? استاندارخوزستان با استمداد ازبزرگان، فعالان مدنی و سیاسی استان از انها خواست مردم را به شرکت در انتخابات تشویق نمایند. ?قبل از هر چیز باید عرض کرد که وظیفه همه فعالان و بزرگان و کنشگران و احزاب و سیاسیون استان است که مردم را جهت تعیین سرنوشت خویش به شرکت در انتخابات بخصوص انتخابات […]

? استاندارخوزستان با استمداد ازبزرگان، فعالان مدنی و سیاسی استان از انها خواست مردم را به شرکت در انتخابات تشویق نمایند.

?قبل از هر چیز باید عرض کرد که وظیفه همه فعالان و بزرگان و کنشگران و احزاب و سیاسیون استان است که مردم را جهت تعیین سرنوشت خویش به شرکت در انتخابات بخصوص انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که از اهمیت ویژه ای برخودار است، تشویق کنند. قطعا همه ی این نیروها تلاش خود را خواهند کرد.

?اما تشویق و ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات مستلزم زمینه و شرایط لازم برای این امر مهم سیاسی است.که مهم تربن شرط ان، اعتماد عمومی مردم به نظام، فعالان، بزرگان و سیاسیون کشور و استان و همچنین امید به اینده است.
واقعیت این است که بنا به عملکرد نامناسب مسئولین و عدم تغییر سیاست های نظام در راستای خواسته های مردم و اصرار بر همان سیاست های شکست خورده ی قبلی که اغاز فرو پاشی اقتصادی و اجتماعی وسیاسی را بدنبال داشت، اعتماد عمومی مردم به این نوع عملکرد نظام و به فعالین و بزرگان و سیاسیون کشوری و منطقه ای که مبلغین نظام در کشور و از جمله درخوزستان بودند، بشدت کاهش پیدا کرده است. فرصت تجزیه و تحلیل نیست، اما باید گفت تمام دلسوزان نظام، بزرگان کنشگران سیاسی و اجتماعی از جمله این حقیر بارها در مقالات، نوشته ها و مصاحبه ها و مناسبت های مختلف تذکرات لازم را دادند و به منظور بهبود اوضاع کشور و اصلاح امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و به منظور جلب اعتماد مجدد مردم به نظام و افزایش امید به زندگی در کشور، پیشنهادات اصلاحی خود را ارائه نمودند.

اما متاسفانه عده ی مانع شدند و درب همچنان بر پاشنه قبلی می چرخد.با عرض پوزش از سایر اقوام دلیر، شجاع و غیرتمند استان و با اجازه از انها ضرب المثل لری که نشان دهنده وضع موجود کشور،استان و حال و روز همه اقوام است، خدمت استاندار به زبان لری عرض می شود.جناب استاندار ایا می دانید وقتی کنشگرا ن، فعالین سیاسی و بزرگان اقوام محترم بختیاری حضورا، یا در مجالس و یا در رسانه ها مردم را به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر دعوت می کنند. چه می گویند؟ بختیاری ها می گویند: “هرکه حال و روز دامه دی ، شی و بوم نیکنه” معنای این ضرب المثل این است هرکسی وضعیت روحی و جسمی ناتوانی و بدحالی نامطلوب مادرم را ببیند ، پی به احوال زندگی او با پدرم خواهد برد و عامل همه این بدبختی های مادر را ناشی از عملکرد بد پدر می داند.

