مناقشه چگونه آغاز شد و علت ریشه ای آن چیست؟ مناقشه بر سر چیست و چه افرادی مسبب آن بوده اند؟ چه اندازه برای حل مشکل تلاش شده است و آیا مشورت وجود داشته است؟ چه کسانی را باید در حل مشکل وارد کنیم؟ تا چه اندازه این مسائل باید حل شود؟ خط مشی حکمرانان در این شرایط چیست و آیا آنان به فرایند حل و مدیریت مناقشه کمک کرده اند یا مانع آن بوده اند؟ برای استفاده از این منابع آبی چه وجه حقوقی وجود داشته؟ آیا قبلا از این قبیل تعارضات وجود داشته است؟ در مواقعی که چنین تعارضاتی وجود داشته به چه کسی برای حل و فصل آن رجوع شده است؟ چرا تحلیل مناقشه و فرایند آن اهمیت دارد؟ چگونه می توان با درک صحیح مناقشه به حل مشکلات رسید؟ استراتژی های حل مناقشه چیست؟

طی دهه های گذشته به دلیل توسعه مصارف آب بخش های شرب، کشاورزی و صنعت حوضه آبریز زاینده رود، تامین آب شرب حدود پنج میلیون نفر در استان های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، تامین آب صنایع مستقر در حوضه زاینده رود، برخی صنایع بزرگ ملی و تامین آب اراضی کشاورزی به منابع آب محدود سد زاینده رود وابسته است. کاهش بارندگی ها و تداوم یک دهه خشکسالی در حوضه زاینده رود، سبب تشدید وضعیت عدم تعادل منابع و مصارف این حوضه آبریز شده و چالش های جدی در زمینه تامین آب بخش های مختلف مصرف را ایجاد کرده است. محدودیت شدید منابع آب برای تامین مصارف مختلف، سبب خشک شدن بخش هایی از رودخانه زاینده رود و تالاب گاوخونی شده و از سال ۱۳۷۷ تاکنون به دلیل بروز دو دوره خشکسالی پیاپی، امکان تحویل آب مورد نیاز کشاورزان فراهم نشده است. از آنجایی که کشاورزی منبع اصلی اشتغال و تامین معیشت کشاورزان شرق اصفهان است، لذا طی این سال ها کشاورزان به لحاظ معیشتی با مشکلات عدیده ای روبه رو شده اند. بر هم خوردن تعادل منابع و مصارف آب و اثر افزایشی خشکسالی های اخیر، اختلافات و مناقشات مرتبط با آب را در این منطقه افزایش داده است.

طرح «مطالعات اجتماعی اصفهان (زنده رود؛ زنده جهان)» در سال ۱۳۹۷ با هدف ارائه یک چارچوب نظری و عملی جهت برآورده ساختن انتظارات و مدیریت مناقشات موجود میان چهار استان چهارمحال و بختیاری، یزد، خوزستان و اصفهان بر سر حقابه و تخصیص از منابع آبی حوضه آبریز فلات مرکزی و بخصوص زاینده رود تعریف شد که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت! باید نقشه حل مناقشه، با طرح سوالات و راه های دستیابی به پاسخ آنها طراحی شود. شناخت بهتر مناقشه و تعیین عوامل اصلی آن ما را به استراتژی و راهبردهای معطوف به هدف هدایت می کند.

برای حل مناقشه علاوه بر توجه به مدیریت یکپارچه منابع آب، باید ضمن توصیف زمینه های بروز تعارض، مهارت های مدیریت تعارض در هر مقوله را مورد بررسی قرار داد. یعنی با توجه به انواع مناقشه ناشی از انواع کنشگران، ضمن شناسایی انواع مناقشه، برنامه ریزی راهبردهایی در سطح سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی لازم است که در بعد اجتماعی معطوف به «استفاده عادلانه»، در بعد اقتصادی معطوف به «استفاده کارآمد»، در بعد سیاسی معطوف به «فرصت های برابر» و در بعد زیست محیطی معطوف به «استفاده پایدار» باشد. برای تحقق این امر باید مشارکت، شفافیت، مساوات، اثربخشی، پاسخگویی، انسجام، پاسخ دهی و یکپارچگی ایجاد شود و ضمن ایجاد فضای حکمرانی موثر، اثرات منفی ناشی از کمیابی فیزیکی و انسان ساز منابع را کاهش داد.

