*علت پیدایش حکومتها و احزاب از زمانی که انسانها مرحله دوران نخستین و غار نشینی را پشت سر گذاشتند و به سمت زندگی اجتماعی روی آوردند دریافتند وجود نظم و انظباط برای حفظ این « رویکرد جمعی » امری اجتناب ناپذیر است اما این نظم و انظباط گاهی به شکل قبیله ای و تحت امر […]

*علت پیدایش حکومتها و احزاب

از زمانی که انسانها مرحله دوران نخستین و غار نشینی را پشت سر گذاشتند و به سمت زندگی اجتماعی روی آوردند دریافتند وجود نظم و انظباط برای حفظ این « رویکرد جمعی » امری اجتناب ناپذیر است اما این نظم و انظباط گاهی به شکل قبیله ای و تحت امر « بزرگ و رئیس قبیله » و گاهی تحت امر خان و گاه به شکل بزرگتری بنام « کشور و ملت » و تحت امر پادشاهان و دیکتاتورها تبلور می یافت. زندگی اجتماعی نیز مشکلات خاص خود را داشت . تعرضات، درگیریها و نا امنیهای داخل اجتماع یکی پس از دیگری نمایان می­گشت و بالاخره همین « رویکرد » بود که ضرورت وجود حکومتها را جهت مقابله با مخاطراتی که یک جامعه را تهدید می کرد، محرز و غیر قابل انکار نمایان ساخت و در واقع حفظ نظم و انظباط در جامعه و مقابله با خطرات احتمالی داخلی و یا متجاوزان خارجی و تأمین امنیت و آسایش عمومی، فلسفه وجود حکومتها را تشکیل می داد . اما رفته رفته و عملاً خود حکومتها بلای جان مردم شدند و با قدرتی که داشتند قرنها ودر طول تاریخ بشریت، آزادی، امنیت و رفاه مردم را تهدید می­کردند و کم کم مردم، بردگان و بندگان و فرمانبرداران حکومت انگاشته شدند و این موضوع سبب شد تا مردم درصدد چاره جویی برآیند . ولی از سویی با وجود جهالتی که در قرون گذشته وجود داشت مردم جهت نظارت بر حکومت و مهار تجاوزات و خطرات حکومت قادر به ایجاد حزب و تشکیلات مبارزی نبودند. لیکن از آنجایی که خالق یکتا ، ضرورت رسیدن به کمال و سعادت را برای بشر اراده کرد، رسل و پیامبران را فرستاد تا مقدمات سعادت بشری فراهم گردد. لذا انبیاء و ائمه و بزرگان اهل علم و خرد، نقش خود را در این راستا سالیان مدید ایفا کردند و ضمن آگاهی بخشیدن به مردم، با حکومتهای جور به ستیز برخواستند و نهایتاً با ارتقاء سطح آگاهی جوامع بشری و پیشرفت علم و فرهنگ و ایجاد تکنولوژی پیش رفته و تغییر ساز و کارهای زندگی اجتماعی و پیمودن سیر تکامل زندگی بشری کم کم تشکلها و احزاب ، برای از بن بست درآوردن جوامع انسانی ، ظهور کردند و راه مقابله با تهدیدات و تعدیلات دولتمردان و شیوه نظارت بر کارکرد حکومتها را در تغییر ساز و کارهای حکومتی دیدند و تز حکومت دموکراسی و مردم سالاری نمایان گشت.

احزابی که برای نجات بشریت در مقابل زورگوئی های حکومتها و استعلای حدود آزادی و حقوق حقه مردم ایجاد گشتند و یا ایجاد می شوند باید دارای ویژگیها و پیش فرضهایی باشند تا حزب و تشکل واقعی محسوب گردند و الا در صورت نداشتن این ویژگی ها از شمول احزاب خارج خواهند بود. و تنها نهادهایی خواهند بود که از سوی حکومتها برای فریب افکار عمومی و انحطاط و انحراف فکری در جامعه ، در قالب و تحت نام حزب شکل یافته اند و یا بنگاهای اقتصادی خواهند بود که از سوی سود جویان و زراندوزان سامان یافته و یا شرکتهای خدماتی هستند که برای بدست آوردن شهرت ، مقام و منصب از سوی فرصت طلبان خودکامه ، در قالب حزب عرض اندام نموده اند.

هر حزبی باید  بر اساس نوع جهان بینی خود،  اهداف و برنامه های خود را تنظیم کند و نسبت به آن هم التزام و اعتماد عملی و قلبی داشته باشند . یک حزب باید همیشه دارای استراتژی مناسب با زمان خویش باشد و با وجود لیدرها و مغزهای مبتکری که در درون تشکیلات خود دارد همیشه برای حل معضلات و مشکلات زمان جامعه خود استراتژی مناسب و کلیدی نو از سوی استراتژیستهای خود ارائه می دهد و به بن بست نمی افتد .

نحوه تشکیل حزب باید از پایین به بالا باشد یعنی از درون مردم برخواسته و تشکیل شده باشد نه از بالا و از سوی حکومت ، تا در میان مردم پایگاه داشته باشد.