منظور این است که مردم و به ویژه قشرجوان زمانی که فقر  و فلاکت، تنگدستی، بیکاری ،تورم، عدم رفاه عمومی، وضعیت نامناسب اجتماعی و اقتصادی جامعه، و همچنین وضعیت نامطلوب زندگی خانواده خود و سایر بستگان و هم میهنان را می بینند.وقتی که کودکان، نوجوانان پسر و دختر، پیرمردان و زنان را که بمنظور کسب لقمه ای نان تا کمر در سطل های زباله خم می شوند، مشاهده می کنند. هنگامی که وضعیت زندگی برخی از جانبازان، ازادگان و خانواده شهدا را ملاحظه می نمایند،نسل ماها را مورد سرزنش و نکوهش و ملامت خود قرار می دهند و می گویند: این بلاها را شماها سر ما اوردید.و چهل سال ما را گول زدید و به پای صندوق های رای اوردید به امید فردایی بهتر، اما دریغ ازدیروز. وضعیت جامعه نه تنها بهتر نشده است. بلکه روز به روز بدترهم شده.حال با کدام روی و کدام استدلال از ما می خواهید که مجددا پای صندوق های رای برویم .طبق گفته همین مجلس انقلابی، ۶۰ میلیون نفر معادل ۷۴ در صد جمعیت کشور نیاز به یارانه دارند. مردم از خط فقر گذشتند و بیشتر مردم در استانه ی خط فلاکت قرار دارند.

?اقای استاندار

جنابعالی به خوبی می دانید عده ای در کشور و همین استان مشارکت مردم برایشان اهمیتی ندارد و بدنبال مشارکت همگانی مردم نیستند. بلکه بر عکس تحقق اهداف خود را در کاهش مشارکت مردم در انتخابات جستجو می نمایند. انها نه تنها فعالیتی در راستای افزایش مشارکت مردم در صحنه انتخابات انجام نمی دهند، بلکه اقداماتی را انجام می دهند که مردم را از شرکت درانتخابات مایوس نمایند.

?صرف نظر از معضلات فلج کننده اقتصادی،اگر از بعدسیاسی موضوع که ارتباط بسیارمستقیم و حیاتی با میزان مشارکت مردم در انتخابات دارد نگاهی شود،
مردم مجبور هستند به جای شرکت در یک انتخابات ازاد و دموکراتیک در رابطه با تعیین رییس جمهور ونمایندگان مجلس درزمین نظارت استصوابی شورای نگهبان و برخوردهای سلیقه ای انها و هییت های نظارت استانی، بازی کنند.اوائل به ناچار و بدلیل کور سو امیدی که وجود داشت‌ و با ترغیب فعالین سیاسی و بزرگان اقوام و همچنین امید به اینده بهتر در انتخابات شرکت می کردند. اما در شرایط فعلی بخصوص نسل جوان حاضر نیستند در زمین شورای نگهبان و هییت های نظارت استانی، نمایندگان و روسای جمهور محدود شده درقالب نظارت استصوابی را انتخاب نمایند.این موضوعات و سایر مسائل اقتصادی، اجتماعی اعتماد عمومی را به نظام کاهش داده است. و میزان مشارکت در مجلس یازدهم را به حداقل خود رسانده است.

?اقای استاندار

مجلس انقلابی اقلیتی، ماحصل نظارت استصوابی شورای نگهبان به خاطر خود شیرینی و منافع باندی و گروهی و بدون توجه به مصالح عمومی کشور و بدون توجه به ارمان های حفظ نظام، کاتولیک تر از پاپ شدند و از نظارت استصوابی شورای نگهبان هم عبور کردند و به جای تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان شمشیرها را ازغلاف بیرون اوردند و بصورت فله ای اکثر نیروهای ارزشمند،علاقمند،کاردان و وفادار به نظام را که کاندیدای شورای شهرو روستا شده اند و در باند و خط و ربط سیاسی انها نبودند را گردن زدند و ردصلاحیت نمودند. امار ردصلاحیت شدگان افرادی که در جناح و همگام با نمایندگان اقلیت ۳۰ درصدی مجلسی ها نبودند را ازفرمانداران درخواست نمایید.

