مسائل اجتماعی بنا بر ماهیت و گستره شان پیامدهایی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین در سطوح دو گانه ساختار کنشگر ایجاد می کنند. گاهی نیز چنان سنگین است که توان نظام اجتماعی را به چالش می کشند و به «بحران» تبدیل می شوند. از سوی دیگر متناسب با ویژگی های ساختاری […]

مسائل اجتماعی بنا بر ماهیت و گستره شان پیامدهایی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین در سطوح دو گانه ساختار کنشگر ایجاد می کنند. گاهی نیز چنان سنگین است که توان نظام اجتماعی را به چالش می کشند و به «بحران» تبدیل می شوند. از سوی دیگر متناسب با ویژگی های ساختاری جامعه فرصت هایی برای کنشگران ایجاد می شود. برای نمونه رفتار کمک خواهی برای زلزله زدگان امری کاملا طبیعی است؛ اما همین رفتار در شرایط نرمال از سوی برخی افراد پذیرفتنی نیست و جامعه شاید آن را ناپسند تلقی کند. از سوی دیگر مسائل اجتماعی اگرچه برای همه افراد معضلاتی را ایجاد می کنند؛ اما برای گروهی از افراد که از نظر طبقاتی وضعیت مناسبی ندارند، ممکن است به بحرانی جدی تر تبدیل شود و بیشتر تحت فشار قرار می گیرند. همه گیری کووید ۱۹ به عنوان یک بحران از چند جهت باعث تشدید فشار بر شهروندان شده است. از یک سو آزمونی برای نظام مدیریتی کشور ما بود. کاستی ها، ناهماهنگی ها و به ویژه چندگانگی موجود در نظام مدیرتی کشور به هر حال بر سلامت روانی مردم تاثیر گذاشت. این غیر از بحران هایی است که کووید از نظر سلامتی و بهداشتی برای مردم ایجاد کرده است. در واقع چیزی که به آن اشاره نشده، این است که بحران کووید ۱۹ تاثیرات فراوانی بر بهداشت روانی مردم گذاشته است؛ اما از آنجایی که فعلا در پله اول تلاش برای درمان آن هستیم و مهارش در ایران به جایی نرسیده، گویی کسی علاقه ای ندارد درباره موج های بعدی ناشی از این بیماری حرفی بزند. بحران اقتصادی ناشی از کووید ۱۹ و فشاری که بر اقشار مختلف جامعه آورده، یکی از همین پیامدهای روانی است که فعلا به آن توجهی نمی شود. طولانی شدن این بیماری موجب شد تا پس انداز بخش بزرگی از شهروندان تمام شود و مردم چشم انداز امیدوار کننده ای مقابل خود نبینند و به یک یاس اجتماعی دامن زد.

از سوی دیگر این بیماری نیازهایی ایجاد کرد که برآورده کردنش از توان خانواده ها و حتی سازمان ها و سمن ها هم خارج است. هزینه های دارو و درمان یا وسایل کمک آموزشی برای دانش آموزان. چهارمین مسئله ای که از این همه گیری ناشی شده، این است که روابط اجتماعی بین افراد را کاهش داد. این مسئله در خانواده های ایرانی به ویژه خانواده های طبقه پایین تر مشکلات بزرگی را ایجاد کرده است؛ چرا که این افراد و خانواده های شان اغلب مهارت گفت وگو و تخلیه هیجان های شان را بلد نیستند. برای همین ماجرای تضادهای خانوادگی و خشونت خانگی افزایش پیدا کرده است. بروز رفتارهای خشونت آمیز مثل خودکشی امری کاملا طبیعی است؛ چرا که خودکشی نتیجه فشارهایی است که از طرف افراد تحمل ناپذیر تلقی می شوند. البته در ایران به شفافی درباره اثرات روانی کووید با گذشت بیش از ۱۸ ماه بعد ورود رسمی اش به ایران سخن گفته نمی شود؛ اما گزارش های جهانی نشان می دهد درخانه ماندن طولانی منجر به بروز خشونت هایی در انواع مختلف شده که خودکشی هم یکی از آنهاست. به ویژه برای زنان خانه دار طبقات پایین تر که به صورت طبیعی درگیر برخی خشونت ها هستند و قرنطینه های طولانی و اجبار در خانه ماندن هم بر آن افزوده است. تنها آماری که گاهی از آن حرف زده می شود، میزان خودکشی اعضای کادر درمان است که در یک سال و نیم اخیر در مرکز توجهات قرار داشته اند که خود گواهی بر میزان اثر گذاری این دوران بر سلامت روان شهروندان است. در بیشتر خشونت هایی که رخ می دهد، غالبا فرد یک طرف را مقصر می داند و در نتیجه برای انتقام جویی یا رفتار واکنشی با آن مقابله می کند؛ اما در دوران کووید چون عامل یا عاملان این ماجرا در دسترس فرد نیستند، این خشونت ممکن است در شکل های دیگری غیر از درگیری دو فرد در یک خانه بروز کند. از بد حادثه آموزش های لازم به شهروندان هم برای مقابله با چنین شرایطی و دفاع از خودشان در چنین شرایطی داده نشده و این هم از عواملی است که می تواند وضعیت را نگران کننده تر کند. شهروندان آموزش ندیده اند که از بحران فاجعه سازی نکنند تا خودشان را در برابر خطرات حفظ کنند. پیامدهای کووید ۱۹ در ایران به ویژه در استان های نابرخوردار بسیار زیاد است. در مجموع اینکه بعد روانی کووید ۱۹ در ایران چندان جدی گرفته نمی شود. آمار روشنی از میزان خودکشی های متاثر از این شرایط بیان نمی شود و مراقبت های خاصی برای شهروندانی که درگیر این بیماری هستند یا از آن آسیب دیده اند، لحاظ نشده. تنها تصور کنید که افرادی که عزیزی را در این دوران از دست داده اند و به دلیل شرایط کرونایی نتوانسته اند سوگواری را به جا بیاورند، با چه شرایط پر چالشی دست به گریبان هستند؛ اما صحبت کردن از مراقبت های روان پزشکی از شهروندانی که هنوز مسئله درمان شان با بیماری حل نشده، اگرچه از نظر ما ضروری است؛ اما گویا از سوی تصمیم گیران چندان در اولویت نیست.

  • نویسنده : علی موسی نژاد (جامعه شناس)