تعیین تکلیف رانت خواران و باندبازان مخرب روند توسعه و شخصیت های مثبت استان هم یکی از بحث های دلسوزان است که نابرابری و سومدیریت ها را از قبل این دایره بسته انتصابات اکثرا سفارشی مختلف و گاها محفلی دوستانه را شاهد وناظر بودیم و این مسئله از این باب بدمنظر است که برخی با مدیریت ناصواب و غیرعلمی و بدون پذیرش نقدهای سازنده متخصصین و دلسوزان ،''درجا زدن '' و ''عقب گرد'' را به معنای واقعی برای ما ارزانی ساختند! واین موضوع پذیرفته نیست که به مدد فضای پر حجم شبکه های اجتماعی وتاثیر گذاری افکارعمومی ،خوزستانی ها شاهد و نظارهگر بازی های بد مرکز نشینان و نیز بازیگران ناشی و پر اشتباه محلی انها در خوزستان باشند و شخص استاندار باید برای این بی توجهی مجموعه ی خود پاسخگوی افکار عمومی باشد.

امین شحیطاوی
  امروزه کسی نمیتواند نقش انسان متخصص و دانا را در پروسه توسعه جوامع نادیده بگیرد. از این رو موضوع مدیریت دانش سازمانی و مدل های مدیریت و راهبری آن بی شک توسط  منابع انسانی ماهر اتفاق می افتد.
همین موضوع ساده ولی مهم پاشنه آشیل توسعه نیافتگی  استانی با ویژگی منحصربفرد صنایع استراتژیکی همچون  نفت ،فولاد ،نیشکر ،حفاری ،برق ونیزکشاورزی و  غیره است که همواره رتبه اول یا دوم را در سطح کشور دارد.  ولی در بحث توسعه و رفاه اجتماعی و زیست شهرها کارنامه قابل دفاعی موجود نیست و به راستی با این همه جاذبه، حداقل در اشتغال چرا باید جوانانش جزو بیکارترین ها در کشور باشند؟!   این مسئله زمانی آزار دهنده می شود که دلسوزان ومنتقدین منصف جایی در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی معادلات استان ندارند و به نوعی با دید مخالفین  مدیریت فعلی استاندار ( به عنوان نمونه) به آنها نگاه شده است واین عادلانه نیست که راههای ایده گرفتن و انتقاد پذیری را بسته ببینیم در حالی که فقط با یک فراخوان می توان بسیاری از مشکلات موجود اشتغال وکارافرینی و نشاط اجتماعی را در جامعه خوزستانی شناسایی کرد.   بانگاهی به برخی شاخص های توسعه در چند دهه گذشته متاسفانه حتا به نیمی از اهداف  برنامه های پنج ساله ترسیم شده تمام ادوار توسعه نرسیدیم!
الزامات و پیش نیاز توسعه مذکور چگونه و چرا تاکنون محقق نشد؟!  معتقدم با یک ام آر ای یا تصویر چند بعدی، این مساله را می توان کنکاش و بازتعریف کرد.
تعیین تکلیف رانت خواران و باندبازان مخرب روند توسعه و شخصیت های مثبت استان هم یکی از بحث های دلسوزان است که نابرابری و سومدیریت ها را از قبل این دایره بسته انتصابات اکثرا سفارشی مختلف و گاها محفلی دوستانه  را شاهد وناظر بودیم و این مسئله از این باب بدمنظر است که برخی با مدیریت ناصواب و غیرعلمی و بدون پذیرش نقدهای سازنده متخصصین و دلسوزان ،”درجا زدن ” و ”عقب گرد” را به معنای واقعی برای ما  ارزانی ساختند! واین موضوع پذیرفته  نیست که به مدد فضای پر حجم شبکه های اجتماعی وتاثیر گذاری افکارعمومی ،خوزستانی ها شاهد و نظارهگر بازی های بد مرکز نشینان و نیز بازیگران ناشی و پر اشتباه محلی انها در خوزستان باشند و شخص استاندار باید برای این بی توجهی   مجموعه ی خود پاسخگوی افکار عمومی باشد.
اینجا خوزستان است ! جایی که جای جای خاکش آغشته به خون شهدای جان برکف  که از اقصی نقاط کشور و استان این سرزمین مقدس را برای همیشه بیمه کردند، سیاست درهای بسته استانداری را برای منتقدین دلسوز و صاحب نظر یک بار برای همیشه باز کند. زیرا پیشنهادها و توصیه های علمی وکاربردی وحتا تجربی خوبی در استان موجود است که می تواند برای مدیریت خود استاندار ومنافع استان بسیار مفید و سود بخش باشد. ”قشربندی طبقاتی ” اصطلاح جامعه شناسی است و برای وصف جامعه ای به کار می رود که اولا ثروت و درآمد، قدرت و سایر منابع ارزشمند را در بین اعضای خود، به طور نابرابر توزیع می کند بطوری که تبعاتی نظیر رانت پروری طبقات متمایزی از اعضای خود پدید می آورد که آن ها از لحاظ فرهنگی، رفتاری و سازمانی با دیگران متفاوت می سازد . مشکل دیگر جوانان واستعدادهای موجود است که این مهم اکنون به یکی از موانع مهم مشارکت جوانان و متخصصان درپروسه توسعه قلمداد می شود که پیشنهاد می شود، بانکی از ایده پردازان و مدیران استراتژیک در یک مرکز تحقیقات وتوسعه منابع انسانی خوزستان جمع آوری و درپروسه ای سالم و رقابتی افراد شایسته در امر توسعه ، آبادانی و. …در روند رشد بیمار گونه استان به کار گرفته شوند واین اتفاق فرخنده می تواند سبب تحولات بسیاری در روند توسعه پایدار و ایده ال خوزستان را به همراه داشته باشد.
چنین باد..