اقای استاندار

بسیاری از انها تایید یه مراجع چهارگانه را دارند اما ردصلاحیت شده اند.کسانی که درمنطقه خود از مقبولیت اجتماعی و سیاسی و پاکدستی برخوردار هستند را با شمشیر گردن زدند و متاسفانه شما و فرمانداران شما که اکثرا از قبل مطیع نمایندگان بودند، ساکت نشسته اید. و حرکتی در جهت رفع این بی عدالتی از جانب مجموعه دولت در استان مشاهده نگردید. در کل کشور وضعیت رد صلاحیت شدگان به گونه ای شور شده بود که صدای وزیر کشور درآمده و طی نامه ای به ریاست مجلس انقلابی اعتراض خود را اعلام نمود. حال چگونه انتظار دارید بزرگان و فعالین سیاسی مردم، را به شرکت درانتخابات دعوت نمایند؟ به نظر می رسد عملکرد مجلس در رد صلاحیت گسترده کاندیداها در راستای مشارکت حداقلی مردم و رسیدن به اهداف خودشان طراحی شده است. عنقریب نتیجه بررسی صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری را هم ملاحظه خواهید کرد!

?اقای استاندار
صحبتم را با یک حکایت بختیاری دیگر به پایان می رسانم. من خود زاده ی روستا هستم. مرحوم پدرم نه اینکه خیلی ادعای مذهبی و حزب الهی بودن داشته باشیم بلکه صرفا بدلیل اعتقادات سنتی قبل از انقلاب، نوحه خوان مراسم تاسوعا و عاشورا در روستای خودمان بود(تاکیدم روی کلمه نوحه خوان است نه مداح، چون خیلی از مداحان امروزی برای امام حسین نوحه و روضه نمی خوانند) خودم هم کلاس پنجم و ششم ابتدایی بودم و به تاسی از پدرم برای مردان بزرگ روستا قبل از انقلاب نوحه می خواندم. اما نکته مهم که می خواهم مطلب را با ان خاتمه دهم این است که مادر بزرگم نوحه خوان زنان روستا در مراسم تاسوعا و عاشورا و در عین حال شربه گو ی مراسمات درگذشت افراد روستا بود.و برای انها “سُرو” ( سرود )  و شربه ( شروه )  می خواند که نوعی عزاداری خاص در مراسم عزاداری بختیاری هاست و به قول معروف مجلس عزا را گرم می کردند. “سرو” یا “شربه” یا شعر گفتن با صدای سوزناک در مورد مرد یا زن متوفی( برخلاف مداحان امروزی که هرچه از زبانشان در می اید در مورد متوفی می گویند) در ان زمان بایستی متناسب با شخصیت اجتماعی فرد در زمانی که زنده بود، خوانده می شد. و الی می دانید که اگر غلوی در مورد فرد متوفی گفته می شد، به شدت مورد تمسخر مردم قرار می گرفت. در گذشته افرادی بودند که مجلس نشین بودند، بزرگ بودند، سخنور بودند، هدایت بخشی از مردم را بعهده داشتند، کلانتر و کدخدا بودند،جنگجو و با شهامت بودند. در طوایف مختلف بختیاری از اعتبار و شان خاصی برخوردار بودند. انسان های خیر و سفره کشی بودند و لامردون انها همانند مضیف شیوخ و بزرگان عرب همیشه  به روی مهمانان باز بود. لذا وقتی به رحمت ایزدی می پیوستند، در مراسم درگذشت انها معمولا از شجاعت، شهامت، مجلس نشینی، بزرگی، دلاوری، سفره کشی و سایر خصوصیات انها شعر و “سرو” گفته می شد و مردم هم بشدت متاثر می شدند، هم اشک می ریختند و هم به سر و سینه ی خود می زدند. اگر سرو و شعر متناسب با زندگی متوفی نبود مورد تمسخر واقع می شد.(بدون اینکه بخواهم شان و مقام کسی را پایین بیاورم چون بهترین مردم نزد پروردگار پرهیز کار ترین انهاست و بقول پیامبر بزرگوار اسلام  محمد(ص) همه ی  انسان ها برابرند  مگر در تقوا) .
