنتی ایران ریشه دارد. با وجود این که بیش از ۲۵ بانک در کشور فعالیت دارند، اما در حال حاضر ۹۰ درصد منابع مالی مورد نیاز بخش کشاورزی توسط بانک کشاورزی تأمین می‌شود. سهم بخش کشاورزی در فضای کسب و کار کشور حدود ۳۲٫۵ درصد اما سهم این بخش از تسهیلات بانکی در سال‌های اخیر نزدیک به ۸٫۵ درصد گزارش شده است. این مساله مشکل دیگری است که بنیه ی مالی کشاورزی مکانیزه و مدرن را تحت الشعاع قرار می دهد. تبعات جنگ هشت ساله و عدم بازسازی جدی ویرانی های جنگ و به تبع آن خروج کارآفرینان، مهاجرت مدیران توانمند و متخصص و سرمایه گذاران و افراد متمکن و بروز آسیب های اجتماعی ناشی از مهاجرت های ناخواسته، حاشیه نشینی و محروم شدن استان از تسهیلات ارزی از دیگر عوامل موثر در توسعه نیافتگی و عقب ماندگی استان است که بر بخش کشاورزی به عنوان مهم ترین رکن درآمدزای جامعه ی اقتصادی خوزستان نیز تاثیر مخرب و منفی گذاشته است.
مجموع این موارد، نگاه ما را به این سمت هدایت می کند که کشاورزی استان نیازمند انقلاب درونی و یک خانه تکانی اساسی است. اصرار بر امر تحقیقات و حوزه ی مطالعاتی و استفاده از نیروهای جوان و بومی و متخصص و خوشفکر می تواند برای برون رفت از آسیب های حوزه ی کشاورزی مورد توجه قرار گیرد.
اینها در حالی است که محمد درویش یکی از محققین و دلسوزان راستین اکوسیستم کشور می گوید: دوسوم کل ذخیره ی آب هزار‌ساله ی ایران را در سه دهه ی اخیر مصرف کرده‌ایم! کل آبی که در١٠٠٠ سال اخیر در آبخوان‌های کشور ذخیره شده بود ٢۵٠میلیارد مترمکعب بود اما در٣٠سال اخیر ١۵١. ۵میلیارد مترمکعب آن برداشت شده است و مصرف شده!
یعنی با یک حساب کتاب سرانگشتی ساده می توان به وضعیت خطیر مساله ی آب در کشور و در نتیجه خوزستان هم پی برد.
در کنار این چالش حیاتی، رویکرد خوزستان و مدیریت فعلی اش در تمامی حوزه ها چه خواهد بود؟! توسعه ی صنعت نیشکر یا شرکت های فولادی و دیگر حوزه ها چه به روز به موقعیت خاص آب در خوزستان و اکوسیستم متزلزل این استان خواهد آورد؟!
نقشه ی راه مدیریت کلان خوزستان چیست؟! این پرسشی است که استاندار خوزستان اگر از هیجان انتخاب و استقرار در ساختمان استانداری فارغ شده است، باید به صورت فوری و ناگزیر به آن بیاندیشد و از سخنرانی ها و یا وعده ها و یا مراتبی که به فروپاشی بیشتر اکوسیستم خوزستان منجر شود، پرهیز کند!

  • نویسنده : *شهرام گراوندی