حزب باید دارای برنامه هدفمند در تمامی زمینه های اجتماعی، سیاسی فرهنگی و اقتصادی و … جهت ارائه به جامعه و مردم باشد.

هر حزبی باید منادی آرادی ، آبادی ، صلح ، قانونگرائی و عملگرائی باشد و خمیرمایه حزب باید براساس اصل آزادی سیاسی بعنوان ارزش مطلق و براساس اعتقاد و التزام به اصلاحات مستمر شکل گرفته و بنا شده باشد ، تا هیچ بهانه و بهائی حاضر به سلب آزادی و حقوق مدنی مردم حتی برای مقاصد عام المنفعه نباشد .

حزب جهت استمرار و پا فشاری بر دفاع از آزادی و امنیت جامعه در مقابله با تهدید است و خطرات احتمالی حکومت، نسبت به آزادی و حقوق مدنی مردم، باید سازوکارهای مناسب و ابزار لازم را دارا باشد و بر حکومت است تا بودجه و ابزارلازم و ممکنه را بدون هیچ قید و پیش شرطی برای احزاب و تشکلات فراهم و تأمین نماید .

یک حزب واقعی دارای ویژگی مبارزه و جهاد با سلاح علم و آگاهی و اطلاع رسانی سریع و صریح می باشد.

یک حزب واقعی خود را برای مردم می­داند، نه مردم را برای خود و بر خود فرض می­داند تا اطلاعات مربوط به روابط بین المللی خود و حکومت را و رایزنی های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی و . . . بدون کم و کاست به مردم و بطور شفاف به سمع مردم برساند مگر در موارد خاص امنیتی که قانون تعیین نماید.

یک حزب واقعی به معاملات پشت پرده بدون اطلاع رسانی صحیح دست نمی زند و در عین حال نظارت مستمر بر حکومت داران و دولتمردان دارد و تحت هیچ شرایطی از وظیفه خود یعنی « نظارت » اغماض نمی نماید و هیچ گاه مردم را نا محرم نمی داند .

یک حزب واقعی دولتمردان و حکومت داران خدوم را صادقانه یاری و تشویق می نماید و در عین حال ضعف های آنها را همراه با ارائه راهکارهای علمی و شایسته گوشزد می­کند و برای رفع کمبودها و مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، به دولت مشاوره می­دهد.

یک حزب پویا، مردم را در سرنوشتشان شرکت می­دهد و نشاط و زندگی را در آنها احیاء می­کند .  یک حزب راستین جلوتر از ظرفیت مردم و عقب تر از آن حرکت نمی کند چرا که در هر دو صورت خارج از مردم قرارخواهدگرفت و عملاً  موفقیتی را کسب نخواهد کرد. لذا می بایست حرکت خود را با ظرفیت مردم و در کنار مردم به پیش ببرد نه کمتر و نه بیشتر .

یک حزب مردمی برای نیل به قدرت هیچگاه مردم را قربانی معاملات سیاسی و غیر سیاسی با حکومت نمی کند و همیشه و بطور مستمر اقتدار و عزت خود را از قلوب مردم می گیرد .

یک حزب واقعی برای نیل به اهداف و مقاصد خود « وسیله » را « توجیه » نمی کند و ملتزم و معتقد به رقابت سالم منهای خشونت است . یک حزب خوب در صدد حذف رقیب نیست بلکه وجود حضور با نشاط خود را با حضور رقبای جدی و داشتن مخالف منطقی پایدار می داند و به « وفاق » و زندگی « مسالمت آمیز » می­اندیشد .

حزب واقعی، دائم در حال تحول و اصلاحات بسر می­برد و از سکون و سکوت و در جا زدن و اصرار بر اشتباهات گذشته ، خود را بر حذر می دارد و به عبارتی هر روز بهتر از دیروز است .

یک حزب کامل نه تنها از مخالفت و انتقاد نمی­هراسد, بلکه از آن استقبال و سعی بر ترویج فن نقد و انتقاد در جامعه دارد و مدام خود و حکومت را پاسخگوی ملت می داند .

یک حزب حقیقی دارای سازوکار لازم معنوی و علمی در پایداری در برابر ناملایمات اجتماعی، سیاسی می­باشد و از بحرانهای احتمالی بهره برداری مثبت می نماید۰

یک حزب استخوان دار در مقابل مطالبات و خواست مردم خود سر تسلیم فرو می­آورد و هر گاه مردم بخواهند به راحتی از قدرت کنار رفته و به خواسته مردم تن در می­دهد .

یک حزب جوهر دار با ستیز و دوری جستن از هر گونه انحصار و تبعیض و فضای تک صدایی، فرصت رقابت و به صحنه آمدن دیگران را فراهم می سازد و جامعه تکثرگرا و چند صدایی را نوید می­دهد و نیز در روابط خارجی و مذاکرات سیاسی و اجتماعی عزت و سربلندی و تأمین منافع ملی را مدنظر خواهد داشت.

  • نویسنده : علی حزباوی
  • منبع خبر : پیوند ایرانیان