چرا نمکی با چنین رفتار پلشت و زننده ای ، قاموس و سیاق رفتار اجرایی و مسوولیت پذیری مسوول و مدیر سیستم را این چنین خوار و زبون و خفیف می کند؟! چرا موجب وهن مقام اجرایی و مسوولیت پذیری در جامعه ی اسلامی می شود؟! چرا فکر نمی کند که چنین بیاناتی خدمت و عرض ارادت و حسن سلوک و بیان قرابت به مقام معظم رهبری نیست؛ و در جامعه ی آگاه امروز ایران که به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ، سطح سواد عمومی آنچنان قامتی یافته که شما نمی توانی صورتک و نقاب ریاکاری ات را حتا نزد یک کودک 5 ساله محفوظ بداری ، می توانی برای جمعیتی هشتاد میلیونی ، نمایش اجرا کنی و توقع داشته باشی که تو را باور کنند؟!

در پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری به روایتی اشاره شده است با این مضمون:
” یا کمیل! لست واللّه متملقاً حتی أطاع و لاممنیاً حتی لاأعصی و لا مائلاً لطعام الأعراب حتی انحل امره المؤمنین وادعی بها. (تحف العقول صفحه ۱۷۵)
که برای ما بسیار راهگشاست.
در این فراز از وصیت امام اول شیعیان علی (ع) ، حضرت از روش‌های متداول و معمولی که اهل دنیا برای بدست‌آوردن حکومت و تحکیم و حفظ آن، به آنها متشبث می‌شوند تبرّی می‌جوید. تملق همیشه، در برابر صاحبان قدرت و سرمایه و مقام نیست. گاهی یک حاکم به آحاد ملت و حتی به افراد زیردست و مطیع نیز تملق می‌گوید تا این که از او اطاعت کنند.
علی (ع) می‌فرماید: من آرزوها را در دل مردم زنده نمی‌کنم و آنان را با وعده‌های پوچ و توخالی سرگرم نمی‌کنم تا از من اطاعت کنند، و گرایش به خوراک ساده صحرانشینان نکرده و مثل آن غذا نمی‌خورم تا از این طریق ریاست و امارت مؤمنین را بدست گیرم.
باید توجه کرد که این جمله را کسی می‌گوید که ساده‌ترین طعام‌ها را میل کرده، سخت‌ترین و دشوارترین شرائط را برای خود در زندگی انتخاب کرده بود. اما در عین حال می‌فرماید: من به خاطر حکومت، ریاکاری و تظاهر نمی‌نمایم و این مسأله برای ما، خیلی مهم است و باید از آن درس بگیریم که هدف و نیت ما خالص و الهی باشد و هر کار که انجام می‌دهیم، از متن شرع فقط برای خدا باشد. ”

مطلب فوق از نمونه های بدون تردیدی است که راه، مسیر و سیره ی رهبر انقلاب را در مواجهه با ریاکاران به ما نشان می دهد. حالا اگر یک مسوولی، یک فردی که مسوولیتی هم ندارد و دنبال گرفتن مسوولیتی است، برای بقای و یا به دست آوردن یا حفظ و بقای موقعیتی، دامنه ی ریاکاری و تزویر و سالوس را چنان بگستراند که تا دامان ولی فقیه زمانه و رهبر انقلاب را نیز شامل بشود و با خرج از موقعیت فراگیر مقام معظم رهبری و چسباندن خود به وی ، یا ادعای یا اثبات تعلق قلبی و ابراز ارادت به ایشان ، در پی همین منظور باشد ، و از سوی دیگر این ادعا و اثبات این ادعا _ ولو همراه با حقانیت و درستی نیز همراه باشد _ ولی به ضرر جامعه ی مسلمین و علیه جان و مال و عرض و شرف و ناموس شهروندان جامعه ی اسلامی باشد ، چه تمهیدی باید اندیشید و چه کار باید کرد؟!

سعید نمکی وزیر بهداشت دولت حسن روحانی ، اکنون به نمادی از ریاکاری در جامعه ی اسلامی ایران تبدیل شده است.
لحن و کلام و وعده وعیدهای بیهوده ی وزیر، آن چنان شمایل بد و مشمئز کننده ای یافته که مردم عصبی و منتظر دریافت واکسن کرونا ( از هر محلی که حاکمیت و دولت تعیین کند ) آرزو می کنند ایشان نیز زبان در کام کشد و چیزی نگوید و در انظار عمومی ظاهر نشود!
تزویر و ریاکاری حتا در ساحت های دیگر نیز موجب گریز و فاصله و نومیدی و یاس بطئی در میان افراد و شهروندان سرزمینی می شود که علقه و اتصال اخلاقی مذهبی شان با سرشت ناب و انسانی و رحمانی دین بزرگی همچون اسلام در هم تنیده شده. خاصه کشور بزرگ ما ایران از قدمتی کهن از نظر فرهنگی و تاریخی نیز بهره مند است و شکوه و عظمت اسلام ، این غنا و مهر و علقه و وابستگی و درهم تنیدگی را افزایش داده است.

این حدیث معروف را بخوانیم:

«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَیَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرَائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلَانِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی الدُّنْیَا لَا یُرِیدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لَا یُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ یَعُمُّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ فَیَدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِیقِ فَلَا یَسْتَجِیبُ لَهُمْ».

پیامبر اکرم (ص) در این روایت از زمانی خبر می‌دهد که ظواهر مردم خوب است اما وقتی به باطن آنها نگاه می‌کنی، آلوده به ریب و انحراف و ریا و از اساس، ویران و خراب است. چنان هنگامه است که هر چه دعا می‌کنند دعاها مستجاب نمی‌شود. زمانی است که باطن‌ها خراب و ظاهرها خیلی عالی است. ظاهر مقدس و انقلابی است اما باطن این‌گونه نیست. شخص نه برای رضایت مردم و مراعات حق الناس ، بلکه ظاهر را حفظ می کند برای این که بتواند بیشتر بر سر مردم کلاه بگذارد و دنیا را به دست بیاورد.

پاره ای از سخنان سعید نمکی در سخنرانی های مختلف:

هدایت داهیانه رهبری باعث حماسه آفرینی در مهار ویروس کرونا شد ( ۱۱ خرداد ۹۹ )

نامه نمکی به رهبری : تا خدا هست و دعای شما ، هراسی از ویروس کرونا نداریم.(۲۲ تیر ۹۹ )

رابطه من و رهبر ، رابطه مرید و مراد بود اما الان به عاشق و معشوق تبدیل شده ( ۳۱ شهریور ۹۹ )

عهد بسته ام کمتر گله کنم تا مبادا سبب رنجش رهبر معظم و مردم شوم. (۱ مهر ۹۹ )

رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی باعث ضرر ما شده و مراعات کننده ترین فرد کشور مقام معظم رهبری بوده (۷ آبان ۹۹ )

توصیه رهبری در خصوص منع واردات واکسن کرونای آمریکا و انگلیس کاملا دلسوزانه و علمی بود (۲۱ دی ۹۹ )

هر وقت فکر می‌کنم شاید این مرد بزرگ [علی خامنه‌ای] را برنجونمش، بغض گلویم را می‌گیرد(۲۳ فروردین ۱۴۰۰)

نمی‌خواهم خیلی به کالبد شکافی موچ چهارم کرونا بپردازم، زیرا غصه‌ای بر غصه‌های رهبری اضافه می‌کند(۲۷ فروردین ۱۴۰۰ )

دوگانگی‌های موجود در فرد ریاکار و تظاهر به آنچه که در وجود او نیست و از اساس توسل و آویختن به نکات دیگر که هیچ ارتباط ذاتی و ارگانیک با مسوولیت سازمانی فرد ندارد، به شدت منزجر کننده است. چرا وزیر بهداشت باید به جای توجه و پیگیری بهداشت و سلامت شهروندان ایرانی و یافتن راه برای خرید و تهیه ی واکسن و یا کنترل و مدیریت سالم و روان و شفاف و موثر پاندمی کرونا، مدام از در توجیه، شوآف، تبلیغ کاذب، وعده وعید پوشالی، و از همه ی اینها بدتر، انداختن خود در دامان شخصیتی مانند مقام معظم رهبری باشد که تردیدی وجود ندارد خوشنودی و رضایت قلبی معظم له، سلامت تک تک آحاد این سرزمین و هر چه سریع تر رخت بربستن بلیه ی نحس کرونا از ساحت این ملک و دیار است؟! چرا نمکی با چنین رفتار پلشت و زننده ای ، قاموس و سیاق رفتار اجرایی و مسوولیت پذیری مسوول و مدیر سیستم را این چنین خوار و زبون و خفیف می کند؟! چرا موجب وهن مقام اجرایی و مسوولیت پذیری در جامعه ی اسلامی می شود؟! چرا فکر نمی کند که چنین بیاناتی خدمت و عرض ارادت و حسن سلوک و بیان قرابت به مقام معظم رهبری نیست؛ و در جامعه ی آگاه امروز ایران که به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ، سطح سواد عمومی آنچنان قامتی یافته که شما نمی توانی صورتک و نقاب ریاکاری ات را حتا نزد یک کودک ۵ ساله محفوظ بداری ، می توانی برای جمعیتی هشتاد میلیونی ، نمایش اجرا کنی و توقع داشته باشی که تو را باور کنند؟!

افرادی مانند سعید نمکی برای پیاده کردن چنین نمایش هایی ، فلسفه و تاکتیک خاص خود را دارند و در اصطلاح عامیانه می گویند، برای اینکه کارمان راه بیفتد، ناچاریم نقاب تزویر به چهره بزنیم! بی تردید دوگانگی در اعمال و رفتار آنان یادآور ابیات و ضرب المثل هایی است که نمونه های آن به فراوانی یافت می شود؛ و مصادیقی همچون «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش» و «واعظان که این جلوه در محراب و منبر می کنند،‌ چون به خلوت می رسند آن کار دیگر می کنند» ووو را به یاد می آورد!

جامعه شناسان در بیان علل این ناهنجاری، از بی عدالتی‌های اجتماعی موجود، ضعف قوانین، بی‌اعتمادی، فرار از مسوولیت، ضعف اخلاقی، سرپیچی از قوانین، نابسامانی، عدم شایسته سالاری، پارتی بازی و بی تعهدی سخن می‌گویند و حتا پا را از مسائل مطرح شده، فراتر گذاشته و ابراز می دارند که در نگرش علوم اجتماعی، ریا با هدف نیل به تصاحب موقعیت اجتماعی برتر و کسب موقعیت های ممتازتر و حفظ مقامی که برای شخص نان و آبی چشمگیر به همراه دارد ، صورت می پذیرد.

متاسفانه به دلیل کم کاری و کاهلی نهادهای فرهنگی شیوع ریاکاری در جامعه به مرز هشدار رسیده است. امروزه دروغگویی و ریاکاری به عنوان یک بیماری واگیر و شایع تر از پاندمی کرونا ، روز به روز در جامعه ی ما بیشتر افزایش یافته است که بی توجهی و اهمیت ندادن به این موضوع به عنوان یک معضل جدی اجتماعی، بیشترین و بدترین آسیب ها را به مردم و جامعه وارد می نماید و اگر کنترل و راهکارهای اصلاحی اعمال نشود جبران عواقب ویرانگر آن که بدون شک دامن شعائر اخلاقی و دینی مردم را نیز به خطر خواهد انداخت، غیر ممکن خواهد شد.

اولین و مهمترین پیامد این مساله از بین رفتن سرمایه اجتماعی است، سرمایه اجتماعی برمبنای یکرنگی و شفافیت شکل می گیرد، وقتی جامعه به سمت دو رویی و دو رنگی کشیده می شود، سرمایه اجتماعی و هسته مرکزی آن که اعتماد عمومی است به شدت کاهش پیدا می کند و افراد دیگر نمی توانند اعتماد خاصی به یکدیگر داشته باشند.

دومین پیامد منفی این مساله به لحاظ اجتماعی، مقوله ی کاهش انسجام اجتماعی است، به هرحال هرچه جامعه یکرنگ تر، یک دست تر و همراه تر و شفاف تر باشد، میزان انسجام اجتماعی، بالاتر است ولی وقتی که میزان دو رویی و دو رنگی افزایش می یابد، انسجام لازم در جامعه به شدت دچار خدشه دار شده و امکان تفرقه، لایه لایه شدن و نفوذ بیگانه افزایش می یابد.

در شرایطی که تحریم های ظالمانه اقتصاد داخلی ما و نبض معیشت و رفاه عمومی مردم را نشانه گرفته و از سوی دیگر بلیه ی منحوس کرونا ، سطح تاب آوری عصبی و میزان رضایت عمومی مردم را از مدیریت پاندمی توسط دولت به شدت کاهش داده ، تماشای نمایش های آزارنده ی سعید نمکی مانند مته ای است که باقیمانده ی صبر و حوصله و بردباری و تاب مردم را نیز خراش می دهد و مایه ی تسری یاس و نومیدی بیشتر در جامعه می شود.

در پایان این نوشتار به عنوان یک شهروند معمولی ایرانی که خواهان عظمت و شکوه همواره و مستمر کشور و نظام شکوهمند جمهوری اسلامی است، از مقام معظم رهبری خواهان برکناری این وزیر بی کفایت هستم.

وزیری که هر ساعتی از استمرار مسوولیتش می گذرد، جان عده ی دیگری از شهروندان این مملکت قربانی ناکارآمدی و ضعف مفرط وی ، و باقیمانده ی اعصاب و روان مخدوش و زجر دیده ی مردم ، آماج کژرفتاری و تراوشات جهت دار و مسموم ایشان است و شایسته است حضرتعالی که ولی امر تمامی ما فرزندان این سرزمین پاک و عزیز هستید ، خود وارد عمل شده و نامبرده را برکنار کنید که فی الواقع یکی از مروجان ریاکاری و سالوس و تظاهر در جامعه ی اسلامی برکنار می شود.

فاعتبروا یا اولی الابصار

شهرام گراوندی
۲۸ فروردین ۱۴۰۰ . چهارم رمضان ۱۴۴۲

  • نویسنده : شهرام گراوندی
  • منبع خبر : صدای هم وطن