۱. قاتل درون من (The Killer Inside Me)
- نویسنده: جیم تامپسون
- سال انتشار: ۱۹۵۲
داستان تامپسون دربارهی کلانتری در شهری کوچک یکی از شوکهکنندهترین تصویرسازیها از یک فرد ضداجتماعی در دنیای ادبیات را ارائه میکند. هرچه کتاب را بیشتر میخوانید، پیرنگ آن بیشتر گره میخورد و شخصیت لو فورد (Lou Ford) حس کنجکاوی و انزجار شما را بیشتر برمیانگیزد. لو فورد یکی از نخستین شخصیتهایی است که تصور مدرن ما از یک «قاتل سریالی» را شکل داد.
۲. شاهین مالت (The Maltese Falcon)
- نویسنده: دشیل همت (Dashiell Hammett)
- سال انتشار: ۱۹۳۰
این رمانی است که در آن سم اسپید (Sam Spade)، معروفترین نمونهی کارآگاه خصوصی سبک نوآر، برای اولین بار به دنیا معرفی شد. همت خودش در آژانس تحقیقاتی/جاسوسی بدنام پینکرتون (Pinkerton) کار کرده بود و شخصیت اسپید را تا حدی بر پایهی تجربیات خود هنگام کار کردن در آنجا خلق کرده بود. این رمان حاوی بخش زیادی از ژنتیک و حسوحال نوآر است که از زمان انتشارش تاکنون، نویسندههای زیادی برای رسیدن به آن حسوحال از آن الهام گرفتهاند؛ از کارآگاه خسته از زندگی که حاضر است وارد درگیریهای فیزیکی شود (به هر شکلی که فکرش را بکنید) گرفته تا زن اغواگر و اتفاقات در ظاهر پیشپاافتادهای که رازی تاریک و مخوف پشتشان نهفته است.
۳. پستچی همیشه دو بار زنگ میزند (The Postman Always Rings Twice)
- نویسنده: جیمز ام. کین (James M. Cain)
- سال انتشار: ۱۹۳۴
این سناریو را تصور کنید: جوانی سرگردان زنی جوان و زیبا را ملاقات میکند که با مردی پیرتر از خود ازدواج کرده و از این ازدواج ناراضی است؛ حال این دو برای اهداف مالی و عاشقانه، تصمیم میگیرند پیرمرد را بکشند. اگر این سناریو آشنا به نظر میرسد، دلیلش این است که این رمان، با آن نثر دلنشین و ضربآهنگ سریعش، آن را به یک پیشزمینهی داستانی کلاسیک تبدیل کرده است. این رمان که با الهام از یک پروندهی واقعی نوشته شده بود، بهخاطر تصویرسازی بیپردهاش از شهوت و خشونت، در چند ایالت از آمریکا قدغن شد و پایان پوچگرایانه و تاریکاش بهنوعی به امضای ژانر نوآر تبدیل شده است.
۴. محرمانه لسآنجلس (L.A. Confidential)
- نویسنده: جیمز الروی (James Ellroy)
- سال انتشار: ۱۹۹۰
«محرمانه لسآنجلس» سومین جلد از «چهارگانهی لسآنجلس» (L.A. Quartet) الروی، دقیقاً نقطهی است که نوآر به جهان ادبیات جریان اصلی نفوذ و آنجا را به منزلگاه خود تبدیل کرد. لسآنجلس دههی ۵۰ که الروی به تصویر میکشد فاسد، خشن و غرق در فساد و اعتیاد است و پلیسهای فاسد و خلافکارها در آن جولان میدهند. بهلطف پیرنگ باکیفیت و شخصیتهای پیچیده، این رمان چیزی فراتر از یک داستان خشونتبار دربارهی انسانهای مشکلدار است و به زندگی سه پلیس میپردازد که بهمرور غرق در تاریکی میشوند: اد اکسلی (Ed Exley) بلندپرواز، باد وایت (Bud White) خشن و جک ویسنز (Jack Vicennes) زیرک.
۵. برداشت یخ (The Ice Harvest)
- نویسنده: اسکات فیلیپس (Scott Phillips)
- سال انتشار: ۲۰۰۰
یکی از عناصر کلاسیک آثار نوآر خراب شدن یک کلاهبرداری بینقص بهخاطر ذات خراب بشریت است. داستان مدرن فیلیپس دربارهی یک خلافکار خردهپا و وکیل سابق، چارلی آرگلیست (Charlie Arglist) است که نقشهای ساده در سر دارد: اینکه وسط کولاکی که شب کریسمس در ویچیتا به راه افتاده، پول رییس خلافکارش را بردارد و فرار کند. با این حال قضاوت اشتباه چارلی بهمرور باعث خراب شدن نقشه میشود و یک بعد از ظهر خشونتبار و سرشار از درماندگی برایش رقم میزند. داستان او با یکی از بامزهترین صداهای روایی در تاریخ نوآر تعریف شده است.
۶. خواب بزرگ (The Big Sleep)
- نویسنده: ریموند چندلر (Raymond Chandler)
- سال انتشار: ۱۹۳۹
در این رمان، فیلیپ مارلو (Phillip Marlowe)، کارآگاه نمادین چندلر، درگیر داستانی میشود که بهخاطر پیچیدگیاش معروف است؛ داستانی که باجگیری، قتل، هرزهنگاری و اغوا همه در آن ردپایی از خود به جا میگذارند؛ در واقع این داستان آنقدر پیچیده است که تا به امروز هیچکس نمیداند که چهکسی قتلهای توصیفشده داخل رمان را مرتکب شده است. دیالوگ ریتمدار چندلر و توصیفهای کوتاه و تکاندهندهی او باعث شدهاند که این رمان از قسمتهای خشن و بدبینانهاش بهمراتب پا را فراتر بگذارد.
۷. استخوان زمستان (Winter’s Bone)
- نویسنده: دنیل وودرل (Daniel Woodrell)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
اثر کلاسیک و مدرن وودرل شاید در نگاه اول سردتر و مدرنتر از آن به نظر برسد که نوآر باشد، ولی تلاش ری دالی (Ree Dolly) برای نجات دادن خانهی درب و داغانش از راه پیدا کردن پدر بهدردنخورش یا اثبات مرگ او یک سناریوی کلاسیک برای یک اثر نوآر به نظر میرسد. در کوهستانهای اوزارکس (Ozarks)، که در این کتاب به شکل یک تلفزار منجمد تشکیلشده از یخ و شیشه (مادهی مخدر) به تصویر کشیده شده، ری باید با استفاده از ذکاوت و شجاعتاش (و درماندگیاش)، در فرهنگی کار خود را راه بیندازد که قوانینش برایش غریب و تهدیدآمیز هستند. بهعبارت دیگر، این اثر یک نوآر تمامعیار است.
۸. تیزپا (Fast One)
- نویسنده: پل کین (Paul Cain)
- سال انتشار: ۱۹۳۳
یکی از کسانی که این رمان «بهشدت خشن» را تحسین کرد، شخص شخیص ریموند چندلر بود. جورج کلز (George Kells) یک قمارباز و تیرانداز سرسخت است که فقط میخواهد بقیه او را به حال خود بگذارند. وقتی یک خلافکار رقیب و کارتلهای سیاسی تلاش میکنند او را به استخدام خود دربیاورند، او تمام تلاش خود را میکند تا درگیر نشود. ولی همانطور که میتوانید حدس بزنید، پس از چند بار نارو خوردن، درگیر میشود: آن هم چجور. حال کلز خشمگین است و میخواهد در این داستان خونین و خشمگین که هیچگاه از نفس نمیافتد، هرکس را که با او در میافتد، ور بیندازد.
۹. نوشیدنیای پیش از جنگ (A Drink before the War)
- نویسنده: دنیس لهان (Dennis Lehane)
- سال انتشار: ۱۹۹۴
«نوشیدنیای پیش از جنگ»، رمان نخست و نبوغآمیز لهان، دو شخصیت پاتریک کنزی (Patrick Kenzie) و آنجلا جنارو (Angela Gennaro) را به ما معرفی میکند که در این رمان، سه سیاستمدار استخدامشان کردهاند تا از زنی به نام جنا آنجلین (Jenna Angeline) عکسی را باز پس بگیرند. همچنان که شهر درگیر یکی از پرتنشترین دورههای درگیری بین دار و دستههای خلافکاری میشود، کنزی و جنارو درگیر اتفاقات زنندهای با محوریت سوءاستفاده از کودکان، خشونت وحشتناک و یک سری خیانت بیمارگونه میشوند. همهی این اتفاقات به پیروزیای ختم میشوند که بیشتر شبیه شکست است.
۱۰. غرامت مضاعف (Double Indemnity)
- نویسنده: جیمز ام. کین (James M. Cain)
- سال انتشار: ۱۹۴۳
کین بار دیگر با نوشتن یک رمان نوآر کلاسیک به میادین بازگشت. این بار او رمان را با الهامگیری از پروندهی واقعی روث اسنایدر (Ruth Snyder) نوشت و در آن داستان مامور بیمهای را تعریف میکند که با زنی زیبا و خسته از زندگی نقشه میریزد تا شوهرش را به قتل برسانند و غرامت مضاعف بیمهی عمرش را تصاحب کنند. این رمان دیالوگهایی هوشمندانه و خسته دارد و بر فضای آن اخلاقیاتی سیاه حاکم است که اکنون به هویت ژانر تبدیل شده است. پایان رمان هم شاید تاریکترین پایانی باشد که یک اثر نوآر به خودش دیده است.
۱۱. آخرین بوسهی خوب (The Last Good Kiss)
- نویسنده: جیمز کراملی (James Crumley)
- سال انتشار: ۱۹۷۸
«آخرین بوسهی خوب»، جلد اول مجموعهی «سی. دابلیو. شوگرو» (C.W. Sughrue)، حاصل قلم استاد ژانر است. این رمان نوآر جنایی کلاسیک، دربارهی سفر تکاندهندهی بازرس سی. دابلیو شوگرو در غرب وحشی برای یافتن زنی گمشده است. این رمان کارآگاهی نوآر فراموشنشدنی طنز تلخی پررنگ دارد و پر از شخصیتهای خاکستری است. خواننده با خواندن آن طعم خطر، خشونت و خیانتی را که شوگرو با آن روبرو میشود میچشد، آن هم در حالیکه شوگرو در تمام مدت در حال دستوپنجه نرم کردن با شیاطین درون خودش است.
۱۲. مرگبار مرا ببوس (Kiss Me, Deadly)
- نویسنده: میکی اسپیلین (Mickey Spillane)
- سال انتشار: ۱۹۵۲
مایک همر (Mike Hammer) یکی دیگر از شخصیتهای نمادین ژانر است که میکی اسپیلین او را خلق کرده است. او مردی بزنبهادر است که کلاً برای قوانین قضایی و هنجارهای اجتماعی احترام قائل نیست و ترجیح میدهد از قوانین خودش پیروی کند. از این نظر او چند دهه پیش از حضور «هری کثیف» (Dirty Harry) در سالنهای سینما نمایندهی این تیپ شخصیتی بود. «مرگبار مرا ببوس» شاید داستانی ایدهآل برای همر باشد، چون پس از یک برخورد تصادفی، برای همر فرصتی پیش میآید تا انتقام خشمآلود خود را سر مافیا خالی کند، مافیایی که آنقدر نفوذ پیدا کرده و سیاسی شده که انگار بخشی از خود دولت است و بنابراین در مقابل دخالت یک مرد خشن و مصمم بسیار آسیبپذیر است.
۱۳. دختری با خالکوبی اژدها (The Girl with the Dragon Tatoo)
- نویسنده: استیگ لارسن (Stieg Larsson)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
نخستین رمان لارسن یک اثر معمایی نبوغآمیز است که پشت درهای بسته اتفاق میافتد و در آن یک جامعه بهطور کامل مورد وارسی قرار میگیرد و یک زمینهی داستانی نوآر تمامعیار هم دارد. میکائیل بلومکویست (Mikael Blomkvist)، روزنامهنگار بیآبروشده، با دوز و کلک به سمت پژوهش دربارهی یک پروندهی جنایی دهساله و به نتیجهنرسیده کشیده میشود و تلاشهای او باعث میشوند او در مقابل پدیدهای قرار بگیرد که بهترین عبارت برای توصیف آن، «ابتذال شر» است. لارسن به مخلفات ژانر نوآر، روکشی قرن بیستویکمی اضافه کرده است. مثلاً نقش زن اغواگر را لیزبث سالاندر (Lisbeth Slander) بازی میکند که اصلاً یک زن ترگلورگل نیست. نتیجهی نهایی یک داستان نوآر بهشدت تاریک است که زیرلایههای ناخوشایند و چرک جامعهی سوئد را برملا میکند.
۱۴. کلید شیشهای (The Glass Key)
- نویسنده: دشیل همت
- سال انتشار: ۱۹۳۱
این رمان منبع الهامی برای فیلم «تقاطع میلر» (Miller’s Crossing) از برادران کوئن بوده و یکی از بهترین نمونهها از نثر نوآر است. رمان جامعهای فاسد را که خشونت در آن حاکم است، با تغییر و تحولات مربوط به دوستی بین مردان ترکیب می کند. ند بیمانت (Ned Beaumont)، قماربازی که ارتباطی نزدیک با یک گانگستر دارد، وسط درگیری بین دار و دستههای خلافکاری و سیاستمدارها گرفتار میشود. یکی از دلایل شهرت رمان پایان بسیار نوآر و تاریک آن است که در عین غیرمنتظره بودن، بهطور خاصی خشونتبار نیست.
۱۵. دختر زاغ (The Crow Girl)
- نویسنده: اریک اکسل سوند (Erik Axl Sund)
- سال انتشار: ۲۰۱۶
«دختر زاغ» برداشتی مدرن از سبک نوآر است و داستانی خشونتبار تعریف می کند که یک راوی غیرقابلاطمینان دارد. کارآکاه جنت کیلبرگ (Jeanette Kihlberg) همهی ویژگیهای لازم را برای اینکه شخصیت اصلی یک رمان نوآر باشد دارد، مثل زندگی شخصی دربوداغان و جهانبینی بدبینانه. جرم و جنایتهایی هم که درگیر بازرسیشان میشود و کودکان نقصعضوشده و مومیاییشده هم بخشی از آن است، به اکتشافی تکاندهنده و وحشتناک دربارهی خشونت نسلبهنسل منجر میشود که یکی از درونمایههای کلاسیک آثار نوآر است.
۱۶. خورشید نیمهشب (Midnight Sun)
- نویسنده: یو نسبا (Jo Nesbo)
- سال انتشار: ۲۰۱۵
یو نسبا جایگاه خود را بهعنوان یکی از استادان نوآر مدرن تثبیت کرده است، خصوصاً در زیرشاخهی نوآر اسکاندیناوی که طی سالهای اخیر برجستگی خاصی پیدا کرده است. «خورشید نیمهشب» بهاندازهی مجموعه ی دیگر نسبا یعنی «هری هول» (Harry Hole) خشن نیست، ولی داستان آن با موضوع یک خلافکار سطحپایین و بیذوق که در حال فرار از دست رییس کینهتوزش است، دیدگاهی واژگون از داستانی سنتی را تعریف میکند که عمیقتر و پربارتر از نمونههای همسبکاش است.
۱۷. من، هیئت منصفه (I, the Jury)
- نویسنده: میکی اسپیلین
- سال انتشار: ۱۹۴۷
نخستین رمان اسپیلین، و نخستین رمان با حضور مایک همر، میتواند الگویی برای نوشتن رمان کارآگاهی نوآر و خشن باشد. این داستان دربارهی یک روانشناس شناختهشده است که در آن واحد هم بیمارانش را به اجبار درگیر اعتیاد میکند و هم به یک سندیکای خلافکاری در راستای تجارتهای مربوط به فحشا و مواد مخدرشان کمک میرساند. این رمان دیدگاهی تاریک به انسانیت دارد و یک بزنبهادر واقعی به نام مایک همر را به بطن انسانیت میاندازد. پایان آن هم همانطور که انتظار میرود، از مرزهای قانون فراتر میرود و فوقالعاده خشن است.
۱۸. بدرود، دلبند من (Farewell, My Lovely)
- نویسنده: ریموند چندلر
- سال انتشار: ۱۹۴۰
دومین رمان فیلیپ مارلو اینگونه آغاز میشود: مارلو شاهد یک قتل است، ولی چون مقتول یک مرد سیاهپوست در دههی ۴۰ در لسآنجلس بوده است، نیروهای پلیس با کمال میل حاضرند تا بازرسی قتل را به خود مارلو بسپارند. همانطور که از چندلر انتظار میرود، در این رمان پیرنگ – که از به هم پیوستن پیرنگ داستانکوتاههایی که قبلاً منتشر شدهاند ساخته شده – از سبک و سیاق اهمیت کمتری داشته است. نتیجهی نهایی نثر رویاگونه و کلاسیک ریموند چندلری است که کاری میکند یک داستان تاریک و خشن تقریباً زیبا و شاعرانه به نظر برسد.
۱۹. شب و شهر (Night and the City)
- نویسنده: جرالد کِرش (Gerald Kersh)
- سال انتشار: ۱۹۳۸
هری فابیان (Harry Fabian) یکی از غیرقابلهمذاتپنداریترین شخصیتهای تاریخ ادبیات است. او خلافکاری فاقد اخلاقیات است که در کمال درماندگی میخواهد خود را به جایگاه قدرت، ثروت و نفوذ برساند با اینکه او باهوش است و نقشه هایش عموماً جواب میدهند، ولی هیچکدام از کارهایی که انجام میدهد به نتیجهای قابلتوجه ختم نمیشود و درماندگی او در طول رمان، و همچنین حس آشوبی که در دنیای فاقد اخلاقیاتی موج میزند که کرش توصیف میکند، افزایش پیدا میکنند.
۲۰. دالیای سیاه (The Black Dahila)
- نویسنده: جیمز الروی (James Ellroy)
- سال انتشار: ۱۹۸۷
این رمان که در سال ۱۹۴۰ در لسآنجلس واقع شده و جلد نخست از «چهارگانهی لسآنجلس» است، دربارهی دو کارآگاه است که درگیر جزییات قتل زنی جوان با لقب «دالیای سیاه» میشوند. این رمان تحسینشده اقتباسی از پروندهی قتل واقعی و حلنشدهی الیزابت شورت (Elizabeth Short) است و خواننده را وارد دنیای هیجانانگیز هالیوود پس از جنگ جهانی دوم خواهد کرد، دنیایی که از آن ناامید نخواهید شد.
۲۱. صخرهی برایتون (Brighton Rock)
- نویسنده: گراهان گرین (Graham Greene)
- سال انتشار: ۱۹۳۸
پینکی (Pinkie) یکی از وحشتناکترین و جالبترین شخصیتهای خلقشده در تاریخ است. او یک کاتولیک متعصب است که حس همذاتپنداری و ترحم در او صفر است. او خلافکاری خشن و جامعهستیز است که همهی دور و بریهای خود را گول میزند. پینکی درگیر شخصی به نام آیدا آرنولد (Ida Arnold) میشود، زنی که تصمیم میگیرد صرفاً بهخاطر عدالتجویی جنایتهای پینکی را فاش سازد. گرین در کمال هوشمندی کشمکش بین جهانبینی پوچگرایانهی قهرمان نوآر داستان و رویکردی اخلاقیتر و سفتوسختتر را اکتشاف میکند و نتیجهی حاصلشده داستانی پربار و پیچیده است که نمیتوان آن را بهسادگی طبقهبندی کرد.
۲۲. قتلگاه (Killing Floor)
- نویسنده: لی چایلد (Lee Child)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
نخستین رمان جک ریچر (Jack Reacher) چایلد همچنان یک نوآر مدرن تاثیرگذار باقی مانده که داستانش با یک معمای جالب آغاز و به یک پایان خونین و خشن ختم میشود. ریچر پس از ورود به شهری کوچک در ایالت جورجیا، بهخاطر قتلی که امکان ندارد مرتکب شده باشد، دستگیر میشود. این مسئله باعث میشود این مامور پلیس سابقاً ارتشی، درگیر ماجرایی پیچدرپیچ دربارهی فساد شهر شود. از این لحاظ سناریوی رمان یکی از سناریوهای کلاسیک سبک نوآر است: مردی تکوتنها علیه جامعهای فاسد.
۲۳. هیاهویی در هارلِم (A Rage in Harlem)
- نویسنده: چستر هایمز (Chester Himes)
- سال انتشار: ۱۹۵۷
توصیفهای سرراست هایمز از خشونت، جرم و جنایت و دیدگاههای نژادپرستانه برای افراد حساس و خجالتی مناسب نیست. این داستان دربارهی مردی بدشانس است که پولی را که قرض گرفته، بهخاطر کلاهبرداری بقیه از دست میدهد و به دوتا از پلیسهای محلهی هارلم در نیویورک به نام جونز گورکن (Grave Digger Jones) و اد جانسون تابوت (Coffin Ed Johnson) رو میاندازد تا در پس گرفتن پول به او کمک کنند. در این رمان نیروهای پلیس خودشان هم بهشکل یک دار و دستهی خلافکاری به تصویر کشیده میشوند؛ مفهومی که در سال ۱۹۵۰ شوکهکننده بود، ولی این روزها نه خیلی.
۲۴. چکش آبی (The Blue Hammer)
- نویسنده: راس مکدونالد (Ross McDonald)
- سال انتشار: ۱۹۷۶
آخرین رمان مجموعهی ۱۸ جلدی «لو آرچر» (Lew Archer) در نظر عدهی بسیاری بهترین اثر مکدونالد است. این داستان دربارهی هنرمندیست که سالهاست فوت کرده؛ همچنین دربارهی یک اثر فوقالعاده قیمتی، خشونت، فریب و هزینههای اخلاقی روزافزون برای حل کردن معمای مربوط به آن است. بهنوعی میتوان خود این رمان را بازرسی مفهوم نوآر حساب کرد. این رمان سوالی متافیکشن یا خودارجاعدهنده را با صدای بلند مطرح میکند: آیا آرچر (Archer)، ضدقهرمان آشنای سبک نوآر که بهنوعی در تعریف سبک نقش داشت، قهرمان یا شرور داستان است و آیا این سوال اصلاً اهمیت دارد؟
۲۵. مواد (Dope)
- نویسنده: سارا گِرَن (Sara Gran)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
این رمان بهنوعی تلاشی برای شکستن هنجارهای سبک نوآر است، چون شخصیت اصلی آن جوزفین فلانیگن (Josephine Flannigan)، معتاد و فاحشهی سابق در محلهی هلز کیچن (Hell’s Kitchen) است. وقتی یک دختر پولدار در این محله به اعتیاد روی میآورد و بعد ناپدید میشود، بهترین گزینه برای پیدا کردنش جوزفین است، چون هم به پول این کار نیاز دارد، هم با محله بهخوبی آشناست. برای حل این معما، جوزفین مجبور میشود وارد گوشهوکنارهای بسیار تاریک دنیای سابقاش شود، قسمتهایی که حتی خودش هم موفق شده بود از ورود به آنها قسر در برود. در نهایت کنکاشهای او به عناصر آشنای سبک نئو نوآر منجر میشوند: خیانت، خشونت و فاشسازیهایی که بر بدبینانهترین پیشفرضهای شما دربارهی انسانیت مهر تایید میزنند.
۲۶. برداشت خونین (Red Harvest)
- نویسنده: دشیل همت
- سال انتشار: ۱۹۲۹
راوی این رمان یکی دیگر از شخصیتهای نمادین همت است که نامش هیچگاه فاش نمیشود و فقط او را با لقب مامور بینقارهای (Continental Op) میشناسیم (شخصیتی که باز هم تجربههای همت هنگام کار کردن در آژانس تحقیقاتی پینکرتون الهامبخش خلق آن شد). این رمان بسیار خشونتبار است و خشونتش از عنوانش آغاز میشود. در این رمان مامور بینقارهای از محلهی فاسد و بیآبوعلفی به نام زهردونی (Poisonville) سر در میآورد (نامی که خود ساکنین روی آن گذاشتهاند) و مامور بینقارهای، بدون هیچ دوستی در آنجا و در حالیکه برایش پاپوش دوخته شده، از طرف دار و دستههای خلافکاری در حال رقابت با یکدیگر تحت فشار قرار میگیرد. او باید از ذکاوتش – و همچنین استعدادش برای ابراز خشونت – برای انداختن دشمنهایش به جان همدیگر استفاده کند.
۲۷. گذرگاه تاریک (Dark Passage)
- نویسنده: دیوید گودیس (David Goodis)
- سال انتشار: ۱۹۴۶
این رمان یکی از عناصر کمیاب سبک نوآر، یعنی شخصیت اصلی کاملاً بیگناه را به کار گرفته است. گودیس داستان وینسنت پری (Vincent Parry) را تعریف میکند که به اشتباه به اتهام قتل همسرش محکوم شده و بهخاطر شهادت دروغین زنی که از او کینهی شخصی داشته، به زندان انداخته میشود. وینسنت پری از زندان فرار میکند، با جراحی پلاستیک چهرهاش را تغییر میدهد تا پلیس پیدایش نکند و وارد دنیای مخفی شهر میشود تا قاتل واقعی را پیدا کند. در این مسیر او هرچه بیشتر در درماندگی غرق میشود.
۲۸. شیطان در لباس آبی (Devil in a Blue Dress)
- نویسنده: والتر موزلی (Walter Mosley)
- سال انتشار: ۱۹۹۰
در نخستین رمان موزلی، شخصیت ازکیل «ایزی» راولینز (Ezekiel “Easy” Rawlins)، مردی سیاهپوست، معرفی شده است، یک کارگر بدشانس در سال ۱۹۴۸ در لسآنجلس که بدجوری به پول نیاز دارد. او استخدام میشود تا زنی سفیدپوست را که گم شده پیدا کند، و در این راستا درگیر شبکهی پیچیدهای از جنایت و فریب میشود و برای خودش هم پاپوش دوخته میشود تا قاتل به نظر برسد. راولیز بهتدریج تکامل شخصیتی پیدا میکند و جلوی چشمهای خواننده به یک کارآگاه نوآر کلاسیک تبدیل میشود، آن هم در داستانی که مسئلهی نژاد در آن دوران – و دوران خودمان را – در کمال جسارت در مرکز توجه قرار میدهد.
۲۹. الف یعنی اثبات غیبت هنگام وقوع جرم (A is for Alibi)
- نویسنده: سو گرفتون (Sue Grafton)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
این رمان مثالی مدرن از یک نوآر سَبُکتر است که در آن تمرکز بیشتر حل معماست تا خشونت به خرج دادن. نخستین رمان گرفتون با حضور کینزی میلهون (Kinsey Millhone) همهی عناصر کلاسیک نوآر را دارد: از همسر خیانتکار گرفته تا اتهامهای اشتباه، پاپوش درست کردن، خیانت و دیالوگ هوشمندانه. از آن موقع تاکنون گرفتون ۲۴ رمان دیگر با حضور میلهون نوشته است و از این نظر جهان کینزی میلهون یکی از عمیقترین پرداختها را بین جهانهای ادبی داشته است.
۳۰. شستشوی میامی (Miami Purity)
- نویسنده: ویکی هندریکس (Vickie Hendricks)
- سال انتشار: ۱۹۹۵
داستان هندریکس دربارهی انتظارات پایین و عشاق قاتل به زیادهروی کردن خیلی نزدیک میشود، ولی هر بار که نزدیک به رد شدن از خط قرمزها میشود، بهشکلی ماهرانه پا پس میکشد. در این داستان شری پارلی (Sherri Parlay) بهتازگی در کمال خشونت خود را از شر شوهری ناخواسته خلاص کرده و تصمیم گرفته حرفهی رقص اگزوتیک را رها کند و به یک شغل معمولی روی بیاورد. این شغل معمولی، استخدام در خشکشویی شستشوی میامی (Miami Purity Dry Clearners) است. در آنجا او پسری تیتیش مامانی به نام پین ماهونی (Payne Mahoney) و مادر سلطهجویش را ملاقات میکند که زیاد از شری خوشش نمیآید. با این حال پین خیلی از شری خوشش میآید و طولی نمیکشد که مادر عزیزش میمیرد. اینجاست که داستان عجیب و خشونتبار میشود.
۳۱. خداحافظی آبی عمیق (The Deep Blue Good-by)
- نویسنده: جان دی. مکدونالد (John D. Macdonald)
- سال انتشار: ۱۹۶۴
«تراویس مکگی» (Travis McGee) یک مجموعهی ۲۱ جلدی است که برای راحتی شما نام همهی جلدهای آن حاوی اسم یک رنگ هستند و «خداحافظی آبی عمیق» هم جلد اول مجموعه است. در این رمان مکگی جوان برای نخستین بار معرفی میشود و در طول ۲۱ رمان و دو دهه، بهطور طبیعی و تدریجی سنش بالا میرود. مکگی بهنوعی نمایندهی تکامل تیپ شخصیتی کارآگاه نوآر است. این شخصیتها عموماً تنهایی ناگوار و تاریکی را تجربه میکردند، ولی مکگی در بستر زندگی مجردیاش، بسیار خوش میگذراند، حتی وقتی که درگیر نقشههای افراد روانپریشی چون جونیور آلن (Junior Allen)، شرور نخستین جلد، میشود. آلن در ظاهر تودلبرو و جذاب است، ولی در باطن دزد، قاتل و متجاوزی است که دنبال یک گنج مدفونشده میگردد.
۳۲. محاکمهی پرنده (The Bird Tribunal)
- نویسنده: اگنس رِوَتِن (Agnes Ravatn)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
«محاکمهی پرنده» رمانی است که در حاشیهی ادبیات نوآر قرار دارد و داستان پیچیده و دلواپسکننده دربارهی یک مجری تلویزیونی به نام الیس هگتورن (Allis Hagtorn) را تعریف میکند که برای فرار از رسوایی، بهعنوان مردهشور در یک دهکدهی دورافتاده مشغول به کار میشود. داستان او حاوی دُز سنگینی از هیجانهای روانشناسانه است. او کشف میکند که صاحبکارش نه یک پیرمرد بیمار، بلکه یک مرد میانسال کمحرف و بهطور آزاردهندهای آتشینمزاج به نام سیگورد است. وقتی همسر سیگورد در خانه نیست، الیس باید به باغ خانهی آنها و نیازهای سیگورد برسد، ولی از همان دیدار اول، رابطهای پرتنش در خطر انفجار و تبدیل شدن به اتفاقی وحشتناک قرار دارد.