یک ادم ساده و خوبی بود که (گاوپان)  گاوپون روستا بود. مثل شغل مقدس چوپانی، این بنده خدا فوت کرده بود. مردم جمع شدند و زن مرحوم مرتب از مادر بزرگ من تقاصا می کرد که در موردش شعر و “سرو” بگوید. چند بار گفت اما مادر بزرگم از کنار موضوع گذشت و چیزی نگفت. او با گلایه و اصرار از مادر بزرگم می خواست که حتما باید “سرو” و شعر بگویی. مادرم بزرگم اخر مجبور شد درگوشی به او بگوید: اخه از چه چیز مرحوم شعر و سرو بگویم. از مجلس نشینی، از لامردون داری، از سخنوری، از شجاعت، از حل و فصل مسائل مردم از مقبولیت اجتماعی ایشان و …
بنده خدا ادم خوبی بود ولی این صفات را نداشت. خدا رحمتش کند یک چوبی دستش بود و دنبال گاوها بود‌.اگر چیزی بگویم مردم نه تنها متاثر نمی شوند بلکه مورد مضحکه، تمسخر و خنده واقع می شویم. بهتره همینطور به خاک سپرده شود.
حال اقای استاندار، شما به فعالین و بزرگان و سیاسیون استان بگویید از چه امکانات استان و کدام اقدامات دولت در استان، سخن بگویند؟!
از آب اشامیدنی سالم ؟! ، از فاضلاب شهرهای خوزستان؟!، از دادن اب مخلوط با فاضلاب در مواقع بارانی به مردم ؟!، از منجلاب ابهای سطحی در مواقع بارانی درسطح خیابانها ؟! ، از مصائب سیل و زلزله بگوییم؟!، از وضعیت بهداشت و رتبه های درخشان آموزشی استان بگوییم؟!، از ریزگردها و خشک شدن تالاب ها ی استان بگوییم؟! از سرقت آبکارون و دز و کرخه در روز روشن بگوییم؟! از بیکاری و نداری مردم بگوییم؟! از تورم و‌گرانی بگوییم؟! از گرانی اجناس بگوییم؟۱  از کمبود و گرانی مرغ و گوشت و ماهی و برنج و شکر  بگوییم؟! از امنیت موجود در استان که در روز روشن ماشین را با زور اسلحه از زیر پای زنان و مردان بیرون می آورند و به سرقت می برند بگوییم؟! از وفور اسلحه ی غیرمجاز در خوزستان بگوییم؟! از آمار خودکشی در شهرهای شمالی  خوزستان بگوییم؟!  ازهفت تپه و کارگران معترضش بگوییم؟! ، از مسائل شرکت توسعه جانبی نیشکر و شرکت های توابع آن بگوییم؟! از اجحاف شرکت های  پتروشیمی  و اخراج کارگران بومی و استخدام نیروهای غیر بومی بگوییم؟! از همه مهم تر، و با اهمیت تر، از رد صلاحیت گسترده کاندیداهای شوراها و گردن زدن انها توسط شمشیر مجلسیان بگوییم؟! از تبعیض و بی عدالتی بگوییم؟! ،از مفاسد اقتصادی و اجتماعی بگوییم؟! از بی عدالتی در حق مردم استان خوزستان در مقایسه با استانهای دیگر بگوییم؟! از اینکه نفتمان را می برند و نه تنها چیزی اضافه به ما نمی دهند  که باید اثار مخرب زیست محیطی ان را تحمل کنیم، بگوییم؟!  از برخی مدیران فشل و از کار افتاده ایی که مشاغل مدیریتی را اشغال کرده اند ، بگوییم؟ از شیوع کرونا و بر برنامگی در کنترل  کرونا در خوزستان بگوییم؟!  شما بفرمایید که فعالین سیاسی، مدنی و اجتماعی و بزرگان بختیاری و شیوخ عرب به مردم چه بگویند  تا سبب تشویق مردم در انتخابات اتی شوند؟ آیا این قصه مانند قصه مرگ همان گاوپون بیچاره نیست؟!

  • نویسنده : ملک محمد مکوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن