بیشترین مقدار آب در کشور برای کشاورزی صرف می شود به طوری که مصرف ۹۲ درصدی فعلی باید در مرحله اول به ۸۲ درصد و در قدم بعدی به ۶۰ درصد برسد و کشاورزی را با تدوین برنامه ریزی استراتژیک با حدود ۴۵ میلیون متر مکعب بتوانیم اداره کنیم.

سال های اخیر در دوران طی کردن راه توسعه، فراموش کردیم که یک کشور بی آب بوده و در منطقه خشک قرار داریم. سال های علاقه به توسعه کشاورزی همه دست اندرکاران آب به دنبال تامین و عرضه آن بودند و از چگونگی مصرف و نوع تقاضای آن غفلت کردند به طوری که می توان گفت دو دهه اخیر در کشور ما دوران توجه نکردن به دشواری های مدیریتی آب در جامعه بود. در این دوران از اینکه منابع آب کشور توان جوابگویی به زیاده خواهی های جامعه را ندارد غافل شدیم و حالا نتیجه آن بی توجهی ها و نادیده گرفتن ها و مصرف های بی رویه و مسرفانه را می بینیم. برداشت بیش از حد ظرفیت از چاه های آب سبب افت شدید آب های زیرزمینی شده به طوری که در خیلی از دشت ها سطح آب ۱۰ متر افت کرده و از ۶۰۹ دشت کشور ۷۸ درصد از آنها در شرایط بحرانی قرار دارند. استفاده حداکثر مجاز از آب های تجدید شونده ۴۰ درصد است که این رقم مثلا برای کشور چین ۲۹ درصد و برای اسپانیا ۲۳ درصد است در حالی که در کشور ما بالای ۸۰ درصد از آب های تجدید شونده استفاده می شود.

در نتیجه برداشت های بی رویه فروچال های زیادی در سطح کشور اتفاق افتاده و بتدریج افزایش خواهد یافت. در حال حاضر دشت تهران هر سال ۳۶ سانتیمتر افت دارد که در سه سال، یک متر نشست خواهد کرد. در دنیا بالاترین فرونشست در مکزیکوسیتی است که ۳۲ سانتیمتر است.

بیشترین مقدار آب در کشور برای کشاورزی صرف می شود به طوری که مصرف ۹۲ درصدی فعلی باید در مرحله اول به ۸۲ درصد و در قدم بعدی به ۶۰ درصد برسد و کشاورزی را با تدوین برنامه ریزی استراتژیک با حدود ۴۵ میلیون متر مکعب بتوانیم اداره کنیم.

صرفه جویی در مصرف آب آشامیدنی و صنعت هم گرچه رقم بالایی را شامل نمی شود و لیکن اهمیت خاص خود را دارد. با یک نگرش واقع بینانه و به منظور حل مشکلات کشور نیاز به کنترل برداشت از آب های زیرزمینی را داریم. با مصوبه دو دوره قبل مجلس شورای اسلامی که اجازه بهره برداری از چاه های غیرمجاز را صادر و مبلغ دریافت حق النظاره از چاه ها را که برای کنترل برداشت آب از چاه ها به کار می رفت موقوف کرد، به تعداد چاه های غیرمجاز به میزان چاه های مجاز افزوده شد و در حال حاضر این معضل و مساله برای بخش آب به وجود آمده است که امکان کنترل و جلوگیری از برداشت چاه های غیرمجاز براحتی مقدور نبوده و هرگونه اقدام برای بستن چاه ها با عکس العمل شدید صاحبان چاه مواجه می شود که اجرای این امر مهم از توان قوه مجریه خارج است و در صورت مراجعه به قوه قضائیه هم نتیجه چندانی عاید نمی شود. حال زمان آن رسیده است که با صرفه جویی جانانه و آگاهانه زندگی کنیم. برای مبارزه با بحران آب و تفوق بر مشکلات بی آبی نیاز به استفاده از خرد جمعی داریم. یک بار دیگر باید نشان دهیم اراده و عزم ایرانیان چاره ساز است و می توانند با خرد جمعی شان مشکل بی آبی و بحران به وجود آمده را برطرف کنند و به آن مستولی شوند.

حل بحران آب می تواند آزمونی برای خرد جمعی ایرانیان باشد چرا که به ثمر رساندن چنین کار بزرگی، نیاز به همکاری و همراهی تک تک مردم کشور دارد. توفیق در چنین آزمون بزرگی نیاز به ازخودگذشتگی و استفاده از تفکر و هوش ایرانی ها دارد که یک بار دیگر خرد جمعی خود را برای تسلط بر معضل بسیار وحشتناک بی آبی و خشک شدن سرزمین به نمایش بگذارند و نشان دهند که ملتی با فرهنگ و خرد ورز هستند که برای موفقیت در این امر خطیر با به کارگرفتن همه توان و خرد خود حرکت باشکوه و تاریخی به یادگار خواهند گذاشت.

ایرانیان در گذر زمان و از سال های بسیار دور نحوه مبارزه با بی آبی را در چارچوب همت جمعی خود دانسته و با حفر قنات که تکنیک قابل توجه و منحصر به فردی در زمان خود محسوب می شد در سرزمین خشک ایران به مقابله با بی آبی پرداخته و همین طور اعمال صرفه جویی در مصرف آب را برای خود یک فریضه دینی و اجتماعی دانسته و به مبارزه با بی آبی پرداختند و نهایت اینکه، اگر تمهیدات به کار گرفته جواب نمی داد به نماز استسقا مبادرت می کردند و از بارگاه حق طلب کمک و توفیق بر بی آبی را می کردند.

نحوه کنار آمدن مردم با بی آبی و ترفندها و راهکارهایی که اتخاذ می کردند همه نشانه خرد جمعی و باور همگانی بوده که برای حفظ تمدن و فرهنگ جهانی خودشان باید دست به کار شوند. بحران آب می تواند آزمونی برای خرد جمعی ایرانیان باشد چرا که به ثمر رساندن چنین کار بزرگی، نیاز به همکاری و همراهی تک تک مردم کشور دارد.

چاره کار کدام است؟

آنچه مسلم است ما در بهره برداری از آب به احداث سازه ها مثل سدها و کانال های آبیاری و زهکشی بیشتر توجه کرده ایم تا مدیریت آب و بهره برداری صحیح از آن. ما مسائل تکنولوژی و علم ساخت تاسیسات را بدون توجه به مسائل انسانی – اجتماعی و اقتصادی، از کشورهای متجدد فرا گرفتیم در حالی که اگر به مسائل انسانی مثل مدیریتی توجه می کردیم با رعایت صرفه جویی و اعمال مدیریت در نحوه مصرف می توانستیم با همراه کردن مسائل انسانی و اجتماعی با استفاده از تکنولوژی به نتایج قابل قبول و بدون نقص برسیم.

حال که امکان کنترل و بستن چاه های غیرمجاز در دست بهره برداری که اغلب با ۴ یا ۵ هکتار زمین دارای یک حلقه چاه بوده و از این راه ارتزاق می کنند، نیست. چاره کار ایجاد تشکل های کشاورزی است که امکان بهره برداری از چاه ها را در وسعت بیشتر فراهم کرده و بهره برداری با راندمان بالا و صرفه جویی در مصرف را فراهم می سازد.

به عنوان مثال در دشت قزوین با ایجاد تشکل زراعی و سهیم کردن زارعان توانستند بهترین استفاده را از چاه های موجود که مجهز به برداشت آب به صورت آبیاری قطره ای شده بودند به عمل آورده و از تعداد ۲۱ حلقه چاه فقط از ۷ حلقه چاه استفاده کرده و بقیه را که ۱۴ حلقه است خاموش نگه دارند و این نشان دهنده این است که با ایجاد تشکل ها که زارعان سهامدار و ذینفع در آن باشند می توان برداشت از چاه های حفر شده را محدود کرد و با حداکثر بهره وری و راندمان با برداشت آب به میزان مورد نیاز تعدادی از چاه های حفر شده را خاموش و به این ترتیب از ۱۱ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت از آب های زیرزمینی که ادامه آن به فاجعه زیست محیطی تبدیل خواهد شد، پیشگیری کرد. در شرایط فعلی نیاز به تصمیمات مدیریتی و انجام اصلاحات گسترده ای برای مبارزه با دوران کم آبی داریم که از آن جمله استفاده حداکثری از آب و بالابردن راندمان آبیاری است. اتخاذ الگوی کشت مناسب با استراتژی جدید کشاورزی که ضرورت آن کاملا احساس می شود و یکی دیگر از اصلاحاتی است که باید انجام شود، می تواند پاسخگوی دوران بی آبی کشور باشد.

برای استفاده حداکثری از آب نیاز به عملیات خاک ورزی که اصلاح خاک و آماده نمودن آن را در بر می گیرد، داریم و در نهایت با استفاده از راندمان حداکثری ماشین آلات که وقتی در قالب شرکت سهامی زراعی این کار به صورت برنامه کاشت، داشت و برداشت در یک سطح وسیع و هماهنگ صورت می پذیرد این توفیق حاصل می شود. سیستم مدیریتی توانمند و با خرد که به صورت هماهنگ بتواند از کلیه امکانات آب، خاک، گیاه و محیط به نحو بهینه استفاده کند به صورت سیستمیک رسیدن به هدف را آسان می سازد.

با ادامه وضع موجود که اکثر زمین های ما به صورت شخصی و با عیار متوسط ۵ هکتار بهره برداری می شود انجام چنین اصلاحاتی در کشاورزی و بهره برداری بهینه از آب رخ نخواهد داد. به عنوان مثال کشاورزی که وام بلاعوض گرفته و کشت خود را تبدیل به آبیاری تحت فشار کرده است ظرف یکی دو سال اول به علت هزینه بالای بهره برداری و نگهداری از تاسیسات جدید قادر به تحمل هزینه ها نشده و اجبارا تاسیسات جدید بدون استفاده رها خواهد شد.

زمانی که در قالب تشکل های زراعی بهره برداری انجام پذیرد، هزینه ها تقسیم شده و بسیار پایین تر از حالت بهره برداری انتزاعی صورت پذیرفته و راندمان نیز افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. به تجربه ثابت شده است که درآمد زارعان در این شرکت ها افزایش پیدا کرده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز عضویت و سهامدار بودن در این شرکت ها اثرات قابل توجهی روی زندگی خانوادگی آنان داشته است. این شرکت ها بر اساس قانونی که دارند می توانند از دولت وام گرفته و کارهای صنایع تبدیلی و تکمیلی که ارتباط با کشاورزی دارد را راسا احداث و به این ترتیب ارزش افزوده تولید کشاورزی خود را افزایش دهند.

استفاده از صنعت و تکنولوژی برای بهره برداری هر چه بیشتر از آب بدون توجه به جنبه های انسانی و اجتماعی جامعه صورت گرفته که نتیجه آن مصرف بیشترین مقدار آب با کمترین بهره وری بوده که موجب تخلیه آب های زیرزمینی شده و مشکلات کنونی را به وجود آورده است.

با عضویت زارعان در شرکت های سهامی زراعی یک حرکت سیستمیک برای جبران حضور نداشتن عوامل انسانی و مدیریتی شکل گرفته و با استقرار مدیریتی آگاه و خردمند می توان چاره ساز و پاسخگوی مشکلات و کاستی های امروز جامعه در مقابل مسائل آب بود.

هر چند بهره گیری از عوامل انسانی و مدیریت کردن بر مشکلات فعلی بسیار سخت تر از استفاده از تکنولوژی های مرتبط با علوم بخش آب و کشاورزی است و لیکن ارزش این را دارد که با ممارست و صرف وقت به این مهم دست یابیم که مشکلات استفاده بهینه از آب و افزایش درآمد زارعان را در یک سطح وسیع تر بتوانیم درمان کنیم.

برای مجاب کردن زارعان به سهامدار شدن در تشکل ها و شرکت های سهامی زراعی نیاز به اقدامات تسهیل گری وسیعی است. مجری شرکت های سهامی زراعی که دارای قانون مشخص بوده و اساسنامه آن بعد از انقلاب در هیات دولت بررسی و به تصویب رسیده است، به عهده وزارت جهاد کشاورزی بوده و با اجرای آن در واقع یک اصلاح سیستمیک برای حل معضلات فعلی برداشت و مصرف آب صورت گرفته و نشانگر استفاده از مدیریت فنی و مهندسی همراه با عوامل انسانی و اجتماعی خواهد بود. جا دارد کارگروهی متشکل از نمایندگان، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، سازمان برنامه و بودجه و با دعوت از دیگر ارگان های اجتماعی و ذیربط زیر نظر شورای عالی آب و اتاق فکر آب تشکیل و با استفاده از مشوق های گوناگون مثل پرداخت تسهیلات کم بهره و سایر خدمات معقول و منطقی، در جهت علاقه مند کردن زارعان به عضویت در این شرکت ها وظیفه تاریخی و اساسی خود را برای عبور از بحران آب بدرستی ایفا کنند.

 

 

(عضو اندیشکده های آب، محیط زیست و منابع طبیعی و آمایش بنیادین)

  • نویسنده : میرداوود میلانی
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان