خبر کشف کارگاهی در بهبهان همراه با ۹۷ هزار لیتر مشروبات الکلی!!! اتفاقی نیست که بشود از کنار آن به سادگی گذشت. اول اینکه مگر بهبهان مرز مشترک با کویت و عراق دارد که بگوییم قاچاقچیان زبل از عراق یا کویت مشروبات الکی، وارد استان می کنند؟! خیلی مایلم پیش از هر چیز از چرایی […]

خبر کشف کارگاهی در بهبهان همراه با ۹۷ هزار لیتر مشروبات الکلی!!! اتفاقی نیست که بشود از کنار آن به سادگی گذشت. اول اینکه مگر بهبهان مرز مشترک با کویت و عراق دارد که بگوییم قاچاقچیان زبل از عراق یا کویت مشروبات الکی، وارد استان می کنند؟! خیلی مایلم پیش از هر چیز از چرایی و دلیل سهولت تردد قاچاق در این شهر خوزستان مطلع شوم! دوم اینکه وفور قاچاق مشروبات الکلی یا اسلحه ی قاچاق در خوزستان، نافی ارزش تلاش های مداوم و مستمر و شبانه روزی نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی نیست؛ و باید قوانین موضوعی و دیگر نهادهایی که باید در راستای برخوردهای قهری و شدید با این امر فعالیت موثرتری نشان دهند را به بوته ی نقد کشید.

پرسش بعد این است که قوانین موضوعی ما در خصوص نحوه ی برخورد با قاچاقچیان چه مصادیقی دارد و چرا با وجود این قوانین و چرا با وجود حرام بودن فی المثل نوشیدن الکل و یا با وجود اطلاع از حکم اشد مجازات در خصوص ارعاب و استفاده از اسلحه ی قاچاق در وقایع و حوادث منجر به قتل ، آمار خرید و فروش و کشف و ضبط این اقلام توسط نیروی انتظامی کاهش که نمی یابد، افزایش هم یافته است؟!

کمتر از ۲۴ ساعت پیش، تقی رستم وندی در دومین همایش ملی مواجهه با آسیب‌های اجتماعی از دیدگاه اسلام که با همکاری دانشگاه شاهد و در وزارت کشور برگزار شد، به بیان آمارهایی در حوزه آسیب‌های اجتماعی بر اساس پژوهش‌های انجام شده پرداخت و درباره وضعیت مصرف الکل در کشور با ذرکر این نکته که ده درصد بالغان کشور الکل مصرف می کنند!! آشکارا می گوید:
درحالی باید به مصرف الکل توجه کرد که رسانه‌های ما به هیچ عنوان جسارت پرداختن به تغییر نگرش مردم نسبت به الکل را ندارند.

کمی پیشتر، رییس انجمن جامعه شناسی ایران اعلام کرده بود که براساس یافته های یک پژوهش ۲۵ در صد دانشجویان ایرانی مصرف الکل را بدون اشکال می دانند.
دکتر سعید معید فر در همایش آسیب شناسی ملی مسائل جوانان در شیراز با اشاره که ۲۰ درصد دانشجویان مورد پژوهش الکل مصرف می کنند، گفته است« ۲۰ درصد این افراد کسانی بودند که در نظر سنجی اظهار کردند که الکل مصرف می کنند و پنج درصد بقیه اعلام داشتند که در وسوسه مصرف الکل هستند».

قصد مقایسه ی نحوه و شیوه ی برخورد قانونگذار با پدیده ی الکلیسم و مصرف نوشیدنی های الکلی و از سوی دیگر، وجوه عرفی فرهنگی جامعه ی ایرانی پس از انقلاب را با پیش از انقلاب ؛ و یا ایران امروز را با دیگر کشورهای همسایه ی مسلمان را در این زمینه و دست کم در این یادداشت ندارم.
ولی پرسش عمومی در این رابطه را نمی توان مد نظر قرار نداد و بدیهی و طبیعی است که جامعه ی مسلمان ایران پسا انقلاب، همواره در معرض چنین چالشی قرار دارد و در بررسی ها و پژوهش های اجتماعی پیرامون این پدیده، نمی توان این ذهنیت و ابهام را نادیده انگاشت.

از سال ۵۷ که بساط نوشخواری و شراب خواری و کاباره ها و میکده ها در سراسر کشور برچیده شد، این اتفاق هرگز به معنی برچیده شدن فرهنگ و کشش و علاقه ی طیفی از افراد جامعه به شراب خواری و می گساری تبدیل نشد. عرق سگی بعنوان معمول ترین و رایج ترین و ارزان ترین مشروبی که البته به صورت غیرقانونی در دسترس و در اختیار عرق خوران توسط کسانی که بعنوان ساقی های محله شناخته می شدند، با ترس و دلهره قرار می گرفت و این فرهنگ زیرزمینی و ممنوعه متاسفانه با وجود همه ی تبلیغات مذهبی بخصوص در ایران انقلابی امروز در این رابطه، و با وجود احکام شدید کیفری مجرمانه ، بعنوان نمونه اعدام فردی که سه بار به دلیل شرب خمر دستگیر شود ، و یا حبس و جرایم سنگین برای فروشندگان و توزیع کنندگان و تولید کنندگان مشروبات الکلی ،متاسفانه هنوز وجود دارد.
مساله ای که حتا در دیگر کشورهای مسلمان برایش با اگر و اما و شرایط ویژه راهکارهایی جسته اند و مانند قوانین کشور ما سختگیرانه و از بنیاد همراه با نگاه حذفی صددرصدی نیست.
شاید همین مساله است که عطش و گرایش و حتا تصورات غلط عامه و به ویژه جوانان را در خصوص مشروبات الکلی در هاله ای از ابهام و معما قرار داده و بعنوان مثال ، اکنون که اپیدمی کرونا تبدیل به آنومی شده و تقریبن نقطه ای در کشور نیست که به این ویروس آلوده نباشد ، همراه با اعلام تلفات جانی کرونا ، در کمال حیرت آماری هم در خصوص نوشیدن الکل ! منتشر می شود.
باید از خود پرسید چرا در دیگر کشورها مانند چین یا ایتالیا که حتا این دومی از خیلی جهات شهره به ولنگاری است و مثلن نخست وزیر اسبق ش ( سیلویو برلوسکونی * فقط در یک قلم و یک پرونده ، تجاوز به ۳۶ دختر جوان و حتا زیر سن قانونی را علیه وی به اثبات رساندند ، و دهها مورد دیگر از ولنگاری مدل ایتالی! را می توانم برای شما بر شمارم، اسمی از مسمومیت و یا فوت کسی بخاطر نوشیدن الکل به گوش نمی رسد؟ آیا اصولن نوشیدن الکل خوراکی و مشروب تهیه شده در کارخانه های قانونی همین کشور ایتالیا می توانست و توانسته برای کسی سپر ایمنی در برابر کرونا به وجود بیاورد که حالا ما در کشورمان با پدیده ی نوشیدن الکل صنعتی به مصاف آن رفته ایم؟!
اینجاست که کارکرد نهادهای فرهنگی ما ، نهادهای مذهبی ما در این رابطه به شدت همراه با غفلت است. رسانه ها از ترسی کاذب رنج می برند و دچار خودسانسوری هستند. نهادهای متولی یا پیشاپیش از ورود به این مبحث و آشکارسازی بی نتیجه بودن مصرف الکل خوراکی و غیرخوراکی منع شده اند و یا شهامت و ابتکار عمل در این رابطه را ندارند.
یک کسی، یک مرجعی باید پیدا شود و بگوید ایهالناس! اگر الکل خوراکی یا همان مشروب زهرماری فایده ای داشت ، که ایتالیا از چین هم پیشی نمی گرفت و این همه تلفات نمی داد؛ چه برسد به خوردن الکل صنعتی یا الکل سفید خرما و نیشکر که برای مصارف بهداشتی و ضدعفونی تولید شده و نه برای خوردن!

  • نویسنده : *شهرام گراوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن