باید در این رقابت نابرابر دست بخش خصوصی را گرفت و در قبال هجوم دشمنان فرهنگی از رسانه هایی که خودشان شغل می آفرینند و در حداقل معاش، اقتصادشان را می چرخانند ،دست یاری داد، نه اینکه در این شرایط سخت اقتصادی آخرین رمق و آخرین نفس آنها را گرفت و در رقابتی نابرابر با رسانه های دولتی، ضمن تعطیل نمودن نشریات و رسانه هایِ خود ساخته ی بخش خصوصی، ضربه ای هولناک برگُرده ی فرهنگ، ثبت گردد.

سوم آبان ماه ۱۳۹۹ در جلسه شورای اداری استان خوزستان که با حضور استاندار ،نماینده ولی فقیه و امام جمعه اهواز،نمایندگان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی و همچنین مدیران سازمان ها ،ادارات و کارخانجات در محل تالار امام رضا(ع)برگزار شد، رییس هیات مدیره خانه مطبوعات خوزستان، ضمن اظهار نگرانی از شرایط عمومی رسانه ها گفت:

باید در این رقابت نابرابر دست بخش خصوصی را گرفت و در قبال هجوم دشمنان فرهنگی از رسانه هایی که خودشان شغل می آفرینند و در حداقل معاش، اقتصادشان را می چرخانند ،دست یاری داد، نه اینکه در این شرایط سخت اقتصادی آخرین رمق و آخرین نفس آنها را گرفت و در رقابتی نابرابر با رسانه های دولتی، ضمن تعطیل نمودن نشریات و رسانه هایِ خود ساخته ی بخش خصوصی، ضربه ای هولناک برگُرده ی فرهنگ، ثبت گردد.

 

مشروح سخنان «غلامرضا فروغی نیا»رییس هیات مدیره خانه مطبوعات خوزستان

در جلسه شورای اداری استان خوزستان به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بی تردید در دنیایی که ظرف کمتر از یک سال گذشته، خود را از ترس ویروس « کرونا » در قرنطینه حبس نموده است، رویکرد به سمت فضای انفرادی، در مقابل زندگی اجتماعی، نقشی ماندگار یافته است.

همه از هم گریزانند. حتی حالا نمی توان در شأن و منزلت، به مرده هایمان احترام بگذاریم.

در این بیغوله ی جدید،« فرهنگی » نو در حال ساختمان است. فرهنگی که اگر «رسانه» را از آن بگیری دیگر چیزی به جز زندانی رسمی، برای خانواده ها، باقی نخواهد ماند.

جای خوشبختی است که « کرونا » در عصر اینترنت خود را نمایان ساخت، وگرنه برای یافتن دوست و آشنا در زمانی که در هر کوی و برزن بیرقِ قرمزِ «کرونا» بر پا شده است، از پشت « ماسک ها » فقط می توانستی از خیره ماندن چشم ها در یکدیگر، احوالی از کسی بگیری!

در چنین عصری « رسانه » یک نعمت شده است و بایستی آن را به عنوان یک ابزار ماندگاری جامعه حمایت نمود.

« رسانه » اگر در یک جامعه نباشد، «خمودگی و سوء تفاهم» و پس از آن «کینه» جایگزین خواهد شد و چه بسا از درون آن هم تحرکات ضدامنیت ، حیات یک جامعه را به خطر بیاندازد. بویژه برای مناطقی که یک جنگ ۸ساله را هم با گوشت و پوست لمس نموده اند، وجود«رسانه» یک ضرورت غیر قابل تردید است.

پس در چنین شرایطی که همه ارکان حاکمیت وظیفه دارند از رسانه های جمعی حمایت همه جانبه نمایند، نباید دولت در حالیکه افسار «تورم» گسیخته شده و یک شبه قیمت مواد اولیه چاپ، سرسام آور گشته در همان زمان در حال حذف «معافیت مالیاتی رسانه ها» برای از کار انداختن آخرین نفس آنها باشد.

این یعنی خودزنی!

یعنی از بین بردن یک سلاح ارزان که وظیفه اش دفاع از حیات فرهنگی و غرور یک جامعه است.

برای از بین بردن سربازانی هوشیار در برابر هجمه های دشمنان فراوانی که هر روز با انواع «تکنولوژی» مرزهای اندیشه جوانان این وطن را به توپخانه کشیده اند و اینجا دولت آخرین مرزداران بیدار را به دست خویش از بین می برد.

رسانه ها در استان ها و شهر های مرزی نقشی بی بدیل دارند که می بایستی دولت قدر آنها را بداند و آنها را بسان مشاورانی دانا و آگاه مورد حمایت قرار دهد و سهم فرهنگ را از صاحبان صنایع،ادارات،کارخانه ها،سازمان ها گرفته و به شریان حیاتی آنها فرو ریزد.

چنین مواضعی بویژه در مورد رسانه های بخش خصوصی با اهتمام افزون تری می بایستی در دستور کار مجلس و دولت قرار گیرد. نباید به چند رسانه دولتی با ردیف بودجه رسمی غره شد.

می بایستی در این رقابت نابرابر دست بخش خصوصی را گرفت و در قبال هجوم دشمنان فرهنگی از رسانه هایی که خودشان شغل می آفرینند و در حداقل معاش، اقتصادشان را می چرخانند ،دست یاری داد، نه اینکه در این شرایط سخت اقتصادی آخرین رمق و آخرین نفس آنها را گرفت و در رقابتی نابرابر با رسانه های دولتی، ضمن تعطیل نمودن نشریات و رسانه هایِ خود ساخته ی بخش خصوصی، ضربه ای هولناک برگُرده ی فرهنگ، ثبت گردد.

به خود آئیم و خودزنی نکنیم.

سربازان فرهنگ را پاس داشته و احترام کنیم.

سینه آنها سپر است!