۳۳. دوستان ادی کویل (The Friends of Eddy Coyle)
- نویسنده: جورج وی. هیگینز (George V. Higgins)
- سال انتشار: ۱۹۷۰
داستان هیگینز، که بهخاطر واقعگراییاش مورد تحسین قرار گرفته است، تصویرسازی بیرحمانهای از دنیای زیرزمینی خلافکارهای ایرلندی در بوستون نیمهی قرن ۲۰ را ارائه میکند. ادی کویل (Eddy Coyle) یک خلافکار پابهسنگذاشته است که بین دو گزینهی ناخوشایند گیر افتاده: مردن در زندان یا لو دادن یکی از همکاران بانفوذش. همچنان که او در تلاش است تا بین او دو گزینهی خطرناک تعادلی برقرار کند، اتفاقاتی خارج از کنترل که نسبت به آن آگاهی نداشت، بهمرور نابودی میآفریند و ثابت میکند که بین دزدان، واقعاً هیچ شرافتی وجود ندارد (اشاره به ضربالمثل انگلیسی No Honor Among Thieves).
۳۴. کمی بمیر (Die a Little)
- نویسنده: مگان ابوت (Megan Abbott)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
نوآر مدرن ابوت رویکردی متفاوت نسبت به آثار کلاسیک ژانر دنبال میکند: وقتی لورا کینگ، زنی که در معرض پیردختر شدن است، همسر جدید برادرش، آلیس زیبا و مرموز را ملاقات میکند، شاید فکر کنید که واکنش اولاش این است که نسبت به او بدبین و مشکوک باشد. ولی بهجایش، او هم تحتتاثیر شکوه طلسمگونهی آلیس قرار میگیرد و بهآهستگی – و تا حدی از روی اکراه – نگران رفتارهای مرموز آلیس، دوستان شوم و عدم تمایل او به سوال جواب دادن میشود. ابوت لحن بهشدت تاریک آثار نوآر را بدون اینکه درگیر کلیشهها شود منتقل میکند و با پیش بردن داستان، قواعد این سبک را از نو تعریف میکند.
۳۵. عروس سیاه پوشید (The Bride Wore Black)
- نویسنده: کورنِل وولریچ (Cornell Woolrich)
- سال انتشار: ۱۹۴۰
این بار هم با رمان دیگری طرف هستیم که قواعد سبک نوآر را در هم میشکند. وولریچ ما را داخل ذهن عروسی که اسمش در عنوان است قرار میدهد. او زنی است که با رویکردی حسابشده و فنی هویتهای مختلفی را اتخاذ میکند تا یک مرد را بکشد. برای همین پلیسهایی که باید به جنایات او رسیدگی کنند، بسیار گیج میشوند. بهعبارت دیگر، این اثر نوآری است که شخصیت اصلی آن زن اغواگر است، نه مردی که شیفتهی او میشود. همچنین رمان یک غافلگیری داستانی جانانه دارد که هنوز بعد از این همه سال تاثیرگذار باقی مانده است.
۳۶. کربن تغییریافته (Altered Carbon)
- نویسنده: ریچارد کی. مورگان (Richard K. Morgan)
- سال انتشار: ۲۰۰۲
معمولاً سبک علمیتخیلی عادت دارد با ژانرهای دیگر ترکیب شود، ولی شاید کمتر نمونهای در این زمینه بهاندازهی این رمان سایبرپانک/نوآر موفقیتآمیز بوده باشد، رمانی که در آن ورود به بدنهای مختلف و خروج از آنها اتفاقی رایج و پیچیده است. تاکاشی کوواکس (Takashi Kovacs) خالصترین ضدقهرمانی است که میتوانید پیدا کنید. با وجود تمام تکنولوژیهای مخپیچ و مفاهیم علمیتخیلی پیچیدهای که در داستان پیدا خواهید کرد، این داستان در باطن یک نوآر خونین و ماخولیایی است.
۳۷. وحشیها (Savages)
- نویسنده: دان وینزلو (Don Winslow)
- سال انتشار: ۲۰۱۰
داستان وینزلو دربارهی دو نفر است که سعی دارند تجارت مواد مخدر را از نو تعریف کنند، ولی باز هم درگیر همان چرخهی قدیمی خشونت و خیانت میشوند که قلب تپنده در پسزمینهی رمانهای نوآر است. این رمان با لحنی زننده و رکیک نوشته شده است (دو واژهی نخست کتاب توهینی بسیار زننده است) و پر از غافلگیریهای دیوانهواری است که بهنحوی کار میکنند. این داستان بهنوعی تلاش جسورانهی وینزلو برای انتقال قدرت قصهگویی سبک نوآر به جهان مدرن است.
۳۸. قاتلهای بیچهره (Faceless Killers)
- نویسنده: هنینگ مانکل (Henning Mankell)
- سال انتشار: ۱۹۹۱
کورت والاندر (Kurt Wallander) شخصیت دیگری است که با هر کتاب که در آن حضور پیدا کرده، سنش بیشتر شده. والاندر در سوئدی مخفی و غرق در خشونت زندگی میکند که بهنوعی هم یادآور و هم زمینهسازی برای سوئدی است که استیگ لارسن در «دختری با خالکوبی اژدها» به تصویر کشید. والاندر، مردی که از لحاظ اخلاقی نمیداند کار درست چیست، بههمراه اعضای تیمش در حال بررسی قتل وحشیانهی یک زوج هستند؛ آخرین واژهای که زن به زبان آورد «خارجی» بود. وقتی مطبوعات از این خبر آگاه میشوند و آن را پخش میکنند، سیلی از حملات علیه مهاجرهای خارجی راه میافتد. مانکل از این زمینهسازی استفاده میکند تا دنیای زیرزمینی و فاسد جامعهی مدرن، و شریک جرم بودن همهی ساکنین شهر در جنایتهای آن را به تصویر بکشد.