در این مسیر، شناسایی انواع مناقشه در بعد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و فنی- مهندسی، به حل مناقشه کمک می کند. در اصفهان، شناسایی وضع موجود براساس شرایط طبیعی (اقلیمی و زیست محیطی) و کنش های اجتماعی و سیاسی ایجاد شده، ضمن توسعه منابع آب باید به طور هوشمندانه، مدیریت منابع آب را در جمع کنشگران متنوع پیش برد؛ چرا که مصرف کنندگان و گروداران مختلف، با افزایش تقاضا و نیازهای متعارض روبه رو می شوند و هر یک به دنبال برطرف کردن نیاز خود، شکل متفاوتی از مناقشه ایجاد می کنند. بر این اساس، مشارکت و توانمندسازی گروداران، دخالت دادن گروه های فعال موثر در حل مناقشه، راه حلی مفید در مدیریت یکپارچه و پاسخگویی اجتماعی مدیریت منابع آب است به گونه ای که مدیریت منابع آب به نفع تمامی گروه های جامعه خواهد بود. این امر باید به گونه ای انجام شود که در نهایت منجر به روش های مختلف حل تعارض شود.

پاسخ به این سوالات ضروری است که طرف های مناقشه چه کسانی هستند و ارتباط آنها با یکدیگر چیست؟ جغرافیای مناقشه چیست؟ آیا بعضی کنشگران در موقعیت جغرافیایی بهتری قرار دارند؟ برای تحلیل انواع مناقشه نیز می توان به دنبال پاسخ به این سوالات بود: مناقشه تا چه اندازه گسترش دارد و تا چه مدت وجود داشته است؟ مناقشه چگونه آغاز شد و علت ریشه ای آن چیست؟ مناقشه بر سر چیست و چه افرادی مسبب آن بوده اند؟ چه اندازه برای حل مشکل تلاش شده است و آیا مشورت وجود داشته است؟ چه کسانی را باید در حل مشکل وارد کنیم؟ تا چه اندازه این مسائل باید حل شود؟ خط مشی حکمرانان در این شرایط چیست و آیا آنان به فرایند حل و مدیریت مناقشه کمک کرده اند یا مانع آن بوده اند؟ برای استفاده از این منابع آبی چه وجه حقوقی وجود داشته؟ آیا قبلا از این قبیل تعارضات وجود داشته است؟ در مواقعی که چنین تعارضاتی وجود داشته به چه کسی برای حل و فصل آن رجوع شده است؟ چرا تحلیل مناقشه و فرایند آن اهمیت دارد؟ چگونه می توان با درک صحیح مناقشه به حل مشکلات رسید؟ استراتژی های حل مناقشه چیست؟

تاکنون فرافکنی مشکلات موجود این حوزه و تهییج اذهان عمومی، مشارکت برای مدیریت بهینه منابع آب موجود در این آبریز را دشوار کرده است. علاوه براین، تحقق کامل مصوبات شورای عالی آب و اهداف و برنامه های مدیریت و کنترل مصارف حوضه زاینده رود به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و اجتماعی، به تاخیر افتاده و بهینه سازی الگوی مصرف بویژه در بخش کشاورزی، ساماندهی برداشت های آب حوضه و نیز بارگذاری جدید بر منابع آب حوضه تحقق نیافته است. برای حل و فصل مشکلات، همدلی و همراهی موثر در میان گروداران اولیه در حوضه زاینده رود (نمایندگان مجلس، استانداری، نیروهای نظامی برقرار کننده امنیت، دستگاه های قضایی، دستگاه های متولی آب، وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی، صنایع آب بر، کشاورزان، سمن ها و رسانه ها) با در نظر گرفتن منافع جمعی لازم است.

  • نویسنده : مهندس سارا احمدی (رئیس گروه سیاست اجتماعی آب و انرژی وزارت نیرو)
  • منبع خبر : ایران