۳۹. جَز سفید (White Jazz)
- نویسنده: جیمز الروی
- سال انتشار: ۱۹۹۲
آخرین جلد از «چهارگانهی لسآنجلس» بهاندازهی سه جلد نخست خونین و بدبینانه است. در این رمان شخصیت دیو کلاین (Dave Klein)، ستوان نیروی پلیس لسآنجلس، معرفی شده که با خدمت کردن به گروههای خلافکاری مافیایی موفق شده بود پول تدریس در دانشگاه وکالت را پرداخت کند. این کاری است که او حتی پس از پلیس شدن به آن ادامه میدهد و گاهی شامل قتل اهداف تعیینشده نیز میشود. همانطور که در داستانهای نوآر رایج است، کلاین فردی باهوش و توانا است، ولی درگیر کشمکشی میشود که از کنترلش خارج است، چون وقتی حتی یک رودهی راست در شکم هیچکس نیست، چگونه میتوان به کسی اعتماد کرد؟
۴۰. در جایی تنها (In a Lonely Place)
- نویسنده: دوروتی بی. هیوز (Dorothy B. Hughes)
- سال انتشار: ۱۹۴۷
اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، دیکس استیل (Dix Steele) در حال پرسه زدن در خیابانهای لسآنجلس است. او ادعا میکند نویسنده است تا بیکار بودنش را توجیه کند و به یکی از دوستان کارآگاهش به نام براب (Brub) که قصد دارد یک قاتل سریالی را پیدا کند، پیشنهاد کمک میدهد. ولی همسر براب و یک زن دیگر نسبت به نیت واقعی دیکس – و رابطهای او – سوءظن پیدا میکنند. این رمان بهنوعی با مطالعه روی شخصی زنستیز و جامعهستیز که همیشه متوجه هرچه بیشتر فرو رفتن در باتلاق دور و برش نیست، تلاشی برای واژگونسازی الگوی اولیهی نوآر به شمار میآید.
۴۱. مرد لاغر (The Thin Man)
- نویسنده: دشیل همت
- سال انتشار: ۱۹۳۴
آخرین رمان منتشرشدهی دشیل همت نسبت به کارهای دیگرش، و بهطور کلی آثار سبک نوآر کارآگاهی، سبکتر است. نیک و نورا چارلز (Nick & Nora Charles)، شخصیتهای اصلی رمان، یک تیم دونفرهی رمانتیک، بذلهگو و باذکاوت هستند که حل کردن پروندههایی جنایی برایشان تقریباً حکم سرگرمی دارد و از این نظر به یک استاندارد برای چنین دینامیکی تبدیل شدهاند. با اینکه افرادی که این زوج ملاقات میکنند حالبههمزن و خشن هستند، به نظر میرسد ناخوشایند بودن آنها هیچگاه روی زندگی شیک و سرحال و عادتشان به زیاد نوشیدن تاثیر نمیگذارد.
۴۲. کلاهبردارها (The Grifters)
- نویسنده: جیم تامپسون
- سال انتشار: ۱۹۶۳
تامپسون بار دیگر نسخهای از واقعیت را ارائه میکند که در آن هیچچیز واقعاً خوب نیست و عشق واقعاً وجود ندارد؛ آن هم در داستانی دربارهی کلاهبردارانی که بلندپروازی لازم برای پیاده کردن یک کلاهبرداری بزرگ را ندارند و دغدغهیشان بیشتر بقاست. ممکن است هزینهی این بقا بنیادینترین پیوندی باشد که انسانها میتوانند با هم داشته باشند. تامپسون بار دیگر بهطور ضمنی اشاره میکند که همهیمان – تاکید میکنیم: همهیمان – در باطن اینگونه هستیم.
۴۳. یک نقشهی ساده (A Simple Plan)
- نویسنده: اسکات اسمیت (Scott Smith)
- سال انتشار: ۱۹۹۳
یکی از عناصر کلیدی سبک نوآر، از بین رفتن اعتماد و علاقه در مواقعی است که پای پول – یا بقا – در میان باشد. در رمان اسمیت که با رویکردی هوشمندانه و حسابشده نوشته شده است، هردو عامل بین سه مرد که در محل وقوع یک سانحهی هوایی میلیونها دلار پول پیدا میکنند – پولی که تصمیم میگیرند برای خود نگه دارند – فاصله میاندازد. همانطور که از نام رمان برمیآید، نقشهی آنها واقعاً ساده است، ولی در آن یک عامل مهم نادیده گرفته شده است: عنصر شانس و تصادفی بودن کائنات.
۴۴. بیگانگان در قطار (Strangers on a Train)
- نویسنده: پاتریشیا هایاسمیت (Patricia Highsmith)
- سال انتشار: ۱۹۶۳
شاید پاتریشیا هایاسمیت تنها نویسندهی این فهرست باشد که بتواند از لحاظ شدت بدبینانه بودن دیدگاهش نسبت به ذات انسانیت، با جیم تامپسون رقابت کند. موضوع رمان از این قرار است: دو غریبه مشکلاتشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و بعد به این فکر میکنند که میتوانند با کشتن افرادی که برای یکدیگر مشکل آفریدهاند، سودآورترین جنایت ممکن را انجام دهند؛ افرادی که هیچ ارتباطی باهاشان ندارند. پس از اینکه یکی از این مردان در مقایسه با دیگری این ایده را بهمراتب جدیتر میگیرد، یک سری اتفاق ناگوار میافتد و رمان بار دیگر یکی دیگر از ایدههای بنیادین سبک نوآر را به رخ میکشد: خیال خام کنترل داشتن روی موقعیت؛ اینکه اگر فکر میکنید که میتوانید اتفاقات را به سمت مسیری خاص هدایت کنید، ایدهای خندهدار و حتی مرگبار است.
۴۵. پاپ. ۱۲۸۰ (Pop. 1280)
- نویسنده: جیم تامپسون
- سال انتشار: ۱۹۶۴
برخی «پاپ. ۱۲۸۰» را شاهکار تامپسون حساب میکنند و این کتاب بهطور ماهرانهای آزاردهنده است. نیک کوری (Nick Corey) کلانتر تنبل یک شهر کوچک است که کل هدفش در زندگی این است که غرق برطرف کردن نیازهای مادیاش شود و از زیر بار مسئولیتهایش در برود. او هم به زن بداخلاقش خیانت میکند، هم برادرش را که دچار عقبماندگی ذهنی است، نادیده میگیرد. ولی نیک کوری صرفاً یک مرد دروغگو نیست. او آنقدر از عدم خودآگاهی رنج میبرد که حتی خودش هم نمیداند که چقدر پلید است. همچنان که عمق انحراف او بهمرور برملا میشود، خواننده برداشتی تازه و هولناکتر از تمام اتفاقاتی که در گذشته افتاد پیدا میکند و تمام خیانتها و خشونتهایی که در ادامه اتفاق میافتند، با جهان تاریکی که تامپسون خلق کرده، کاملاً متناسب به نظر خواهند رسید.
۴۶. گَلوِستون (Galveston)
- نویسنده: نیک پیزولاتو (Nic Pizzolatto)
- سال انتشار: ۲۰۱۰
پیزولاتو، سازندهی سریال «کارآگاه واقعی» (True Detective) در HBO، هنگام انتشار نخستین رمانش چندان مشهور نبود. با این حال این رمان یک نوآر جانانه و تاریک است و داستان خلافکاری خردهپا به نام روی کدی (Roy Caddy) را دنبال میکند که بهتازگی یک بیماری مرگبار در او تشخیص داده شده و پس از اینکه رییساش دستور کشته شدنش را صادر میکند، از نیو اورلیان فرار میکند. کدی دختری جوان را با خود همراه میکند، به ایالت تگزاس میرود و سعی میکند در بارهای کثیف شهر گلوستون پنهان شود. ولی کدی پی میبرد تصمیمش مبنی بر همراه کردن دختر با خود، هردویشان را محکوم به نابودی خواهد کرد.
۴۷. فصل وحشی (Savage Season)
- نویسنده: جو آر. لنزدیل (Joe R. Lansdale)
- سال انتشار: ۱۹۹۰
در این رمان لنزدیل برای نخستین بار دو شخصیت با نامهای هپ کالینز (Hap Collins) و لئونارد پاین (Leonard Pine) را معرفی کرد که بعداً در رمانهای بیشتری پدیدار شدند. این دو، دو مرد میانسال هیچکارهاند که سطحپایینترین کارها را برای درآمدزایی انجام میدهند. همسر سابق هپ آنها را استخدام میکند تا به او و یک گروه چپگرای رادیکال کمک کنند پولی را که در طبیعت گم شده پیدا کنند، طبیعتی که هیچکس بهاندازهی هپ آن را نمیشناسد. در ابتدا دیدگاههای سیاسی گروه توجه هپ را جلب میکند و باعث میشود او به این فکر کند که نکند زندگیاش را هدر کرده است، ولی همچنان که خیانتها و اجساد روی هم تلمبار میشوند، رمان به داستانی سرراست دربارهی بقا تبدیل میشود.
۴۸. هشت میلیون روش برای مردن (Eight Million Ways to Die)
- نویسنده: لاورنس بلاک (Lawrence Block)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
متیو اسکادر (Matthew Scudder) یکی از کارآگاهان سابق ادارهی پلیس نیویورک است که سعی دارد اعتیادش را به الکل کنار بگذارد و با کارکردن بهعنوان یک کارآگاه شخصی غیررسمی اموراتش را بگذراند. «هشت میلیون راه برای مردن» پنجمین رمان از مجموعه رمانهای متیو اسکادر است. در این رمان او موافقت میکند به یک کارگر جنسی سطحبالا کمک کند تا خود را از این سبک زندگی رها کند، و وقتی میبیند که دلال محبت او هیچ مشکلی با بازنشستگیاش ندارد، غافلگیر میشود. اما بعد دختر میمیرد و زوال فیزیکی اسکادر بهخاطر مصرف الکل بهشکلی استعاری با زوال شهر نیویورک مقایسه میشود و بدین ترتیب یک پیشزمینهی داستانی ایدهآل برای یک اثر نوآر فراهم میشود.
۴۹. دانیبروک (Donnybrook)
- نویسنده: فرانک بیل (Frank Bill)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
دنیای «دانیبروک» متشکل از ایالات ایندیانا و کنتاکی در حالتی است که خشک و بیآب و علف و از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند و در آنها زنان و مردان در مردابی از جنایت، مواد مخدر و خشونت دستوپا میزنند. یکی از سرگرمیهای مردم شهر رویدادی است که نام آن عنوان کتاب است: مسابقهی مشتزنی بدون دستکش محافظ که جایزهی ۱۰۰،۰۰۰ دلاری دارد. وحشیگری مسابقه بیانتها و بیرحمانه است و با جزییاتی دردناک روایت شده است.
۵۰. بران (Drive)
- نویسنده: جیمز سالیس (James Sallis)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
«بران» تمام عناصر سبک نوآر را دارد، منجمله یک شخصیت اصلی ماهر (که فقط او را با نام «راننده» میشناسیم) که از قانونشکنی هیچ ابایی ندارد (در اینجا قانونشکنی یعنی استفاده از مهارتهای بدلکاری با اتومبیل در راستای کمک به خلافکاران برای خلاف کردن). طولی نمیکشد که او درگیر ماجرایی میشود که از کنترلش خارج است و دیگر تلاشهای او نه برای فهمیدن ماجرا یا برقراری عدالت، بلکه صرفاً برای زنده ماندن هستند. با توجه به اینکه خشونت از تکتک صفحات رمان میبارد، شاهد داستانی هستیم که بهاندازهی یک تعقیبوگریز واقعی با اتومبیل هیجانانگیز است و بحران وجودی راننده در آن، به ما هم انتقال پیدا میکند. این رمان بهلطف فیلمی که در سال ۲۰۱۱ از آن ساخته شد و در آن رایان گاسلینگ نقش راننده را ایفا میکند معروف شد.
منبع: Barnes and Noble
- منبع خبر : Barnes and Noble
Saturday, 7 December , 2024